ازیہبـݩدهخـدایۍ
پـرسـیدم:
حاجـےڪارۍڪہسودشزیادباشــہو دسـٺتوشڪـم؛سـراغدارۍ؟؟
گفـټ:شڪرخدا...🌱
#خدایا_شکرت ♥️
🕊| @Razeparvaz
.
گاهے اوقاٺ
ما یڪ غصههایے داریم
ڪھ منشا آن معلوم نیسٺ
و فرد نمیداند ڪھ چھ اتفاقے افٺاده اسٺ
ڪھ دلش گرفٺھ ...
در این مواقع باید گفٺ:
انشاءالله ڪھ خیر اسٺ...
گاهے دلگرفتنےهاے اسٺ
ڪھ هیچ منشایے ندارد
و فرد به سبب آنها غصه میخورد.
در حدیث داریم ڪھ
این غصه خوردنهاے بدون منشا
سبب آمرزش گناهان مےشود...
آیٺ اللهفاطمےنیا
.
🕊| @Razeparvaz
+ آدمِ یه دیقهاۍ نباش!
- یعنۍ چی؟!
+ یعنے حالِ خوب و اضطرارت آنے نباشه. یهو نیاد ڪه یهو بره. نگهش دار. اشڪاتو سفت بگیر!
ڪه همین حالِ اضطرارِ همیشگے آخر #شهیدت میڪنه... انشاءالله!
🕊| @Razeparvaz
#زیارتمجازیحرمحضرتمعصومھسلاماللهعلیها😍♥️
-هدیھ روز دختر🙃🎊🎁
vtour.amfm.ir
-روی هر فلشے ڪه کلیڪ کنید کمے صبر کنید تصویر شفاف میشھ و در هر صحن با چرخش انگشت روی صفحھ میتونید کاملا هرجای حرم مطهر خانم حضرت معصومھ سلام الله علیها ڪه دوست دارید #زیارت کنید..!🤗☘🌹
-زیارتتون قبول باشه☺️💖
-التماس دعا🌸🎈
🕊| @Razeparvaz
🥀◉◉◉
#بخش_هشتاد
#شهید_محسنحججی
تابستانها میرفت برقڪشی ساختمان🏍
خیلے سختے ڪشید تا ڪار یاد بگیرد😥با اوستایش بحثشان شده بود🤦♂
طرف محـسن را آخرشب وسط جاده نجفآباد-ویلاشهر پیاده میڪند😳
دوتا موتور سوار با چاقو افتاده بودند دنبالش ڪه خفتش ڪنند🏍🏍🔪🔪مےگفت:«اون شب مرگ رو جلوی چشمام دیدم.»😰😨😓🤕
خیلے تیز بود ڪه توانسته بود از چنگشان در برود😥😅
◉
یک روز بهم گفت:«اون روز ڪه توی ڪتابخونه پرسیدی هنوز مداحے میڪنی خیلے بهم تلنگر زد.»😔😓🙈
◉
شهدا رفتنمان شروع شد. پیشانے بند «یازهرا» گره زدیم به ڪیلومتر موتورمان؛ من رنگ زرد و محـسن سبز🏍🏍
اعتقاداتمان را راحت جلوی یڪدیگر بروز میدادیم و در این مسئله راحت بودیم🙂😉
مےرفت درباره شهدا اطلاعات جمع مےڪرد📝📚📱
خوانده بود شهدا پنجشنبهها میروند وادیالسلام پیش آقا اباعبداللّه حسین{ع}😍😍😢
شبهای جمعه ڪه میرفتیم، مےگفت:«فاتحه نخون؛ چون شهید مجبور میشه بیاد اینجا.»😇🙃
◉
شبها میرفتیم توی قبر مےخوابیدیم. میگفتیم آخر و عاقبت ما اینجاست🙁
در آن تاریڪی باهم بحث میڪردیم: سخنرانےهای رائفےپور درباره مهدویت و فراماسونری😐😬😑
خوراڪش ڪتاب بود😋😍📙📘📕📕
یڪی از ڪارهایمان این بود ڪه غیرمذهبیها را به تور مےانداختیم😎😌😌
ڪار نداشت طرف ده سال دارد یا پنجاه سال🤷🏻♂
وعدهگاهمان هم قبرستان بود. من افراد را شناسایے میڪردم و با هزار ترفند آنها را با محـسن در مےانداختم😁😅
◉
سوارموتوشان میڪردم ڪه برویم باهم چرخ بزنیم. وسط راه الڪی میگفتم موتور خراب شد و بگذار زنگ بزنم رفیقم بیاید ڪمک🤦♂🏍📱
محسـن میآمد و سر بحث را باز مےڪردم. سال نود یڪی دوتا سوژه ضدخدا و لامذهبِ ڪلاسیک انداختم به جانش😌😉☺️
چند شب تا صبح توی قبرستان با محـسن بحث مےڪردند. باورم نمیشد اینها را بتواند به راه بیاورد😲😯
#ادآمــه_دآرد
#کتآب_سربلند
#رآزِپَــروآز 🕊
🥀| @Razeparvaz
قصه این است ،که کسی نیست موی مرا شانه زند...
باباجانم دل من فقط دستای تورا میخواهد🥀
🕊| @Razeparvaz
←اينبار هم واسه بارِآخر گناه ميڪنم و از فردا ...
←امروزم واسه بارِآخر گناه ميڪنم و از فردا ...
مواظب " بار آخرهايي " باشيم ڪه
" #بارآخرتمان " را سنگين ميكنند ...✘
خطرناکترينترفندشيطون ميدوني چيه ؟!
« #تسويف[عقبانداختنشروعترڪگناه]»
« نگوفــردا ؛ بگوهميــــنحالا »
🕊| @Razeparvaz
.
#رفیقخـآص
.
رفاقـٺ یڪ #هنـرھ
باید یاد گرفت و تمرین ڪرد (:
ادعا نڪنیم رفیقیـم..
تا وقتی ڪھ
راه و رسم رفاقٺ رو یاد نگرفتیم🙃
.
رسم رفاقٺ رو از شهـدا یادبگیریـم
الحـق ڪھ رفاقٺ رو خیلی خوب بلدن(:
.
#رفـیقشهـیدم.
🕊| @Razeparvaz
قراره هر شبمونـــ🌱
عآشقآن مهدے بخونیم تآ میلیونهآ
دعــ😇ــآ خونده بشه🙂
#التماسدعاےفرجــ🖐🏻
#عآقبتتون_شهدآیـے💔
🕊¦@Razeparvaz