eitaa logo
راز دل با شهدا 🇮🇷
7.3هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
9.3هزار ویدیو
16 فایل
پیامبراکرم(ص): هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد مگر شهادت در راه خدا، که عملی نیکوتر از آن وجود ندارد تعرفه تبلیغات ارزان 👇 https://eitaa.com/joinchat/2912289073C486e9b0c39
مشاهده در ایتا
دانلود
ایام عید برای عید دیدنی رفته بودیم منزل یکی از اقوام. چند نفر از بچه های فامیل با همدیگر نشسته بودند و هر کدام از آینده و شغلی که دوست داشتند می گفتند؛ یکی میگفت: من دوست دارم پلیس باشم یکی خلبان... نوبت به مجید که رسید من گوش هام رو تیز کردم ببینم چی میگه؟ برام خیلی مهم بود که مجید من چه آرزویی داره. سینه اش رو سپر کرد و گفت: من دوست دارم بزرگ که شدم برم جبهه و شهید بشم. 📚ابوطاها شهید مجید صانعی 🌱 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
📨 🔵شهید 🔷به خاطر این‌ها می‌روی می‌جنگی؟ ☔️به روایت پدر شهید: اسماعیل می‌گفت: «در مرحله اول باید بجنگیم، نَه اینکه شهید شویم. باید دفاع کنیم. هرچند شهادت از همه چیز بهتر است؛ اگر قرار است بمیریم، خدا مرگ‌مان را در شهادت قرار بدهد. دعا کنید به آن چیزی که در دنیا می‌خواهم برسم!»؛ می‌دانستیم شهادت می‌خواهد. ☔️یک روز با اسماعیل بیرون رفته بودیم. در راه، خانم بدحجابی رو دیدیم. بهش گفتم: «اسماعیل! به خاطر این‌ها می‌روی می‌جنگی؟» اسماعیل گفت: «بله! ما به خاطر ایشان می‌رویم می‌جنگیم. آن‌هایی که حجاب‌شان کامل است مشکلی ندارند. خودشان می‌دانند راه درست چیست! ما می‌رویم که ایشان دست اَجنبی نیفتند! خاک کشورمان دست اَجنبی نیفتد.» 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات ❄️اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❄️ | ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 شهید غلامعلی رجبی اهل ریا و خود نمایــــی نبود؛ برای خــــدا کــار می‌کرد؛ نیت‌اش برای اهـل بـیت بود.یک بــار به او گفــــته بودنــــد «ایـن کلیــــد ماشین و خانه را بگیر به شرط اینکه قـــول بدهــــی مـداح ثابت جلــــسات هفتــگی ما بشــــوی». به بهــــانه مشورت با پـدرش بیرون شــــده بود. گفــته بود:«چون در مجلــــس امــــام حسیـن حــــرف پــــول وســـط آوردنــــد دیــگر اگــر کلاهمم آن سمت بیــفتد بــــرنمــــی‌گــــردم». شادتــــریــــن لحظاتــــش در مجلس امــــام اهــــل بیـت(ع) بود. حــاج آقـای پناهیــــان میگفت:‌«واقعاً از حالاتش رفتارش و مداحی‌اش می‌شد فهمید از ایـن رابطه‌ای که با اهل بیت ایجاد کرده احسـاس خوشبخـتی می‌کند». شهید‌_غلامعلی‌_رجبی 🍃🕊🍃🕊🍃🍃🍃🍃🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🍃 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
غلامرضا سال 63 در جبهه غرب و عبدالرضا سال 65 در جبهه جنوب مفقود شدند. سال 80بود. مادرم خیلی بی تابی می‌کرد. شب جمعه بر مزار شهدای گمنام با ناراحتی گفت :عبدالرضا، غلامرضا شما که بی وفا نبودید؟ چرا خودتان را نشان نمی دهید؟ حتی در گلزار شهدا هم جایی ندارم که بر سرش بنشینم و عقده دل بازگو کنم. هفته بعد مادرم خواب‌شان را دید. هر دو در یک دسته زنجیر زنی که فریاد می زدند، "ما بی وفا نیستیم" چیزی نگذشت که کبوترانمان برگشتند. شاید برای آرامش دل مادر بود که سوم خرداد سال 80اجساد هردو با هم کشف شد و در گلزار شهدا قطعه یک خیبر در کنار هم آرمیدند. 🌷 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی داشت ازش خون می‌رفت، یهو به رفیقش گفت: بلندم کن بشينم.. رفیقش گفت: واسه چی؟ تو حالت خوب نیست سجاد! گفت: اربابم اومده می‌خوام بهش سلام بدم و بعد از چند دقیقه، شد🕊 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
