#خاطره
ایشون فوق العاده مهربون و پر از عشق و انرژی بودن...حالا عشقشون رو من فقط برای آقا امام حسین(ع)میگم که ایشون یعنی اول #محرم که میشد،به من میگفت لباس مشکیمو خودت باید تنم کنی...لباس مشکی شو...
حالا من بهش میگفتم یه موقع من کار دارم شما میتونی خودت هم...میگفت نه...
من به سمت قبله می ایستم شما هم تنم کن...یعنی تو این چند ساله یه بار هم نمیشد که اول محرم نیومده باشه و من لباس مشکیشو تنش نکرده باشم...
به نقل از:#مادرشهید
#علیخلیلی
#یادشباصلوات
@refigh_shahid1
••♥️••
✅شهیدی ڪه بعد از شهادت شخصی را ڪه منڪر اهل بیت بود را برای نماز شب از خواب بیدار کرد😳‼️👇👇
#مادرشهید:🌼
یک مورد اتفاق افتاد که برای خودم نیز #عجیب بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یڪ یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینڪه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود, وقتی من را دید فقط گریه میڪرد💔😞 او تعریف میکرد: که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچهای پاک و طاهر بودم و قرآنخوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم🙂 به سبب آشنایی با دوستان #ناباب از راه بهدر شدم و 17 سال خدا و ائمه را #منکر شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است
اسم من #مصطفی بود بعد از آنڪه آن اتفاق برایم افتاد یڪ اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون ڪرده بودند😞 یڪ شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا میزند 😳«حاج مصطفی پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم,😐دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت «حاج مصطفی پاشو یڪ ربع به اذان مانده, پاشو نماز بخوان»😊✋🏼 این را ڪه گفت بلند شدم و چهرهاش به دلم نشست🙂❤️
10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم ڪه بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم😍💔 آن جوان میگفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته ڪه با همه آن دوستانم قطع رابطه ڪردم و از همه گناهانم توبه ڪردم و به خاطر توبهام و مالهای حرامی ڪه ڪسب کرده بودم, تمام زندگیام را فروختم تا مالهای حرام از زندگیام بیرون برود💔 و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردانم و حتی برای جلب یڪ رضایت 4،5 بار به مازندران رفتم تا حق ضایع شده را بازگردانم.🙂
#شهیدمحمدرضادهقان🦋
#تولدتمبارڪداداشمحمدرضا🎉
🌿•°|ⓙⓞⓘⓝ↓
@refigh_shahid1