هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
🕯
🔮 بگو #متولد_چه_ماهی هستی تا بگم از چه راهی میتونی به #درآمـد عالی برسی ؟
فروردین اردیبهشت خرداد
تیر مرداد شهریور
مهر آبان آذر
دی بهمن اسفند
👆عه برا منو دقیقا درست گفت😐✌️
📖 ″برشی از خاطرات″ | ابوالقاسم جعفری
#شهید | #ابوالقاسم_جعفری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
#استوری 📖 ″برشی از خاطرات″ | ابوالقاسم جعفری
#شهید | #ابوالقاسم_جعفری
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌱شهـید مهـدی اسحاقیان می گفت :
آرزو دارید . . .
یڪ شهـید با شما حرف بزند
من با شما حرف میزنم
پیام من و شهـدا بہ شما این است :
رهـبر عزیز انقلاب را
تنهـا نگذارید🍃
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🔸شهید نوید صفری در تاریخ۱۶ تیر ماه سال ۱۳۶۵ دراستان تهران دیده به جهان گشود.
شهیدصفری از نسل سوم از فرزندان حضرت روح الله (ره) بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب راهی سفر عشق سوریه شدند و به مقام شهادت نائل شد.
از صفات بارز اخلاقی شهید احترام بسیار زیاد به پدر و مادر ، مودب و با حیا ، بسیار دلسوز ، اهل فکر و صبور ، شوخ طبع، بسیار کار راه انداز و توانمند بود.
شهید نوید صفری که برای انجام ماموریت سه ماهه درمردادماه۱۳۹۶ به سوریه اعزام شده بود,پس از پایان ماموریت به درخواست خود شهید و با اجازه فرماندهان به دیرالزور بوکمال اعزام شدندو در عملیات آزادسازی شهر بوکمال سوریه شرکت کرد و در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۹۶ مصادف با اربعین حسینی با لباس عزای حضرت ثارالله (ع) به آرزوی خود رسید. به دلیل آزاد نبودن منطقه، پیکر شهید ۲۰ روز بعد از شهادت، تفحص و شناسایی شد و ۵ آذر ۱۳۹۶ به ایران بازگشت و طبق وصیت شهید، ابتدا در حرم حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) طواف داده شد و سپس در بهشت زهرای تهران (س) (قطعه ۵۳) در جوار مزار شهید مدافع حرم «رسول خلیلی» که ارادت بسیاری به این شهید داشت، آرام گرفت.
پس از شناسایی پیکرشهید مشخص شد که همچون سالار و سرور شهیدان ، مظلومانه به شهادت رسیده و سر از پیکرش جدا شده است.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
✅این دعا همراه با آب خوردن برات معجزه میکنه.
💥برای بیش از دههزار نفر معجزه کرده جلل الخالق😳
🔻از بی پولی و مستاجری خلاص شو
🔻ازبی توجهی و بی احترامی خلاص شو
🔻از بیماری و چشم زخم خلاص شو
🔰وقتی یه لیوان آب میخوری این دعا رو بخون تا 👇
🔹رزق و روزی زندگیش چندبرابر میشه
🔹مورد احترام زیادی قرار میگیره
🔹مشتری هاش هرروز بیشتر میشه و موجودی کارتش همیشه پره
📌بزن روی لینک و حاجتت رو بگیر
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1176305893Cb44283036e
✅این دعا 💯 تضمینی برای حل مشکلات زندگیت
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
اگه دغدغه نماز و روزه قضا زیاد داری، شکل قلب رو کلیک کن آرومت میکنه 👇
🕋🕋 🕋🕋
🕋 ✨ 💚 💚 ✨🕋
🕋 💚💚🤲💚💚 🕋
🕋 💚🤲💚🤲💚🕋
🕋 💚🤲🤲💚 🕋
🕋 💚🤲💚 🕋
🕋 💚💚 🕋
🕋🕋
جهت رزرو نماز و روزه رایگان کلیک کن😍☝️
#هر_روز_با_شهدا 🌷
#گرهگشایی_با_جان!