📌 صلواتی که در دفاع مقدس جلوی غیبت را می‌گرفت؛ اگر شهدا امروز بودند، فضای مجازی پر از صلوات می‌شد 🔹 در دوران دفاع مقدس، رزمنده‌ها فقط در خط مقدم نمی‌جنگیدند؛ در سنگر اخلاق هم پای کار بودند. ◽️ برایشان مهم بود که جبهه، فقط میدان نبرد با دشمن نباشد، بلکه میدان تربیت نفس و ساختن انسان هم باشد. 🔸️ شهید مصطفی نساج برای همین، راه خلاقانه‌ای پیدا کرده بود: به بچه‌های گردان یاد داده بود اگر کسی وسط صحبت‌ها غیبت کرد، چیزی نگویید و بحث نکنید، فقط یک صلوات بفرستید. اگر باز ادامه داد، شما هم دوباره و دوباره صلوات بفرستید تا خودش متوجه شود. 🔸 این روش هم باعث می‌شد کسی خجالت‌زده نشود، هم غیبت‌ها همان‌جا قطع شود. خیلی زود، همه‌ی گردان یاد گرفتند که غیبت در جمع جایی ندارد. ◽️ نتیجه‌اش این بود که فضای رفاقت و سنگر، پاک و برادرانه باقی می‌ماند. 🔻 اما امروز، در فضای مجازی، اوضاع برعکس شده؛ غیبت، تهمت و دروغ مثل نقل و نبات پخش می‌شود. کافی است گوشی‌ات را باز کنی تا ده‌ها نمونه ببینی. ◾️◾️ واقعاً اگر شهدا امروز کنار ما بودند، شاید باید مدام صلوات می‌فرستادند 🤲 تا این سیل غیبت‌ها و قضاوت‌ها آرام شود. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
📌شهید"احمد نیکجو"؛شهید زیبارویی که نذر امام رضا بود 🔸بسیجی شهید احمد نیکجو، رزمنده خوش‌سیمای لشکر ویژه ۲۵ کربلا، در بیست‌وسوم دی‌ماه ۱۳۶۵ و در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. 🔹او رساله امام خمینی(ره) را حفظ بود و برای رزمندگان کلاس احکام می‌گذاشت؛ به همین خاطر هر وقت بچه‌ها او را می‌دیدند، می‌گفتند: «آیت‌الله احمد نیکجو آمد!» ▪️خواهر شهید می‌گوید:احمد نذر امام رضا(ع) بود. مادرم پیش از او چهار پسر به دنیا آورده بود که هیچ‌کدام زنده نماندند.سرانجام دست به دامن امام رضا(ع) شد و احمد را به ما هدیه داد. این بار احمد ماندگار شد؛ ▫️او به قدری زیبا بود که مثال‌زدنی بود، موهای طلایی داشت و آن‌قدر دلنشین بود که مادرم از ترس چشم‌زخم، کمتر او را از خانه بیرون می‌آورد.تا هفت سال، مادرم به احترام امام رضا(ع) لباس مشکی به تن احمد می‌کرد. وقتی هم او را برای اصلاح مو به سلمانی می‌برد، موهای طلایی‌اش را جمع می‌کرد و کنار می‌گذاشت. پس از گذشت هفت سال، همه آن موها را وزن کرد و برابر با همان وزن، پول آماده کرد و به مشهد برد؛ سپس به رسم شکرگزاری، آن را به ضریح مطهر امام رضا(ع) انداخت. 🔻احمد، نذر امام هشتم بود و سرانجام در راه خدا بال گشود... ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
📌شهیدی که امام رضا(ع) به مشهد دعوتش کرد 🔸رضا نوجوانی از همدان بود؛ یتیمی که بی‌کس بزرگ شد و دلش را به جبهه سپرد. 🔹بعد از عملیات فتح‌المبین، مبلغی به‌عنوان حقوق یا پول‌توجیبی میان رزمندگان تقسیم کردند. ▪️رضا گفت: «من رفتم!»پرسیدم: «کجا؟»گفت: «یک عمره آرزوی زیارت امام رضا(ع) را داشتم اما هیچ‌وقت شرایطش جور نشد. حالا می‌روم مشهد.» ▫️به او گفتم: «رضا! عملیات دیگری پیش رو داریم. اگر بروی، به عملیات نمی‌رسی.»لحظه‌ای درنگ کرد و بعد گفت: «باشد... بعد از عملیات می‌روم.» □و ماند؛ اما در عملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید و زیارت آقا در دلش ماند. ●پیکر شهدا را از اهواز با هواپیما به شهرهایشان منتقل کردند. برای تشییع رضا به همدان رفتیم، اما...خبری از پیکرش نبود! ○روز بعد از مشهد تماس گرفتند:پیکر شهیدی به نام رضا سلیمانی اشتباهاً به مشهد منتقل شده، در حرم مطهر امام رضا(ع) طواف داده و سپس به همدان ارسال می‌شود. 🔻آن‌جا بود که فهمیدم؛ امام مهربان، دلش برای این نوجوان عاشق تنگ شده بود... 📚 برگرفته از کتاب کبوتران حرم، اثر گروه شهید هادی ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
