🔥وقتی #سوران واقعی، تقاضای جالبی را از امام خامنه‌ای مطرح می کند...😭 #بیایید_ببوسید! #پینوشت: سریال سوران مانند مشعلی شد که مظلومیت مردم ایران و خصوصا برادران و خواهران اهل #کردستان را در برابر ددمنشی #کومله‌ در قاب نور به تصویر کشید که جای تشکر وافر دارد. #پینوشتپ_۲: سریال سوران برگرفته از کتاب «عصرهای کریسکان»، نوشته کیانوش گلزارراغب در مورد خاطرات «امیر سعیدزاده» است که در این سریال «سوران» نام گرفته است. #پینوشت_۳: و سرانجام امیر سعید زاده یا همان سوران واقعی، در ۲۹ دیماه ۱۴۰۰ در بیمارستان ساسان به یاران شهیدش پیوست و به شهادت رسید. #حتما_ببینید ✍حمیدرضا ابراهیمی ☑️ 💠🇮🇷💠 راز موفقیت 👇💐 @razmovafajh

چقدر دوست داشتم اعتقاداتم مثل این پزشک فلسطینی بود که در بیمارستان شفاء غزه‌‌ فعالیت میکنه چه ایمانی.. چه حالی... #پینوشت:ایشان دیروز به همراه خانواده‌اش شهید شدند. .... .... 💠🇮🇷💠 راز موفقیت 👇 ✅ @razmovafajh

🎯اولین سفر معاون اول رئیس جمهور به امتداد راه شهید جمهور امیدوار شدیم کار اجرایی دکتر مخبر عالیه معذوریت و اخلاق دکتر رییسی را کنار گذاشته و تشر می زند #پینوشت: آفرین بر آقای مخبر. چقدر به این پیگیری‌ها و تشرها نیاز داریم! 🙏 ..... .....➡️ @razmovafajh 🌸 💠🇮🇷🌍 راز موفقیت 👆

📝📝📝اصلاح طلبان: شکست پنهان, پیروزی آشکار ✍ #دکتر_عبدالله_گنجی 🔺درست است که آنان از لحاظ حقوقی با ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار رأی پیروز انتخابات هستند، اما این پیروزی از جهت ثبت تاریخی برای آنان از شکست سنگین‌تر است. آنان هوشمندانه رصد می‌کردند تا هیچ‌گاه از مردم شکست نخورند و علت مشارکت پایین در سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ را نه فقط به عملکرد دولت منتسب به خود ارجاع نمی‌دادند بلکه علت مشارکت پایین را عدم حضور کاندیدا‌های اختصاصی خود در صحنه می‌دانستند و در سال ۱۴۰۲ برای فرار از شکست به کاندیدا‌های سراسر کشور زنگ می‌زدند که به نام اصلاحات کاندیدا نشوید. آنان باوری تولید کرده بودند که ملت با ماست. با ما شرکت می‌کند و با ما شرکت نمی‌کند. خاتمی می‌گوید در ۱۴۰۲ در کنار ۶۰ درصد ایستاده است. حال معلوم شد آن ۶۰ درصد اصلاً کنار خاتمی نایستاده‌اند. ۳۸ ادامه 👇👇👇 https://www.javanonline.ir/fa/news/1239157/ #پینوشت:چه تحلیل خوش و قشنگی! حتمأ تا آخر بخوانید و آن را به دست دور دست‌ها برسانید. ...... ..... ➡️ @razmovafajh 🌸 🖤🇮🇷🌍 راز موفقیت 👆