🌷شب عملیات از گروهان ما، دسته ما که همگی آر.پی.جیزن بودیم. به عنوان خط شکن انتخاب شدیم که وارد عمل شویم. لحظه وداع دوستان هم شیرین هم با صفا و هم سخت بود. نماز مغرب و عشاء را که هر کس فکر میکرد آخرین نمازش باشد و برای بنده نیز دیگر پس از آن لذت چنین نمازی تکراری نشده. خواندیم و حرکت کردیم. کوله پشتیها با گلولههای آر.پی.جی آماده پر شده بود. ابتدای ستون برادران تخريبچی حرکت میکردند و ما پشت سر آنها. پیامهای مختلف از نفرات پیشین دهان به دهان همچون؛ ذکر خدا یادت نره، آیه وجعلنا، میدان مین، حرکت بر روی نوار سفید در معبر، به انتهای ستون منتقل میشد. بنده و برادر ابوالحسنی از دانشجویانی که او را استاد صدا میزدیم پشت سر هم بودیم. گاهی با روشن شدن منورهای زمینگیر میشدیم. ناگهان....
🌷ناگهان از قسمتی از منطقه عملیات لو رفت و دشمن متوجه حضور ما شد و بارش تیربار و دوشکا و خمپارهها آغاز شد. چند دقیقه نگذشته بود که دوستانی که اطرافم بودند بر زمین افتادند. نفر جلوتر از ناحیه پا صدمه دیده بود و ناله میکرد و نفر پشت سرم که برادر ابوالحسنی بود گلولهای به پیشانیش اصابت کرده بود و در همان لحظه به شهادت رسید بود. در یک لحظه متوجه شدم خرجهای موشک آر.پی.جی بر روی کوله پشتیام آتش گرفته سریعاً آنها را از خودم دور کردم. تعدادی از بچهها مجروح شده بودند و هنوز خنثی کردن مینها به آخر نرسیده بود و آتش دشمن هم امان نمیداد. در حقیقت کار گره خورده بود. در این هنگام برادر خاکباز یکی از معاونان گروهان که چند روزی از جشن نامزدی ازدواجش نگذشته بود وقتی....
🌷وقتی دید راه بسته شده به راه افتاد و به بچهها گفت بیایید، خودش را بر روی مین و سیم خاردارها انداخت و گفت از روی کمر من عبور کنید. بدین صورت راه باز کرد. منطقه از نور منورها مثل روز روشن بود و سنگرها یکی پس از دیگری به هوا می رفت. درحالیکه دست و صورتم از آتش خرجها سوخته بود اما مانع کارم نبود. در این بین پیک گردان آمد و گفت: چون تو راه را بلدی برو عقب و اطلاع بده که بچهها همه زخمی شدهاند، نیرو بفرستند. وقتی به عقب آمدم مرا هم به اورژانس منتقل کردند. فداکاری و از جان گذشتگی امثال شهید خاکباز همیشه گرهگشای کارها بود. روح همه شهداء شاد و راهشان مستدام باد.
#راوی: رزمنده دلاور امیر تاجیک (رزمنده بسیجی که شانزده ماه در جبهه حضور داشته است.)
📚 کتاب "نسیمی از بهاران"
منبع: سایت نوید شاهد
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
💠 از شهید همدانی پرسیدند بعد از بازگشت از سوریه برنامه تان چیست؟
👈 گفت: تصمیمی گرفتم که مطمئنم از چهل سال مجاهدت بالاتره، برم یه گوشه از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچه های نوجوان و جوان کارفرهنگی انجام بدهم؛ برای امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) آدم تربیت کنم. سرباز تربیت کنم.
کاری که تا حدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدهیم.
#شهید_حسین_همدانی
#امام_زمان #شهید_جمهور #شهدا #انتخابات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌱تواضع سردار دلها❤️
زمانی که در جنوب شرق ماموریت داشتیم شب به یک پاسگاه ژاندارمری که روستا بود رفتیم و قرار بود صبح برای شناسایی حرکت کنیم.