📌شناسنامه‌ای با عطر شهادت 🔸یادم می‌آید یک روز که از دانشگاه آمده بودم، داخل اتاقش نشسته بود. صدایم کرد و عکسی نشانم داد. 🔹گفت: «ببین چقدر قشنگه!»عکس، صفحه اول شناسنامه‌ی شهید خلیلی بود. ▪️به او گفتم: «چه چیزی‌اش قشنگ است؟ شناسنامه است دیگر!» ▫️با لبخند گفت: «دقت نکردی! ببین چه مهری روی صفحه خورده!» 🔻وقتی دقت کردم، دیدم با رنگ قرمز نوشته‌اند:«به فیض شهادت نائل آمد...»من هم لبخند زدم...راوی: خواهر شهید محمدرضا دهقان امیری ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
15.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌فرمانده ی دلها؛خاطره ای از شهید "مهدی باکری" 🔸در عملیات بدر، به من مأموریت دادند یک پست امداد شناور روی آب بسازم تا مجروح‌ها را بتوانیم منتقل کنیم. 🔹اولش برایم خیلی سخت بود، اما با استفاده از پلهای خیبر یک سازه شناور درست کردیم و روی آن سنگر زدیم. وقتی فرمانده آمد و دید، خیلی تحسین کرد. راوی: مرحوم دکتر اسماعیل جبارزاده ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
📌خاطره جان‌سوز مادر شهید معماریان از آخرین بدرقه فرزندش 🔸مادر شهید معماریان روایت می‌کند: شبی وارد اتاق پسرم شدم و دیدم مشغول بستن ساک جبهه است. 🔹با آرامشی خاص گفت: «مامان، این آخرین جبهه است، دیگر برنمی‌گردم.» با نگرانی جواب دادم: «زبانت را گاز بگیر، این همه بار رفتی و سالم برگشتی، این بار هم برمی‌گردی.» اما او دوباره با اطمینان پاسخ داد: «نه مامان، این بار آخر است.» ▪️صبح هنگام اعزام، طبق رسم همیشه آب در دست گرفتم تا پشت سرش بریزم، اما ناگهان دلم لرزید. با خود گفتم: «وقتی پسرم را در راه خدا دادم، نباید دلم به او وابسته باشد.» پس آب را به دست همسایه دادم تا بریزد. ▫️پسرم تا سر کوچه رفت. همان‌جا کنار تیر چراغ برقی که امروز کوچه به نام اوست، ایستاد. رو به من کرد و گفت: «مامان، به قد و بالایم نگاه کن، چون دیگر تا قیامت مرا نخواهی دید...»این تنها یک خاطره نیست؛ تصویری است از ایمان مادران شهدا که با قلبی سرشار از یقین، عزیزترین دارایی‌شان را آگاهانه راهی میدان‌های جهاد کردند. شهدا نیز با درک مسیر خویش، قدم در راهی گذاشتند که پایانش شهادت بود.امروز رسالت ما تنها زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا نیست؛ بلکه پاسداشت ارزش‌هایی است که برای آن جان دادند: ایمان، صداقت، شجاعت و وفاداری به آرمان‌ها. 🔻شهدا رفتند تا ما بمانیم؛ و امروز وظیفه ماست که بمانیم، اما «همچون شهدا زندگی کنیم». ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
‍ ‍ ❣ روضه‌ برای اطمینان قلب در کربلای5، شلمچه، شهرک دوعیحی جلو ستون حرکت می‌کردم که شهید مجید بهادری گفت برایم روضه بخوان! گفتم بلد نیستم. گفت جان مجید یک روضه بخوان می‌خواهم قلبم مطمئن شود. من هم با زبان ساده روضه وداع شروع کردم. ناله مجید بالا رفت. نشست و گریه کرد. بعد بلند شد و مرا بغل کرد و گفت: ¤¤قلبم مطمئن شد¤¤ من نفهمیدم چه گفت تا شب عملیات که در کنارم تیر به قلبش اصابت کرد و فریاد یا حسین (ع) سر داد و تمام. تازه معنی قلب مطمئن را فهمیدم. 👈 راوی: پوررکنی ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم