eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 اگر می‌خواهی عاشق خدا بشوی، راهش حرف گوش‌کردن از خداست! 🔘 اطاعت از خدا، کم‌کم ابهت و محبتِ خدا را به دلت می‌اندازد 🔻 (ج۲۳)-۲ 🔸 در محیط‌های نظامی، معمولاً اطاعت‌کردن از فرمانده، یک ابهت و حرمتی از فرمانده به دل انسان می‌اندازد به‌حدی که نیروی تحت امر، کم‌کم عاشق فرمانده‌ می‌شود و حتی حاضر است به‌خاطر او از جان خودش بگذرد! 🔸 «قدرتمندی» اگر معقول باشد، انسان آن را می‌پذیرد و بعد کم‌کم به منبع قدرت علاقه‌مند می‌شود. حالا این منبع قدرت اگر پروردگار باشد چه می‌شود؟ یقیناً عشق عجیبی نسبت به خدا پدید می‌آید. 🔸 اگر مدتی دستور خدا را گوش کنیم، کم‌کم ابهت خدا به‌عنوان یک «فرماندۀ قدرتمند» در دلِ ما می‌نشیند و عاشق او هم می‌شویم. 🔸 اگر کسی می‌خواهد عاشق خدا بشود راهش حرف گوش‌کردن از خداست، راهش این است که وقتی گناه کرد، از خدا به‌خاطر اینکه نافرمانی‌اش را کرده، خیلی عذرخواهی کند. 🔸 پیامبر(ص) می‌فرماید: نبین چه گناه کوچکی انجام دادی، ببین چه خدای بزرگی را نافرمانی کردی! (امالی‌طوسی/۵۲۸) اینجاست که «حرمت امر خدا» برای انسان مهم‌تر از کسب منفعت یا دفع ضررِ ناشی از گناه می‌شود. 🌸🌸🌸🌸آرامش حس حضورخداست
🔘 بعد از این مرحله، دین‌داری خیلی آسان می‌شود! 🔻 (ج۲۴)- ۲ 🔸 دین، آدم را می‌رساند به اینجا که «از چه کسی باید تبعیت کنی؟» مرحلۀ اول، اطاعت از خداست و مراقبت از اینکه مبادا خدا را معصیت کنی. مرحلۀ دوم هم اطاعت از رسول و ولیّ خداست و مراقبت از اینکه مبادا ایشان را نافرمانی کنی. 🔸 بعضی‌ها همان مرحلۀ اول را هم نمی‌پذیرند و می‌گویند: ما اگر همین‌جا جلوی مفهوم اطاعت و معصیتِ خدا نایستیم، بعداً ما را می‌کشانند به مرحلۀ دوم که سخت‌تر است؛ یعنی باید مواظب باشیم، ولیّ خدا و امام جامعه را هم معصیت نکنیم! 🔸 حالا اگر کسی مرحلۀ دوم را هم قبول کرد؛ یعنی برتریِ رسول و ولیّ خدا را پذیرفت و بنای خود را بر اطاعت از ایشان گذاشت، همین‌که این را پذیرفت؛ بقیۀ مسیر، دیگر مثل آب‌خوردن، برایش آسان است! 🔸 این‌قدر پذیرشِ این حقیقت، ارزش دارد که بعدش: اولاً خدا کمک می‌کند و بقیۀ مسیر دین را برایش آسان می‌کند. دوم اینکه اگر گناه کند خدا به‌آسانی او را می‌بخشد، سوم اینکه نمی‌گذارد گناه کند، بلکه او را می‌کشاند و راهش را به‌سمت خوبی‌ها تغییر می‌دهد، فقط به‌خاطر اینکه همین مرحلۀ مهم را پذیرفت؛ اینکه «دین من، اطاعت از رسول و ولیّ خداست» 🔸 کسی که این حقیقت را پذیرفته، وقتی گناه می‌کند و معصیت خدا یا معصیت ولیّ خدا را انجام می‌دهد، اگر عذرخواهی کند، خیلی راحت عذرخواهی او را می‌پذیرند. از اینجا به‌بعد است که می‌شود گفت: واقعاً دین آسان است «يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ» @refigh_shahid1
