eitaa logo
راز دل با شهدا 🇮🇷
10هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
13 فایل
پیامبراکرم(ص): هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد مگر شهادت در راه خدا، که عملی نیکوتر از آن وجود ندارد تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/2912289073C486e9b0c39
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 غلامعلی نژاد اکبر ملقب به جواد. متولد سال ۱۳۴۰ روستای بیسه سر بابل. کودک آرام و گوشه گیری بود و عاشق فوتبال.از کودکی اهل نماز و تکبیر گوی مسجد محل بود.دیپلم فنی در رشته و برق را گرفت و با برق کاری ساختمان امرار معاش میکرد.با شروع جنگ عازم جبهه ها شد.سال ۱۳۶۰ پاسدار شد. سال ۶۱ عملیات آزادسازی مجروح سختی شد‌‌.سال 1361 با خانم آمنه مرتضى زاده كه عضو سپاه پاسداران بود ازدواج كرد . مراسم در نهايت سادگى و با يك جلد كلام الله مجيد و با اقامه نماز جماعت در مقر پاسداران بابل برگزار شد .از سال ۶۲ تا ۶۵ فرمانده دسته ؛ گروهان ، معاون گردان و گردان بود. دوباره مجروح شد.آخرين بارى كه در تاريخ 14 بهمن 1365 به جبهه مى رفت مادرش او را از رفتن منع كرد. خطاب به وى گفت: « من نمى خواهم و آخرت مى خواهم، حتماً به جبهه مى روم و چند روز ديگر مى شوم و مفقودالاثر خواهم شد. نژاداكبر در عمليات كربلاى 5 با سمت فرمانده الزمان شركت داشت و در طلوع فجر صبح روز 12 اسفند 1365 در منطقه شلمچه در اثر اصابت گلوله مستقيم به ناحيه سينه به رسيد و شد. از او دو فرزند، پسرى به نام كميل سه ساله و دخترى به نام فاطمه چند ماهه به يادگار مانده است. جنازه جواد نژاداكبر پس از سالها در عمليات جستجوى گروه تفحص در سال 1376 كشف و شناسايى شد و پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهداى روستاى بيشه سر بابل به خاك سپرده شد. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🔴سلام دوستان عزیز😊✋ بنده یکی از اساتید حوزه علمیه قم هستم کانالی تاسیس کردیم تا با ناگفته‌های آشنا شوید!👌 🔵زندگی اموات در برزخ چگونه‌است؟ 🔵چگونه اموات را در خواب ببینیم؟ 🔵آیا شغل و در برزخ وجود دارد؟! 🌸با ذکر صلوات وارد شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4016833072C9dda66533c
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
🔴سلام دوستان عزیز😊✋ بنده یکی از اساتید حوزه علمیه قم هستم کانالی تاسیس کردیم تا با ناگفته‌های آشنا شوید!👌 🔵زندگی اموات در برزخ چگونه‌است؟ 🔵چگونه اموات را در خواب ببینیم؟ 🔵آیا شغل و در برزخ وجود دارد؟! 🌸با ذکر صلوات وارد شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4016833072C9dda66533c
🔴سلام دوستان عزیز😊✋ بنده یکی از اساتید حوزه علمیه قم هستم کانالی تاسیس کردیم تا با ناگفته‌های آشنا شوید!👌 🔵زندگی اموات در برزخ چگونه‌است؟ 🔵چگونه اموات را در خواب ببینیم؟ 🔵آیا شغل و در برزخ وجود دارد؟! 🌸با ذکر صلوات وارد شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4016833072C9dda66533c
🔵چرا اموات به‌خواب ما نمی‌آیند⁉ 🔵مردگان‌در‌برزخ‌چگونه‌زندگی‌می‌کنند؟ 🔵در برزخ شغل و وجود دارد؟! 🌀ناگفته های بعد از مرگ😱👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4020175040C43cfea7e3c ❌ فقط افرادی که دل شنیدن این حرف ها رو دارن عضو بشن 🙏👆
