eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
....... 😭😭😭 علی کاظم کسی بود که در جنگ بیش از پانصد بسیجی ایرانی رو به شهادت رسونده بود و در کتابش اینگونه نوشته: شهداء ایران مستجاب الدعوه هستن آخرای جنگ بود که تیر خوردم و خونه زیادی ازم رفته بود ایرانی ها محاصره کردن مارو ، چشمام تار میدید که متوجه شدم یه ایرانی داره میاد، نفسمو حبس کردم ک نفهمه زندم ، تا منو برگردوند ناگهان نفسم زد بیرون تا فهمید زنده ام جلوم نشست و منم پیراهنمو جلوش گرفتم به نشان این که اسیر شدم ، دیدم عربی بلده،بچه خوزستان بود، گفت اسمت چیه گفتم علی ، علی کاظم . گفت تو اسمت علی هستشو با ما میجنگی ؟؟ شیعه هستی ؟؟؟ گفتم آره , خونت کجاست ؟؟؟ گفتم نجف ..... تا گفتم نجف بغض این بسیجی ترکید و در حال گریه بود گفت کجایه نجف ؟؟ گفتم او کوچه ای که تهش میخوره به حرم حضرت علی , دیدم داره گریه میکنه . گفتش اسمت علی هستو شیعه هستیو خونتم کناره حرم امام علیِ ما و عشق ما ایرانیا هست ؟؟ بعد داری با ما میجنگی ؟؟ سرمو انداختم پایین ، ولی توبه نکردم . گفت میدونی آرزوم چیه علی کاظم ؟؟ گفتم نه . گفت آرزوم اینه که شهید بشم و به رسم شماها منو دوره ضریح خوشگل امام علی بچرخونن و روبه روی حرم امامم دفنم کنن ، پیراهنم ک تو دستام بود رو گرفت و پوشید , داشت اشک میریخت و یه هوو گفت برو آزادی , گفتم چرا ؟؟ گفت چون شیعه هستی و اسمت علیه . برووو . پا شدم دویدم , دور شدم اما دیدم هنوز نشسته و داره گریه میکنه , دویدم و از حال رفتم . چشم باز کردم دیدم تو بیمارستانم و همه ی اقوام دور من ، پدرم گفت علی کاظم تو زنده ای ؟؟ تعجب کردم , گفتم اره , چطور ؟؟ گفت ما تورو دفن کردیم .تعجبم بیشتر شد , گفت دیروز یه جنازه ای برامون آوردن ک صورتش کامل سوخته بود و نمیشد تشخیص داد اما لباس تو تنش بود و تو جیبش پلاک تو بود ، ماهم به رسم اعراب بردیمش و دور ضریح امام علی چرخوندیم در قبرستان درست روبروی حرم امام علی دفنش کردیم . به شدت اشک میریختم , همه تعجب کردن خودمو انداختم پایین تخت , سجده کردم , گفتم خدایا من با کیا میجنگیدم , خدایا من کیارو کشتم , خدایا لعنت به من . آخرشم گفتم خدایا یعنی توبه منو قبول میکنی ؟؟؟ 🌷شهدا‌‌مستجاب‌الدعوه‌هستند 🍀روزجمعه‌شهدارا‌یادکنیم‌باذکر‌یک‌صلوات 🇮🇷 @refigh_shahid1 🇮🇷