آن شب به دلیل کمبود جا باید حدود ۱۴ نفر در یک اتاق می خوابیدیم در حالی که فقط یک تخت سربازی در اتاق بود.❗️
من به گمان اینکه سردار حاج قاسم سلیمانی برای استراحت به اتاق دیگری می رود قبل از ورود بقیه روی تخت دراز کشیدم.
زمانی حاج قاسم را در حال ورود به اتاق دیدم از جا بلند شدم اما حاج قاسم آمد داخل همان اتاق و از من خواست سر جایم دراز بکشم.
من با اصرار خواستم ایشان به جای من روی تخت بخوابند اما خطاب به من گفت من فرمانده تو هستم و به تو امر می کنم همانجا بخوابی.
آن شب حاج قاسم با وجود کمبود جا زیر تختی که من خوابیده بودم با سختی خوابید و به ما درس های بزرگی داد...
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حاج_قاسم_سلیمانی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"صوت الشهدا ۶۰۳
در محضر شهدا🕊
راه قدس مرد جنگ می خواهد
و مرد جنگ نیز کربلایی است و کربلایی مرد میدان عشق است و از سختی ها و مشقات و سرباختن ها و جان دادن ها نمی هراسد...
#امام_زمان #شهید_جمهور #شهدا #انتخابات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
❤️تعدادی از خواهران #بسیجی اقدام به تولید لباس و فروش به قیمت تولید کردن
✅شروع قیمت از 19#تومن
✅ #ارسال فوری به سراسر کشور
🔴جهت #حمایت از تولید داخل 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/235667507Cc4f857756f
https://eitaa.com/joinchat/235667507Cc4f857756f
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
.
🌸پیداکردن مانتو #گشاد و #بلند الان سخت شده 😔
ولی...
🔈یه جایی معرفی میکنم 😍
هم مانتوهای بلند داره
هم #ارزان وهم #خنک
لینکش 👇
https://eitaa.com/joinchat/235667507Cc4f857756f
#برشی_از_خاطرات 📜
بعد از شهادت علی شهید خرازی با وجودی که از شهادت او متاثر بود و باید ایشان را مورد لجویی قرار می دادند گاهی به خانه ما می آمد و از ما دلجویی می کرد. من می دانستم که ایشان خیلی علاقه به علی داشتند ولی تاکنون از زبان خودشان نشنیده بودم تا دریکی از ملاقتها فرمودند:
حسین خرازی بدون قوچانی حسین خرازی نیست از وقتی علی شهید شده، ماندن برای من خیلی سخت است.
#شهید_علی_قوچانی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
•🕊
علت عقب ماندگی، دین نیست
فهم غلط از دین است!
مثلا فهم نادرست از انتظار فـــرج،
باعث تنبلی و سکوت میشود و
انسان و جامـــعه را از رشد باز میدارد؛
اما وقتی انتظار، سازنده باشد
حرکت و تمـــدنسازی شکل میگیرد..!
-شهیدمرتضیمطهری🌷✨
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
و سلام بر شهید سیدمرتضی آوینی که می گفت:
«ما انصارالمهدی هستیم و خداوند
زمینه ی برقراری دولت کریمه ی
آل محمّد(صلوات اللّٰه علیهم)
را به دست ماست که فراهم میکند»
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
زندگینامه شهیده سیده طاهره هاشمی🥀
اول خرداد. ماه سال 1346 در روستای شهید آباد (شهربانو محله )
شهرستان آمل، در خانواده ی متدین وانقلاب بدنیا آمد.
از کودکی با قرآن ونهج البلاغه انس والفت خاصی داشت اهل مطالعه بود
عشق به مطالعه در کتب اسلامی واندیشه های متفکران بزرگ انقلاب، از او دختری با شعور و رمی بالاتر از سنش ساخته بود
در مدرسه علاوه برتحصیل مشغول انجام فعالیت های سیاسی وتربیتی شد.
وهمیشه در صف مقدم راهپیمایی های ضد رژیم حضور داشتند.
بعد از انقلاب یمی از اعضای موثر انجمن اسلامی وعضو فعال پایگاه بسیج بود.
