دیشب سخنران میگفت:
اگه از توی فاطمیه دست خالی برگردی
باختی رفیق..!
نمیدونم چی خواستی امسال..
حاجتت چی بود..؟
ولی امیدوارم حضرت مادر،از دامنهیِ چادر
پر برکتش، خرمنی چیده و بهتون داده باشه..
اگه هم نداد، فدایِ سرش..
همین که اجازهیِ اشک ریختن بهت دادن،
یعنی عاقبت بخیری..!
کلام آخر اینکه دارد بساط نوکریات
جمع میشود..
گدا را حلال کن..
کم گریه کردیم برات..(:
16.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منتظر شنیدن هیچ صدایی نباشید
همه چیز در تصاویر گویاست..
مادرمان را زدند..
و همین..(:💔
#مادرمزهرا
@refige_shahidam
enc_16719991205442427692849(2).mp3
4.9M
شیرین ترین روزای زندگیمو
ازم گرفتن ازم گرفتن..
خدا شریک خوب بندگیمو
ازم گرفتن ازم گرفتن..
فاطمه دلخوشی زندگیم بود
خودت میدونی خودت میدونی..
دیدی چطور تموم دلخوشیمو
ازم گرفتن ازم گرفتن..
خوشی ز عمر ندیده خدانگهدارت..
سنوبری که خمیده خدانگهدارت..
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب..
کنار رأس بریده خدانگهدارت..
حسین ای وای، حسین ای وای..
حسین ای وای، حسین ای وای..
این شبا به چشمامون التماس کنیم..!
این روزا با یتیمای #علیع گریه کن..
ایچشم گر نباری زین سبب ؛ آتیش به جانم میزنی
چون علاجی جز در این خانه باریدن ندارم من..(:
التماس از همهی بچههای مادر
شماها که خوبید؛ واسه منِ بد دعا کنید..(:
شبتوندرپناهحضرتمادر
یاعلی..
ای خشت ها
میان من و فاطمهام جدایی میندازید؟
دل های ما چنان به هم گره خورده است
که خشت و خاک و زمین و آسمان
نمیتوانند جدایمان کنند
اما بر تو مبارک باد فاطمه جان!
دیدار پدرت پس از این دوران سخت فراق..💔
_برگرفته از کتاب کشتی پهلو گرفته
#فاطمیه
@refige_shahidam
غلام علی آخرین روضه اش را قبل از
شروع عملیات خواند بین روضه حضرت زهرا(س)
را مخاطب قرار داد و گفت:
خانم..!
عمریه نوکری شما و فرزندانتون رو کردم
و تا حالا چیزی ازتون نخواستم ولی حالا میخوام
تو اون لحظات آخر کمک کنید..
در گرما گرم عملیات وقتی گلوله رگبار
به سینه اش نشست، خم شد..
زیر نور ماه می دیدم که خون تو پیراهنش
جمع شده سعی کردم سرش را روی پایم
بگذارم، نگذاشت..
سرش را روی زمین گذاشت..
و سه بار "یازهــرا" گفت و چشمانش را بست..
زهرا(س) آمده بود کمکش..!(:
#شهیدغلامعلیجندقی
@refige_shahidam