eitaa logo
"رازِپَـــــرۈاز"
1.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
67 فایل
ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
از‌یہ‌بـݩده‌خـدایۍ پـرسـیدم: حاجـے‌ڪارۍ‌‌ڪہ‌سودش‌زیاد‌باشــہ‌و دسـٺ‌توش‌ڪـم؛سـراغ‌دارۍ؟؟ گفـټ:شڪرخدا...🌱 ♥️ 🕊| @Razeparvaz
. گاهے اوقاٺ ما یڪ غصه‌هایے داریم ڪھ منشا آن معلوم نیسٺ و فرد نمیداند ڪھ چھ اتفاقے افٺاده اسٺ ڪھ دلش گرفٺھ ... در این مواقع باید گفٺ: ان‌شاءالله ڪھ خیر اسٺ... گاهے دل‌گرفتنے‌هاے اسٺ ڪھ هیچ منشایے ندارد و فرد به سبب آنها غصه میخورد. در حدیث داریم ڪھ این غصه خوردن‌هاے بدون منشا سبب آمرزش گناهان مےشود... آیٺ ‌الله‌فاطمے‌نیا . 🕊| @Razeparvaz
+ آدمِ یه دیقه‌اۍ نباش! - یعنۍ چی؟! + یعنے حالِ خوب و اضطرارت آنے نباشه. یهو نیاد ڪه یهو بره. نگهش دار. اشڪاتو سفت بگیر! ڪه همین حالِ اضطرارِ همیشگے آخر میڪنه... ان‌شاءالله! 🕊| @Razeparvaz
😍♥️ -هدیھ روز دختر🙃🎊🎁 vtour.amfm.ir -روی هر فلشے ڪه کلیڪ کنید کمے صبر کنید تصویر شفاف میشھ و در هر صحن با چرخش انگشت روی صفحھ میتونید کاملا هرجای حرم مطهر خانم حضرت معصومھ سلام الله علیها ڪه دوست دارید کنید..!🤗☘🌹 -زیارتتون قبول باشه☺️💖 -التماس دعا🌸🎈 🕊| @Razeparvaz
🥀◉◉◉ تابستان‌ها میرفت برق‌ڪشی ساختمان🏍 خیلے سختے ڪشید تا ڪار یاد بگیرد😥با اوستایش بحثشان شده بود🤦‍♂ طرف محـسن را آخرشب وسط جاده نجف‌آباد-ویلاشهر پیاده میڪند😳 دوتا موتور سوار با چاقو افتاده بودند دنبالش ڪه خفتش ڪنند🏍🏍🔪🔪مےگفت:«اون شب مرگ رو جلوی چشمام دیدم.»😰😨😓🤕 خیلے تیز بود ڪه توانسته بود از چنگشان در برود😥😅 ◉ یک روز بهم گفت:«اون روز ڪه توی ڪتابخونه پرسیدی هنوز مداحے میڪنی خیلے بهم تلنگر زد.»😔😓🙈 ◉ شهدا رفتنمان شروع شد. پیشانے بند «یازهرا‌» گره زدیم به ڪیلومتر موتورمان؛ من رنگ زرد و محـسن سبز🏍🏍 اعتقاداتمان را راحت جلوی یڪدیگر بروز میدادیم و در این مسئله راحت بودیم🙂😉 مےرفت درباره شهدا اطلاعات جمع مےڪرد📝📚📱 خوانده بود شهدا پنج‌شنبه‌ها میروند وادی‌السلام پیش آقا اباعبداللّه حسین{ع}😍😍😢 شب‌های جمعه ڪه میرفتیم، مےگفت:«فاتحه نخون؛ چون شهید مجبور میشه بیاد اینجا.»😇🙃 ◉ شب‌ها میرفتیم توی قبر مےخوابیدیم. میگفتیم آخر و عاقبت ما اینجاست🙁 در آن تاریڪی باهم بحث میڪردیم: سخنرانے‌های رائفےپور درباره مهدویت و فراماسونری😐😬😑 خوراڪش ڪتاب بود😋😍📙📘📕📕 یڪی از ڪارهایمان این بود ڪه غیر‌مذهبی‌ها را به تور مےانداختیم😎😌😌 ڪار نداشت طرف ده سال دارد یا پنجاه سال🤷🏻‍♂ وعده‌گاهمان هم قبرستان بود. من افراد را شناسایے میڪردم و با هزار ترفند آن‌ها را با محـسن در مےانداختم😁😅 ◉ سوارموتوشان میڪردم ڪه برویم باهم چرخ بزنیم. وسط راه الڪی میگفتم موتور خراب شد و بگذار زنگ بزنم رفیقم بیاید ڪمک🤦‍♂🏍📱 محسـن می‌آمد و سر بحث را باز مےڪردم. سال نود یڪی دوتا سوژه ضدخدا و لامذهبِ ڪلاسیک انداختم به جانش😌😉☺️ چند شب تا صبح توی قبرستان با محـسن بحث مےڪردند. باورم نمیشد این‌ها را بتواند به راه بیاورد😲😯 🕊 🥀| @Razeparvaz
قصه این است ،که کسی نیست موی مرا شانه زند... باباجانم دل من فقط دستای تورا میخواهد🥀 🕊| @Razeparvaz
←اين‌بار هم واسه بارِآخر گناه ميڪنم و از فردا ... ←امروزم واسه بارِآخر گناه ميڪنم و از فردا ... مواظب " بار آخرهايي " باشيم ڪه " " را سنگين ميكنند ...✘ خطرناک‌ترين‌ترفند‌شيطون ميدوني چيه ؟! « [عقب‌انداختن‌شروع‌ترڪ‌گناه]» « نگوفــردا ؛ بگوهميــــن‌حالا » 🕊| @Razeparvaz
. . رفاقـٺ یڪ باید یاد گرفت و تمرین ڪرد (: ادعا نڪنیم رفیقیـم.. تا وقتی ڪھ راه و رسم رفاقٺ رو یاد نگرفتیم🙃 . رسم رفاقٺ رو از شهـدا یادبگیریـم الحـق ڪھ رفاقٺ رو خیلی خوب بلدن(: . . 🕊| @Razeparvaz
قراره هر شبمونـــ🌱 عآشقآن مهدے بخونیم تآ میلیونهآ دعــ😇ــآ خونده بشه🙂 🖐🏻 💔 🕊¦@Razeparvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
← بسمـ‌ الله‌ الرحمـن‌ الرحیمـ →