او مهربان ودرسخوان بود درادای تکالیف واجب دینی کوتاهی نمیکرد
به حجاب خیلی مقید بود.
قبل انقلاب هم با چادر به مدرسه میرفت
شهیده بزرگوار تا لحظه شهادت هم چادرش را به روسری خود سنجاق کرده بود.
سیده علاوه بر فعالیت سیاسی وعلمی در کارهای هنری هم بسیار فعال بود.
کار وفعالیت های بسیاری در زمینه های مختلف انجام داده بود از جمله راه اندازی کتابخانه ی مدرسه و...
ومفاهیم سیاسی وانقلاب را به خوبی میتوانست به تصویر بکشد
طاها تخلص او بود. که با آن آثار خود را امضا میکرد.
یکی از ویژگی های بارز این شهیده اگر با کسی قرار داشت سروقت میرفت واورا معطل نمی مرد
اگر قول میداد کاری را انجام دهد امکان نداشت زیر قولش بزند. وقتی کاری را به آن مسپردند بااینکه فرصت کافی داشت بالافاصله مشغول کار میشد ومیگفت :کار را نباید معطل گذاشت ممکن است بعدا فرصت پیش نیاید.
سرانجام در روز ششم بهمن ماه 1360 گروهک های معاند انقلاب اسلامي با اشغال شهر آمل با نیروهای بسیجی ومردمی درگیر شده بودند
این روز درست مصادف با عقد خواهرش بود.
شب تا صبح درگیری شدیدی بین اعضای ملحد اتّحادیه کمونیستهای ایران و نیروهای مسلّح شهر به خصوص پاسداران اتّفاق افتاده بود. مدارس تعطیل شده بود و سیّده طاهره با جمع آوری دارو، رساندن نان به مدافعان شهر، در کمک به بسیجیان و پاسداران کوشا بود..
سرانجام درغروب روز ششم بهمنسال1360 درسنّ چهارده سالگی،درحال کمک به نیروهای مدافع شهر؛ در درگیریهای خونین گروهکهای معاند با نیروهای بسیجی و مردمی با اصابت دو گلوله به گردن و قلبش به فیض شهادت نایل آمد.
شادی روح تمامی شهدا از جمله این شهیده بزرگوار و شهدای خدمت و همچنین عموی خودم که جاویدالاثر هستند صلوات 🌹
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
هدایت شده از 👇🏻 تبلیغات گسترده ونوس 👇🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط بعد از یک ماه مصرف ابردوا 😳☝️
ایشون پرستار بیمارستان هستن و دچار قند خون / چربی خون / نقرص / فشار خون / کمردرد / پا درد / گزگز / و خشکی پوست بودن 😊 بله بودن یعنی الان بلطف خدا بعد مصرف ابردوا نیستن
اینقدر پادرد شدید بوده که شب از درد خوابشون نمیبرده 😳 ولی بعد مصرف ابردوا هیچ خبری از پادرد نیست
سفارش پودر معجزه آسای ابردوا 🔻
https://eitaa.com/joinchat/3283419758C7accf8f815
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
اگه میخای از خنده انگشتتو گاز بگیری😉
بزن رو خنده👇
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
اگه کسی دور و برت نیست😐 بزن رو میمونا👇
🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒🐒
تازه نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش
گفت: حاجی اجازمو بده برم سوریه ...
گفت: میزارم ولی الان نه .گفت: دارم زمین گیر میشم،بزار برم .میترسید عشق به خانومش، باعث بشه نره برای دفاع از حرم ...💗عباس اولین نامحرمے ڪہ دیده بود نامزدش بود ...