جنگ فرسایشی قبلاً خسارات هنگفتی به ما وارد کرده است و ادامه آن کشور ما 🤮را فرو خواهد ریخت. جنگ فرسایشی از هر طرف علیه دولت اسقاطیل به راه افتاده است و در مدت کوتاهی فروپاشی اقتصاد و فروپاشی کامل روابط بین المللی ما را به همراه خواهد داشت. ما در حال حاضر به یک کشور منزوی در جهان تبدیل شده ایم که توسط بسیاری از کشورهای روشنفکر به عنوان یک کشور جذامی که از روی انزجار تعیین شده است، تلقی می شود، چیزی که به توانایی ما برای ادامه حیات برای مدت طولانی آسیب جدی می زند. این در تحریم‌های تسلیحاتی و تحریم‌های اقتصادی که با گذشت زمان قوی‌تر می‌شوند، آشکار می‌شود. جنگ فرسایشی به مقاومت اجتماعی و ملی ما آسیب جدی وارد می کند. تنفر سوزان بین بخش های جامعه ما را به جنگ داخلی نزدیک می کند که کشور 🤮 را از درون ویران خواهد کرد. ارتش نیز ضعیف تر می شود زیرا پس از کاهش شش لشکر در بیست سال گذشته، هیچ نیروی مازادی در زمین وجود ندارد. بار جنگ بر دوش آن دسته از نیروهای ذخیره گذاشته می شود که بارها و بارها به دلیل نداشتن جایگزینی سرباز می زنند. بسیاری از آنها در حال حاضر در فراخوان های سربازی اجباری حاضر نمی شوند. اگر جنگ ادامه پیدا کند، همانطور که بی بی نتانیابو می خواهد تا به عنوان نخست وزیر در قدرت زنده بماند، ممکن است ظرف چند ماه ارتش ذخیره را نیز از دست بدهیم. آموزش و پرورشی را که به دلیل جنگ فرسایشی و همراه با آن بسیاری از عرصه های موجود در کشور در حال فروپاشی است، به آنها اضافه کنید با تضعیف دولت اسقاطیل در همه زمینه ها، ارتش نیز با آن ضعیف می شود و ترس از یک جنگ همه جانبه منطقه ای و چند عرصه ای با سرعت بیشتری در حال افزایش است. در این جنگ روزانه هزاران موشک، راکت و پهپاد به سمت جبهه داخلی اسقاطیل پرتاب می شود و اینها همزمان با پرتاب موشک ها، نبردهای زمینی را نیز در می گیرد حداقل پنج میدان، با حزب‌الله در لبنان، با شبه‌نظامیان طرفدار ایران در سوریه و ارتش سوریه، با نیروهای طرفدار ایران از مرز اردن، به این موارد افزوده شد: شیوع شدید در کرانه، شیوع هزاران افراط‌گرا در داخل دولت اسقاطیل و جنگ توسط حماس و جهاد از غزه، ارتش اسقاطیل به دلیل حجم کم ارتش زمینی، هیچ پاسخی به چنین جنگی ندارد. حتی حماس هم نمی تواند در یک بخش پیروز شود. تمرکز ارتش اسقاطل در یکی از بخش‌های اصلی مانند مقابل حزب‌الله، سایر بخش‌ها را بدون نیروهای ارتش اسقاطیل رها می‌کند و کسی برای محافظت از شهروندان اسقاطیلی وجود نخواهد داشت تنها راه خروج از این تنگه، جایگزینی سریع رده های سیاسی و نظامی است که بدترین فاجعه را برای ما به ارمغان آورد. بر سر آزادی اسرا باید توافق شود و جنگ باید متوقف شود. به این ترتیب اسقاطیل زمان خواهد داشت تا ارتش را بازسازی کند و برای جنگ منطقه ای چند عرصه ای که جدی ترین تهدیدی است که می تواند ما را نابود کند، آماده شود. اقتصاد اسقاطیل، روابط بین‌الملل و تاب‌آوری جامعه باید احیا شود و مسیر جدیدی در پیش گرفته شود. اگر همه اینها اتفاق نیفتد و بنیامین نتانیابو به حکومت خود ادامه دهد، همه ما باید به خوبی درک کنیم