💛✨
✨
#خــآطره
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
راز شــہـید هـمـٺ...
🔷🔸 بارها به مَـن مـے گـفـتند: «این چـہ #فرمانده لشـڪـرے اسـٺ کـہ هـیچ وقت #زخمی نِـمـےشـہ؟😳
🌻برای خودم هم سؤال شده بود، از او مے پُـرسیدم: تو چرا هیچ وقت زخمے نمیشی؟
#می_خندید ،حـرف ٺـو حـرف مـے آورد و چیزی نمےگـفـت. 😑
🌿آخر، شب #تولد مصطفے رازش را به من گفت: «پیش #خدا کنار خانـہ اش، از او چند چیز خواستم::
اول: #ټــو را 💕
بعد: دو #پسر از تـو تا خونَـم باقی بماند،
بعد هم اینکه اگر قرار است بروم #زخمی یا #اسیر نشوم.😢
آخرش هم اینڪہ نباشم توی #مملکتی ڪه امامـش تـوش نفـس نڪـشد.»
همین هم شد.💙
راوے: همسـر شــهیــد
#شهیدحاج_محمدابراهیم_همت🌼
#رآزِپَــــروآز
💛¦ @Razeparvaz
"خاطراتطنزجبهہ"🙊😂
یڪبار سعید خیلے از بچہها کار کشید...
#فرمانده دستہ بود
شب برایش جشن پتو گرفتند...
حسابے کتکش زدند😂
من هم کہ دیدم نمےتوانم نجاتش
دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا
شاید کمے کمتر کتک بخورد..!
سعید هم نامردی نڪرد، بہ تلافے
آن جشن پتو ، نیمساعت قبل از وقت #نماز صبح، #اذان گفت...😱
همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ
بچہها خوابند... بیدارشان ڪرد وَ گفت:
اذان گفتند : چرا خوابیدید!؟
گفتند : ما #نماز خواندیم..!✋🏻
گفت: الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید!؟
گفتند : سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت من برایِ #نماز شب اذان گفتم نہ نماز صبح..!😂
#شهیدسعیدشاهدی
#شادیروحشانصلوات🍃
#رآزپــروآز
😂¦ @Razeparvaz
کمک به آدمهای #مستحق، کار همیشگیاش بود. یک سوم حقوقش را به من میداد برای خرجی، بقیهاش را صرف این جور کارها میکرد.
چهل ـ پنجاه روزی از #شهادتش می گذشت که چند نفری آمدند خانهمان؛ میگفتند:
«ما نمیدونستیم ایشون #فرمانده بوده. نمیشناختیمش. فقط میاومد به ما کمک میکرد و میرفت. عکسش رو از تلویزیون دیدیم.»
🕊| @Razeparvaz
•[✨💌]•
بچهها میگفتند:
ما صبحها کفشهایمان را واکسخورده میدیدیم
و نمیدانستیم چه کسی واکس میزند؟!
بعدا فهمیدیم که وقتی نیروها خوابند
واکس را برمیدارد و هر کفشی که
نیاز به واکس داشته باشد ، واکس میزند.
مشخص شد این فرد همان #فرمانده ما،
شهید عبدالحسین برونسی بوده است.♥️=)
📔|•کتابخاکهاینرمکوشک
↳| @Razeparvaz|🏴