🔘 شرایط گناه، تصادفی پیش نمی‌آید؛ خدا آن را طراحی می‌کند! 🔘 خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه برای ما پدید نمی‌آورد! 🔻 (ج۲۵)- ۱ 🔸 برای اینکه خودمان را از گناه حفظ کنیم، باید بدانیم که شرایط گناه و خطا، به‌صورت تصادفی برای ما پیش نمی‌آید، بلکه تقدیری پیش می‌آید! پدید آمدنِ این شرایط، بی‌ربط با حال و روز آدم‌ها نیست بلکه کاملاً مرتبط با ظرفیتِ آدم‌هاست! 🔸 شرایطی که ما در آن شرایط گناه می‌کنیم، شرایطی است که خدا برای امتحان ما طراحی می‌کند و این شرایط-از نظر روحی و فکری و...- با ما تناسب دارد. 🔸 دربارۀ زمینه‌ها و شرایط گناه باید بدانیم که خداوند این شرایط را اولاً بر اساس ظرفیت‌های ما پیش می‌آورد؛ یعنی این‌طور نیست که خدا ما را در شرایطی قرار بدهد که نتوانیم از عهدۀ آن بر بیاییم! 🔸 دوم اینکه خدا معمولاً ما را در شرایطی قرار نمی‌دهد که خطای نابودکننده انجام دهیم! یعنی خدا تا یک‌حدّی به بندگان خودش اجازۀ خطا و گناه می‌دهد؛ از یک‌جایی به بعد، برای خیلی از بندگانش، امکان خطا نمی‌گذارد تا مبادا گناهانی انجام دهند که نابودکننده است. 🔸 سوم اینکه خدا شرایط گناه را بی‌رحمانه پدید نمی‌آورد! خدا در پدیدآوردنِ شرایط خطا و گناه برای انسان، بسیار مهربان برخورد می‌کند. مثلاً خدا گاهی برنامۀ ما را طوری به‌هم می‌ریزد که در صحنۀ گناه قرار نگیریم چون می‌داند که ما نمی‌توانیم در مقابل آن گناه مقاومت کنیم. ✅حالا ما چه‌کار کنیم که خدا مهربان‌تر برخورد کند؟ آن وقت‌هایی که فرصت عبادت، زیارت و استغفار داریم، کم نگذاریم، آن‌وقت‌هایی که فرصت خوبی‌کردن داریم، کم نگذاریم. در این‌صورت خدا شرایط را برای خطاکردنِ ما کمتر می‌کند، به ما هوشیاری می‌دهد و نمی‌گذارد هر خطایی را انجام دهیم. @refigh_shahid1
🔘 چرا مزۀ شیرین استغفار را نمی‌چشیم؟ 🔘 وقتی مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، مزۀ استغفار را هم می‌چشی! 🔻 (ج۲۶)-۱ 🔸 انسان چگونه می‌تواند از خدا بهره ببرد؟ یک عبد چگونه می‌تواند از خودِ مولا، بچشد و ببوید؟ راهش «انکسار» در مقابل خداست. این انکسار است که عبد را در نهایت آمادگی برای دریافت از مولا قرار می‌دهد و ما را در نهایت کوچکی در مقابل خدا قرار می‌دهد. 🔸 انکسار چگونه پدید می‌آید؟ یکی با فرمان‌بردن از خدا و یکی هم با استغفار! چرا فرمان‌بردن، آدم را کوچک می‌کند؟ چون قُدبازی‌اش را کنار می‌گذارد و می‌گوید «چَشم!» البته با استغفار، خیلی بیشتر درِ خانۀ خدا، شکسته و کوچک می‌شود. 🔸 خدایا من آن‌وقتی که در مقابل فرمان تو می‌گویم «چَشم» پنجاه درصد کوچک می‌شوم، اما آن وقتی‌که خطا می‌کنم و بعد عذرخواهی می‌کنم، صد درصد کوچک می‌شوم! 🔸 اتفاق مهمی که در استغفار می‌افتد، همین انکسار و احساس کوچکیِ عبد در مقابل مولاست. این انکسار، انسان را در معرض دریافت نور الهی و چشیدن مزۀ ارتباط با مولا قرار می‌دهد. 🔸 ما چرا مزۀ استغفار را نمی‌چشیم؟ چون اصلاً مزۀ کوچکی‌کردن پیش خدا را نمی‌چشیم! حالا چه‌کار کنیم که این مزه را بچشیم؟ باید واقعاً از خدا حساب ببریم. یک عبد وقتی یک مولا داشته باشد که از او حساب ببرد، می‌دانی چه لذتی می‌برد! برای اینکه این را بدانی، باید یک مدتی با دقت و مراقبت، در مقابل فرمان خدا بگویی «چَشم!» 🔸 وقتی در اطاعت از امر مولا مراقبت کردی و مزۀ فرمان‌بری از مولا را چشیدی، چند برابرِ این لذت را در «استغفار» خواهی چشید. اصلاً در موقع استغفارِ عبد است که مولا، مولایی می‌کند، خدا آنجا خدایی‌کردنِ خودش را نشان می‌دهد و خطای بنده‌اش را با مهربانی، جبران می‌کند. عبد هم مثل بچه‌ای که به آغوش مادرش پناه برده، به خدا پناه می‌برد و آنجا احساس امنیت می‌کند. @refigh_shahid1