که در وقت اضافه در سرزمین اسقاطیل زندگی خواهیم کرد اگر جنگ فرسایشی آنطور که بی بی می خواهد ادامه پیدا کند تا در حکومت خود بقای خود را حفظ کند، تهدید برای اسقاطیل بیشتر خواهد شد زیرا ممکن است یک جنگ منطقه ای همه جانبه چند عرصه ای از آن آغاز شود. این تهدید هزاران بار جدی‌تر از تهدید انتقال تسلیحات به حماس در نوار غزه از طریق تونل‌هایی است که از زیر محور فیلادلفیا می‌گذرد (در این مرحله ارتش اسقاطیل راه‌حلی برای جلوگیری از عبور سلاح‌ها ندارد). اما جنگ فرسایشی و یقیناً یک جنگ منطقه ای واقعاً می تواند ما را از بین ببرد. #پینوشت: این متنی است که یک صهیونیست نوشته است. خیلی جالب نوشته، توصیه می کنم حتما مطالعه کنید 👆👆🙏🙏 ...... ...... ➡️ @razmovafajh 🌸 🖤🌍 راز موفقیت 👆

🔴 جنگ روایت ها به زبان ساده یعنی این‼️ 🔻نقل است که در سنتر پارک نیویورک سگی به کودکی حمله می کند، مردی که شاهد حادثه بود برای نجات کودک خود را به روی سگ می اندازد و او را خفه میکند ... 🔹 خبرنگار نیویورک تایمز که ماجرا را از نزدیک می بیند به مرد میگوید: فردا تیتر اول نیویورک تایمز این است:"مرد شجاع نیویورکی جان پسری را نجات داد "مرد در جواب خبرنگار میگوید:"من نیویورکی نیستم" 🔹خبرنگار میگوید پس تیتر میزنیم:" آمریکایی قهرمان جان پسری را نجات داد"مرد میگوید:"ولی من آمریکایی نیستم، پاکستانی ام" 🔹فردا تیتر نیویورک تایمز اینچنین شد: "یک مسلمان متعصب سگی را در سنتر پارک خفه کرد!!" " اف بی آی احتمال میدهد القاعده در این جنایت دخیل باشد " 🔻 #پینوشت: 1️⃣ رهبر حکیم انقلاب: اگر شما حقایق جامعه‌ی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را روایت نکنید دشمن روایت میکند... هرجور دلش میخواهد. توجیه میکند، دروغ میگوید، ۱۸۰ درجه با این خلاف واقع، جای ظالم و مظلوم را عوض میکند. 2️⃣ اندیشکده رند: در جنگ های فردا کسی برنده نیست که بزرگترین بمب ها را دارد، بلکه کسی پیروز‌ است که بهترین روایت را دارد. 🌍🇮🇷 راز موفقیت 👇 ➡️ @razmovafajh🌸 باماهمراه باشید •┈•✾🍃🌸🍃✾•┈•

🔴 فعال مدنی یا بازوی پروژه‌های نفوذ؟ 🔻بررسی ابعاد پنهان پروژه‌های فروپاشی از درون در ایران 🔹طی دهه‌های اخیر، استراتژی کلان ایالات متحده و متحدانش برای تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به جای اقدامات صرفاً سخت‌افزاری، متکی بر بهره‌گیری از مجموعه‌ای پیچیده از ابزارهای فکری، رسانه‌ای، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی بوده است. اندیشکده‌های سیاست خارجی غرب به‌ویژه در دوران پس از انقلاب اسلامی، راهبردهایی را تدوین کرده‌اند تا از طریق نفوذ ملی و اجتماعی، زمینه فروپاشی تدریجی ساختارهای مقاومت داخلی ایران را فراهم کنند. 