🍁 ﺗﻨﻬﺎ 40 ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً 40 ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪ . ﻧﺎﻣﺰﺩﯼﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﮐﺮﺩ..ﮐﻞ ﻣﻬﻤﺎﻧﺎﻧﺶ 40 ﻧﻔﺮ ﻫﻢ ﻧﻤﯽﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺧﯿﻠﯽﺳﺎﺩﻩﺍﯼ ﮔﺮﻓﺖ. ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﻋﻘﺪ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪ
🍁 توی این دو سال اکثر دوره هاۍ نظامی از جمله جنگ افزار و تاکتیک و... رو گذروند. یه مدتی که از نامزدیش گذشت، بهش گفتم: عباس تو از اون مردهای عاشق پیشه میشی، چون تا حالا به هیچ نامحرمی حتی نگاه نکردی بهم خندید. چند روز گذشت؛ اومد پیشم گفت: حاجی تو روخدا بذار برم، اینبار اصرار کردنش متفاوت بود. گفتم: چیزی شده⁉️ گفت: سردار دارم زمینگیر میشم.
آره؛ عباس داشت عاشق میشد، ولی از همه چیز براي حرم زد. عباس اولین نامحرمی که دیده بود نامزدش💞 بود.
کتاب زندگی به سبک شهدا ناصرکاوه
راوی: سردارحمید اباذری
شهید عباس دانشگر شهید دهه هفتادی مدافع حریم
#شهید | #عباس_دانشگر
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🍀باید اینقدر در راه خدا کار کنیم اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید؛ پای کارنامه مارا امضا کند و شهید شویم!
💐 شهدا زنده اند...
#شهید | #ابراهیم_هادی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🕊| #شهیــدچمـران
حتےاگرخستہاۍیاحوصلہندارۍ؛
نمازهایتراعاشقانهبخوان..!
تڪرارهیچچیزجزنمازدر
ایندنیاقشنگنیست🍃
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
شهید رئیسی عزیز به تئوریِ «دیانت ما عین سیاست ما است» عینیت بخشید!
🗣 شیخ شبانی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
فاطمه ناکام برونسی و راز آن شب
#قسمت_سیزدهم
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
ده، پانزده روزی گذشت آرام و قرار نداشتم حسابی دلواپس شده بودم بالاخره یک روزنامه ای ازش رسید و من نفس راحتی کشیدم پشت پاکت هم اسم پدرم را نوشته شده بود نامه را باز کرد هرچه بیشتر می خواند، شکفته تر می شد.دیرم می شد بدانم چی نوشته نامه را تا آخر خواند سرش را بلند کرد خیره ام شد و گفت: «نوشته من دیگه روستا بر نمیگردم اگر دوست دارین دخترتون رو بفرستین مشهد اگر هم دوست ندارین، هرچی من تو خونه و زندگی ام دارم همه اش مال شما هر چی میخواین بفروشین؛ فقط بچه ام رو بفرستین شهر.»
نامه را بست. آدرس عبدالحسین را یک بار دیگر خواند گفت:«با این وضعی که تو روستا درست شده، زندگی واقعاً
مشکله.»
به من دقیق شد و دنبال حرفش را گرفت شما بهتره هر چی زودتر برین شهر ،ما هم ان شا ءالله دست و پامون رو جمع و جور می کنیم و پشت سر شما می آییم این ده دیگه جای موندن مثل ماها نیست
از همان روز دست به کار شدیم. بعضی از وسایل مان را فروختیم و دادیم به طلبکارها باقی وسایل را که ،چیزی هم نمی شد، جمع و جور کردم حالا فقط مانده بود که راهی مشهد بشویم با خدابیامرز پدرش راهی شدیم.
آدرس تو احمد آباد خیابان پاستور بود وقتی رسیدیم فهمیدم قسمت به اصطلاح اعیان نشین شهر است. برام سؤال شده بود که آنجا را چطور پیدا کرده.
بالاخره رسیدیم خانه فکر نمی کردم که در بست باشد جای خوب و دست و پا بازی بود با خودش که صحبت کردم دستم آمد خانه مال همان صاحب زمین هاست. وقتی فهمیده بود عبدالحسین می خواهد تو مشهد ماندگار شود برده بودش تو همان خانه گفته بود این خونه مال شما.
قبول نکرده بود. صاحب زمین ها گفته بود پس تا برای خودت کاری دست و پا کنی همین جا مجانی بشین.
ازش پرسیدم: «حالا کار پیدا کردی؟
خندید و گفت: «آره.»
زود پرسیدم: «کارت چیه؟»
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی