eitaa logo
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بابل
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
10.6هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 که را کرد ( بیاد ۲۷ محمدرسول اله علیرضا نوری ساروی) . ▪️تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود. . ▪️سردار کوثری نقل میکرد : یک روز آقای رسول‌زاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدی‌کیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راه‌آهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت. . از آنجا که آدم اخلاق‌مدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشم‌های متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامده‌ام که برگردم. اگر می‌خواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران می‌ماندم و به اینجا نمی‌آمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید. .
🚩 تعبیر بسیار و مجری‌ ملی‌ در وصف سپهبد حاج قاسم سلیمانی: . ▪️نمیدانم در کدام روز از محرم تو را یاد کنم,روز مسلم بن عقیل چون تو فرستادهٔ (رهبرت)، و میهمان ما بودی!؟ ▪️یا روز حبیب بن مظاهر، چون تو بهترین دوست قدیمی ما بودی!؟▪️یا روز قاسم ابن الحسن چون اسمت قاسم بود!؟ ▪️یا روز علی اکبر چون قطعه قطعه شدی!؟▪️یا روز عباس چون حامل علم و پرچم بودی و دو دستت قطع شد!؟ ▪️چیزی که واضح است اینست که گریه بر تو تمامی ندارد و از غیبت تو حیران و دلتنگیم. سردار دلها بعد از شهادتت، هر وقت به عبارت "سلام بر حسین(ع) و اصحاب حسین(ع)" می‌رسیم تو را یاد می کنیم...
💢 اینها یک عمر پای این و و ایستادند... دیروز سرباز بودند و امروز سرباز امام ... واقعی یعنی همین. . 📷 عکسی از و امروز سپاه سردار حاجی زاده عزیز ، و حاج علی از دلاوران ویژه ۲۵ ...🇮🇷 https://eitaa.com/razmandegan_babol
🔆یک روزِ خوب، اتفاق نمی‌افتد!!! ساخته می‌شود. مثل شهدا که در سخت ترین شرایط روزهایشان را می ساختند. . 📷 ویژه ۲۵ #والفجر_هشت_۱۳۶۴ ▫️ صادق مکتبی ▫️سردار‌ ▫️ کسائیان .https://eitaa.com/razmandegan_babol
🖋من مطمئنم اگر دفاع مقدس ما بجای هشت سال هشتاد سال هم به طول می انجامید رمضانعلی باز هم از جبهه به خانه و کاشانه باز نمیگشت... . 🌴بیاد ویژه ۲۵ هفتاد درصد رمضانعلی صحرایی... https://eitaa.com/razmandegan_babol هیات رزمندگان اسلام شهرستان بابل
🔆 مهم نیست زندگیت چقدر خوب یا بد بوده؛هر روز صبح که از خواب پاشدی، خدا رو شکر کن که هنوز یه روز دیگه فرصت داری.صبح زیباتون بخیر... No matter how good or bad your life is wake up each morning and be thankful that you still have one . 📷 موسی عمویی ((از امام محمد باقر ویژه ۲۵ )) را به کشید و او را قبل می بوسد. https://eitaa.com/razmandegan_babol هیات رزمندگان اسلام شهرستان بابل
🌹 تو مراسم ختم داماد شهیدش ( مرتضی جباری) که تو فریدونکنار برگزار شد ، رفت پشت میکروفون و گفت : . 🎙مردم ، من نیومدم اینجا که مثلا بخام تو مراسم ختم دامادم شرکت کنم ، من اومدم بگم جبهه نیرو میخاد...هر کس میاد جبهه موقع برگشت با من بیاد ...بسم الله . . بیاد لشکر ویژه ۲۵ کربلا حاج حسین .... https://eitaa.com/razmandegan_babol هیات رزمندگان اسلام شهرستان بابل