🔸در این چارچوب سعی شده که از ظرفیت برخی از فعالان مدنی و حقوق بشری، کنشگران محیط زیست، فعالان رسانه‌ای و حتی برخی جریان‌های دانشگاهی یا اقتصادی، به‌عنوان پیاده‌نظام این پروژه مورد بهره‌برداری قرار بگیرد. 🔹نمونه جدیدی از این دست تلاش‌ها پس از پایان #جنگ_تحمیلی ۱۲ روزه اخیر و شکست پروژه نظامی ضدایرانی قابل مشاهده است؛ جایی که برخی جریان‌های اقلیت با سوابق مشخص در همراهی با سیاست‌های واشنگتن و تل‌آویو، با موج‌سازی رسانه‌ای پیرامون کلیدواژه‌هایی چون «رفراندوم»، بار دیگر طرح شکاف‌های اجتماعی را در دستور کار قرار داده‌اند. 🔸نخست با بیانیه #میرحسین_موسوی و بیانیه 180 استاد و سپس مقاله محقق داماد بعنوان یکی از رهبران مذهبی این طیف و بیانیه 700 فعال مدنی با رمز «رفراندوم برای تغییر نظام» و «تغییر پارادایم». این اقدامات ضد سیاست های کلان جمهوری اسلامی، آن هم در شرایطی که پس از جنگ، انسجام ملی قابل‌توجهی شکل گرفت، نشان‌دهنده بازتعریف استراتژی نفوذ و فروپاشی از طریق جنگ روایت‌ها و روانی است. البته که بی نتیجه است. 🔹آنچه اغلب نادیده گرفته می‌شود، ماهیت پیچیده و چند‌بعدی نفوذ است؛ دشمنان جمهوری اسلامی ایران، نفوذ را تنها به سطوح سنتی اطلاعاتی یا نظامی محدود نمی‌کنند، بلکه با استراتژی نفوذ لایه‌ای، تلاش دارند که در حوزه‌های فرهنگ عمومی، اقتصاد، آموزش عالی و حتی سبک زندگی، اثرگذاری پنهان و مستمری داشته باشند. انتقال ایده‌های براندازانه و مفاهیمی چون جامعه مدنی، استحاله درونی و انقلاب‌های نرم، عمدتاً در پوشش پژوهش‌های علوم انسانی ترجمه‌ای یا سیاستگذاری‌های اقتصادی نئولیبرال، به مجاری تصمیم‌سازی کشور راه پیدا می‌کند. 🔸در مقاطع حساسی چون ۱۳۸۸، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱، پیوستگی این جریانات داخلی با پروژه های سیاست خارجی آمریکا آشکار شد و امروز نیز تکرار شد؛ اگرچه در همه این مقاطع، #ملت_ایران با رهبری آیت الله خامنه‌ای از این حوادث و بحران ها عبور کرده اما بالاخره این پروژه ها خسارات جبران ناپذیری را برای ایران نیز به همراه داشته است. با همه این تلاش‌ها، تحقق پیشرفت‌های دفاعی، علمی و منطقه‌ای ایران، موجب نگرانی راهبردی در جبهه مقابل شده است. 🔹این جریانات امروز آگاهانه یا نا‌آگاهانه در چارچوب برنامه‌ها و روایت‌سازی‌هایی قرار می‌گیرند که هدف نهایی آنها ایجاد گسل‌های پایدار اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی و امنیت ملی ایران است. این روند تنها محدود به افراد مرتبط با سرویس‌های بیگانه یا مواجب‌بگیر نیست؛ بلکه طیف قابل توجهی از آنها، تحت تأثیر روایت‌های ترجمه‌ای یا شبکه‌سازی‌های علمی و فکری، قرار گرفته‌اند. 