🔵چرا اموات به‌خواب ما نمی‌آیند⁉ 🔵مردگان‌در‌برزخ‌چگونه‌زندگی‌می‌کنند؟ 🔵در برزخ شغل و وجود دارد؟! 🌀ناگفته های بعد از مرگ😱👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4020175040C43cfea7e3c ❌ فقط افرادی که دل شنیدن این حرف ها رو دارن عضو بشن 🙏👆
🔻سخنان همسر شهید در مورد معیارهای و شروع زندگی مشترکشان با شهید : 💢هیچ‌گاه به دنبال مادیات نبودم. در زمان ازدواج نیز ایمان و اخلاص، بیشترین و مادیات و تحصیلات، کمترین معیار‌های من برای انتخاب همسر آینده بود. در جلسات خواستگاری، امیر را جوانی ، ، ، خادم اهل بیت (ع) و دل‌سوز که تمام وجود خود را صرف خانواده می‌کند، شناختم. در نتیجه با اطمینان وی را انتخاب کردم. 💢 نیمه سال ۱۳۸۹ به عقد هم درآمدیم و نیمه شعبان ۱۳۹۰ زندگی هرچند کوتاه، اما سرشار از عشق و آرامش خود را آغاز کردیم. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم
°•| 🌿🌸 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 📌خاطرات شهید سید قسمت 🔟 🍃مقطع دبیرستان بودم که سید آمد برای خواستگاری. در خواستگاری همان ابتدا سید گفت: «من از جبهه آمده ام و دستم خالی است و ...» شاید خیلی ها مقام و پول داشتند اما سید هیچ کدام را نداشت. اما در کلامش و رفتارش اخلاص موج می زد. آدم ناخودآگاه جذب او می شد. در دوران نامزدی بیشتر از شهدا و لحظه های شهادتشان برایم می گفت. همیشه می گفت من جا مانده ام. از خدا می خواست شهادت را نصیبش کند. بهم گفت بهتر است به رسم حزب اللهی ها مراسم عقد و عروسی ساده ای بگیریم. ما شش سال با هم زندگی کردیم، از دی ماه 1369 تا دی ماه 1375 . اگه از وسایل زندگی چیزی اضافه به نظرش می رسید، با مشورت هم به کسانی که احتیاج داشتند می داد. 🍃سید عاشق بچه بود می گفت می خواهم چهار تا بچه داشته باشم. دو تا پسر ، دو تا دختر. خدواند فقط یک دختر به ما داد که آنهم سید بخاطر علاقه ای که به حضرت زهرا (س) داشت، نامش را زهرا گذاشت. می گفت اگر خدا به من پسر بدهد دوست دارم نامش را ابوالفضل بگذارم؛ ابوالفضل علمدار. هر موقع زهرا می خواست بخوابد ، برایش از لحظه هایی که جانباز شد، از خاطرات شهدا و لحظه شهادتشان می گفت. می گفتم آقا سید برای دختر کوچک که از این داستان ها تعریف نمی کنند. می گفت زهرا باید از حالا راه شهادت را بداند. باید دل زهرا با این مسائل انس بگیرد. در تربیت زهرا شیوه خاص خودش را داشت. او را نمی زد. به خصوص آنکه می گفت نام مادرم زهرا روی او هست. اگر زهرا اذیت می کرد فقط سکوت می کرد. همین سکوت باعث می شد زهرا با اینکه کوچک بود اما متوجه اشتباهش بشود. 🍃در کارهای خانه کمکم می کرد. گردگیری می کرد. من و زهرا را می فرستاد خانه مادرم. وقتی برمی گشتم خانه مثل دسته گل شده بود. بعضی وقتها از سید می خواستم برایم مداحی کند. او هم به شوخی می گفت تا درخواست رسمی نکنید نمی خوانم. من هم می خندیدم و درخواست رسمی می کردم. بعد شروع می کرد با صدای زیبا به خواندن. وقتی مهمان می آمد می گفت یک نوع غذا درست کنم. می گفتم سید ممکنه مهمان آن غذایی را که من درست کردم دوست نداشته باشد. فکر می کرد و می گفت: «از نظر شرعی درست نیست، اما حالا که این حرف را زدی، مهمان حبیب خداست، اشکالی نداره، فقط نباید اسراف شود.» اهل زیاد غذا خوردن نبود. می گفت زیاد خوردن باعث میشه انسان پایبند به دنیا بشه. هر بارم که غذا برایش می آوردم تشکر می کرد و می گفت: «ان شاء الله خدا طعام بهشتی نصیب شما کند.» 📚کتاب علمدار، صفحه 105 الی 109 °•| 🌿🌸 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی @shohada_sharmandeeim|🍀شهدا شرمنده ایم