پیرمردی هر روز توی محله پسرکی رو با #پایبرهنه
می دید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد.
روزی رفت و یه کفشکتونی نو خرید و
اومد به پسرک گفت: بیا این کفشا رو بپوش.
پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به
پیرمرد کرد و گفت: شما #خدایید؟
پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان.
پسرک گفت: پس #دوستخدایی
چون من دیشب فقط به #خدا گفتم کفش ندارم...(:
#رفقـادوستخدابودنسختنيست
#تلنگر
@refige_shahidam