🔸در نهایت، همه آنها پروژه‌ها به نتیجه نرسید و جنگ تحمیلی نیز به شکست منجر شد. تجربه یکپارچه‌سازی ملی در بحران‌های نظامی اخیر نشان داد که حتی محاسبات کارفرمایان پروژه نفوذ نیز اشتباه بوده است؛ چرا که خشونت سخت، برخلاف انتظار، نه تنها موجب فروپاشی نشد بلکه باعث تقویت «همبستگی ملی» بر بستر تهدید مشترک گشت. 🔹امروز بیش از هر زمان دیگری، ضرورت بازشناسی ابعاد نفوذ چندوجهی و طراحی‌های فکری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای براندازی نرم اهمیت دارد. واکاوی صحیح، واقع‌بینانه و پرهیز از ساده‌انگاری این سناریوها، لازمه موفقیت در مدیریت تهدیدات پیچیده پیش‌روی کشور است. #داود_مدرسی_یان #پینوشت: نفوذ و خطر واقعی یعنی حضور دو هزار نفر مثل روحانی و ظریف در جای جای حکمرانی کشور. درمان یعنی تعیین تکلیف این جماعت هزار چهره در رأس شریانهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور .... 🇮🇷 راز موفقیت👇 @razmovafajh 👈

🗒 «ایرانِ سکولار» به مثابۀ نقطۀ تقاطع: ائتلاف بر مبنای سکولاریسم مهدی جمشیدی ۱. کشمکش و مسألۀ ما با جریان اصلاحات و دگراندیش، فقط در عرصۀ «سیاست» نیست که بتوان به اقتضای زمانه، اختلافات و تعارضات را کنار نهاد، بلکه عرصۀ اصلی و بنیادیِ این شکاف، عرصۀ «تفکّر» است، و تفکّر، با ملاحظات عمل‌گرایانه، سازگاری ندارد. اصلاحات، «دنبالۀ تجدّد» است و به تعبیر دیگر، «لیبرالیسمِ شبه‌مذهبی» است. این نزاع، حل‌شدنی نیست و ما با جریانی که ماهیّت تجدّدی دارد و در پی رخنۀ سکولاریسم در قدرت سیاسی است، سرِ سازگاری نداریم. در هیچ مسأله‌ای، نباید با اینان در «یک جبهه» قرار گرفت و هم‌صدا شد؛ باید با اینان «مرزبندی» کرد و نسبت به این مرزها، به‌شدّت حسّاس بود. اینان «دیگریِ انقلاب» هستند و به تعبیر شهید لاجوردی، «منافقان انقلاب» هستند؛ از این جهت که تظاهر می‌کنند و با تزویر، همان طرح تجدّد را به درون ساختار، نفوذ می‌دهند. ۲. ادبیات و گفتار در سطح نخبگانی، در حال «سکولارشدن» است؛ چنان‌که نه‌فقط روح و معانی و جهت‌گیری‌ها، بلکه حتی الفاظ ظاهری نیز در مسیر سکولاریسم و دین‌زدایی قرار گرفته است. در اغلب مواضع و بیانیه‌ها، حتی تعابیر «اسلامی» و «انقلابی» نیز به چشم نمی‌خورد، چه رسد افقِ فکریِ متناسب با انقلاب اسلامی. سکولاریسم، جلوه و جنبۀ زبانی یافته و از «زبان»، به «تفکّر» نیز راه خواهد یافت و اگر چنین شود، انقلاب از انقلاب، تهی خواهد شد. این زبانِ آلوده و ارزش‌زدوده، نقطۀ آغاز هویّت‌زدایی است که با ارجاع به ضرورت همبستگی اجتماعی و نخبگانی، توجیه می‌شود، اما در باطن، بازتولید «طرح ایدئولوژی‌زدایی» است. همگرایی و وحدت و انسجام، پوشش و بهانه‌ای برای «سکولاریسم گفتاری» است. پس ما برای ائتلاف با اینان، حتی در حد یک بیانیه، چاره‌ای جز انتخاب گزینۀ سکولاریسم نداریم؛ یعنی گذار از «دفاع هویّتی» به «دفاع خاکی»، گذار از «دفاع میهنیِ دینی» به «دفاع میهنیِ محض»، گذار از «ایرانِ اسلامی» به «ایرانِ بی‌قید». ۳. سخن‌گفتن از «توسعه»، برخاسته از نشناختن ماهیّت عالَم تجدّد است. گمان می‌کنند که توسعه، تنها وجه تکنیکی دارد و فاقد تاریخ و فرهنگ و هویّت و مبادی فلسفی است و به این ترتیب، اخذ و اقتباس آن رواست؛ حال‌آن‌‌که توسعه، یک «طرح تجدّدی» است که می‌خواهد دیگری‌های بیرون از عالَم تجدّد را تجدّدی کند. توسعه، بی‌طرف و فاقد روح و غایت ایدئولوژیک نیست و هرگز نمی‌توان آن را در وجوه سخت‌افزاری و تکنیکی و مادّی خلاصه کرد. انگارۀ انقلاب اسلامی، «پیشرفت» است و نه «توسعه»، و پیشرفت نیز روح اسلامی و ایرانی دارد. اگر جمهوری اسلامی بخواهد به سوی توسعه حرکت کند، باید با آرمان‌های خودش وداع نماید و از خودِ آغازینش تهی شود و در نظمِ لیبرالیِ جهانی‌شده، هضم گردد. ۴. برخی بیانیه‌ها، به تعبیر مصطلح، بیانیه (مانیفست) نیستند؛ یعنی قادر نیستند یک گفتمان را روایت کنند، بلکه چیزی در حد یک یادداشتِ مشترکِ متوسط هستند. این بیانیه‌ها، فقیر و کم‌مایه‌اند و از نظر معرفتی، نمی‌توانند افق‌گشایی کنند؛ چند نکته را در کنار هم می‌نشانند و نام آن را بیانیه می‌گذارند، درحالی‌که بیانیه، باید فاخر و معرفتی و غنی باشد و حتی ادبیاتش، سخن نغز و پُرمغز داشته باشد. بیانیه‌های این‌چنینی، ماهیّت سیاسی دارند نه نظری، و بر این اساس، چشم‌انداز فکری ندارند و در سطح کلّیّات و مشهورات رسانه‌ای، متوقف می‌مانند. بیانیه، باید دربردارندۀ خلاقیّت مفهومی باشد و افق بگشاید و ناگفته‌ها را بگوید و به مسأله‌ها پاسخ بدهد و مسیر جدید باز کند. افاضاتِ بی‌مایه و عام و قشری، نیاز جامعه نیست و به حاکمیّت نیز کمکی نخواهد کرد، اما شاید برای اظهار وجود در عرصۀ رسانه، خوشایند باشد. ۵. پرستشِ «حد وسط»، خطایی است که ریشه در نظریۀ اعتدال دارد و اعتدال را در میانۀ دو امر، معنا می‌کند؛ حال‌آن‌که چنین نیست و همواره «حقیقت» و «خیر» و «صدق»، در جغرافیای میانه ننشسته است. در مذمّت رادیکالیسم می‌نویسند و انقلابی‌های اصیل را تندرو و افراطی و سوپرانقلابی می‌خوانند. همۀ این تعابیر، از نوعی «خودمرکزبینی» برمی‌خیزند و برخاسته از «امانیسمِ معرفتی» هستند. حقیقت و خیر و صدق، انتخاب جغرافیای اینان نیستند که بتوان آنها را معیار تصوّر کرد. باید به بیرون از خویش ارجاع داد و ذهنیّت خویش را سنگ‌محک قلمداد نکرد. از این گذشته، رادیکالیسم در همه‌جا مذموم نیست؛ چنان‌که خودِ «انقلاب»، یک گزینۀ رادیکال است و اگر بنا بود رادیکالیسم نفی شود، باید خودِ انقلاب نیز نفی می‌شد. حتی نظریۀ «نظامِ انقلابی» نیز در جهان تجدّدیِ کنونی، به‌حتم نوعی رادیکالیسم است، اما ناروا و نابجا نیست. پس نباید به میانه‌نشینی، مباهات کرد. #پینوشت: این متن چقدر عمیق و دقیق و بلند است. همه دعواها همین جاست. .... ....