🌊 ▫️ علی اکبرنژاد ... . 🏷 یک شبی فرماندهان تیپ ها و گردان های لشکر جمع شده بودند و قرار شد برویم بالای دکل و شناسایی دیدبانی از دکل داشته باشیم و مناطق مربوط به لشکر25کربلا را برای عملیات توجیه شویم شهید ماموریت سختی هم داشت و قرار بر این بود نیروها را بصورت هلی بورن یعنی با هلی کوپتر در پشت دشمن پیاده کنند.صبح آن روز دیدم دیگی را گرفته و آب گرم می کند و در حال انجام غسل است به شوخی به او گفتم دیگر وقت این کارها نیست. او در جواب گفت: (دیگر وقتش است) من خیلی توجه به حرفش نکردم که منظورش از این جمله چیست. با چهره ای شاد، گشاده و مزاح های آنچنانی تغییرات عجیبی در او ایجاد شده بود. با هم رفته بودیم بندر خرمشهر، دکلی بود و پایین آن نشسته بودیم و قرار بود به نوبت به بالای دکل برویم آتش دشمن هم به این طرف اروند شدید بود در نهایت من در نیمه راه دکل بودم به طرف بالا که چندین انفجار صورت گرفت و پایین را نگاه کردم و دیدم ترکش به خداداد و یکی از بچه های مخابرات اصابت کرد و به سرعت پایین آمدم دیدم خداداد در حال گفتن شهادتین خودش است و یک سلامی به آقا ابی عبدالله داد و با یک لبخندی و یک نگاه معصومانه ای که کرد، به شهادت رسید. https://eitaa.com/razmandegan_babol هیات رزمندگان اسلام شهرستان بابل
💢 . ▫️روایتی از حاج کمیل از روزهای سخت کربلای پنج و سردار حاج حسین ... . ▪️ عملیات کربلای پنج کانال پرورش ماهی اغلب نيروهاي ما شهيد و يا مجروح شده بودند و دشمن هم شروع به پيشروي كرد ،مقاومت بسيار سخت شد و هيچ اميدي براي حفظ كردن آن منطقه و حتي زنده ماندن نداشتيم، من يكباره صداي دلنشين و گرم حاج بصير را از آن سوي بي سيم شنيدم كه مي گفت: «📞فلاني من دارم ميام» من وقتي صداي حاجي را شنيدم چنان روحيه گرفتم كه اصلاً فراموش كردم از ايشان سؤال كنم با چند تا نيرو مي آيد؟! . ▪️يعني به محض شنيدن صداي حاجي، قوت گرفتم و ناخودآگاه با صداي بلند به بچه ها گفتم: «حاج بصير داره مي ياد»بچه ها خوشحال شدند.مدتي نگذشت كه حاجي از راه رسيد اما نيروي زيادي همراهش نبود.جنگ به نبرد نارنجك تبديل شده بود. من سريع منطقه را براي حاجي توجيه كردم و حاج بصير وقتي در جريان اوضاع قرارگرفت رو به نيروها كرد وگفت: «به نام مقدس ۵تن آل عبا(ع)، ۵تن نيرو مي خواهم. . ▪️هنوز حرف حاجي به پايان نرسيده بود كه پنج تن از بچه ها از جمع نيروهايي كه در اطراف ما بودند، بلند شدند و پشت سر حاجي كه ذكر مقدس يا فاطمة الزهرا(س) بر لبش جاري بود نيم خيز از داخل كانال رو به سوي دشمن حركت كردند. ۱۵دقيقه نگذشته بود كه حاجي به همراه آن ۵ نفر بخشي از خط سمت راست ما، كه به اشغال دشمن درآمده بود را تصرف كردند و بعد از مدتي كل خطي كه ما از دست داده بوديم را مجدداً پس گرفتن و ۲۳تن از نيروهاي دشمن را به اسارت درآوردند و فریاد الله اکبر بچه ها طنین انداز شد.
36.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 بسم الله الرحمن الرحیم . ▪️رفقا ؛ همیشه دوست داشتم از او بگویم از او که گمنام ترین است اما انگار نمی شد یا خودش نمیخواست.فرمانده ی شجاع گردان امام حسین لشکر ویژه ۲۵ کربلا را می‌گویم.امکان نداشت در دوران دفاع مقدس رزمنده ای شمالی اسم و آوازه او را نشنیده باشد.توفیق شد تا با همسر فداکار سردار شهید اسودی مصاحبه ای کنیم و به خودم و آقا صمد قول دادم در سالروز شهادتش منتشر خواهم کرد. 📆 ۱۸ صمد اَسودی امام حسین ویژه ۲۵ گرامیباد ...🇮🇷🌷 .https://eitaa.com/razmandegan_babol هیات رزمندگان اسلام شهرستان بابل