°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#شهید_محمد_طحان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
🔴 #از_ولایت_عقب_ماندهایم
◽️وقتی سخنرانیهای امام خامنهای پخش میشد، با ناراحتی تلوزیون را تماشا میکرد و میگفت «عزیز، ببین دل آقا رو خون کردند! آقا همه چیز را به ما میگویند و کاملاً راه را نشانمان میدهند اما ما با بیبصیرتی، سرسری از حرفهایشان میگذریم.»
◽️میگفت «آقا هم میفهمد و هم میبیند اما وقتی برای ما میگوید فقط سرهایمان را تکان میدهیم و بیتوجه رد میشویم!»
◽️یادم هست که با چه حسرتی این حرفها را میزد. همیشه هم میگفت «حتی اگر الآن توجه نکنیم، چند سال دیگر به عینه میبینیم که صحبتها و پیشبینیهای آقا محقق میشود و ما همه از ولایت عقب ماندیم!»
◽️انگار تمام آرزوهایش در اطاعت از امام خامنهای خلاصه میشد.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
🌷🌷🌷
🇮🇷#برگی_از_خاطرات🇮🇷
◽️گفت: دوست داری چه چیزی از من بشنوی؟ گفت: مامان میخواهم یک مژده به تو بدهم، اگر از ته قلب راضی بشوی که به سوریه بروم "آن دنیا را برایت آباد میکنم و دنیای زیبایی برایت میسازم که در خواب هم نمیتوانی ببینی"
◽️گفتم: از کجا معلوم میشود که من قلبا راضی نشدم؟ مصطفی گفت: «من هر کاری میکنم بروم سوریه، نمیشود، علت اصلیاش این است که شما راضی نیستید، اگر راضی شوی خدا هم راضی میشود. اگر راضی نشوی فردای قیامت جواب حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) را چه میدهی؟»
◽️مادر ادامه داد: «من در مقابل این حرف، هیچ چیزی نتوانستم بگویم و از ته قلبم راضی شدم. قبل از رفتن، به من گفت: مادر جان «خیلی برایم دعا کن تا دست و دلم نلرزد و دشمن در نظرم خوار و ذلیل بیاید.
#جوانترین
#مدافع_حرم
#شهید_سیدمصطفی_موسوی
🌷 🌷🌷