eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید حتملو از کودکی پسری مومن بود و همیشه سعی میکرد حق کسی را پایمال نکند. این شهید مدافع حرم همواره زیارت عاشورا میخواند و نمازش ترک نمیشد و در طول زندگی بدون به افراد بیبضاعت کمک میکرد به طوری که بدون آن که ما متوجه بشویم در روزهای پنجشنبه و جمعه بر روی ساختمانهای مردم بدون آن که خودش را معرفی کند کار میکرد. سید احسان از پاسداران تیپ ۴۵ جوادالائمه گرگان، بزرگ ترین آرزویش شهادت بود و چند بار به برای مبارزه با داعش و گروههای تکفیری به عراق، سوریه و لبنان اعزام شده بود و در بار آخر که به شهادت رسید ۱۳ روز در سوریه بود. پیکر این شهید مدافع حرم شنبه ۱۸ بهمن ماه به گرگان منتقل و مراسم استقبال از شهید سید احسان حاجی حاتملو ساعت ۱۶ در میدان بسیج شهر با حضور عموم مردم شهید پرور شهر گرگان برگزار شد. همچنین مراسم وداع با پیکر مطهر شهید بعد از نماز مغرب و عشا در آستان مبارک امامزاده عبدالله گرگان برپا شد. همچنین مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید بزرگوار با حضورخانواده شهید، مسئولان و مردم شهید پرور گرگان امروز، یکشنبه، ساعت ۸ صبح از بهداری سپاه ناحیه گرگان آغاز و تا گلزار شهدای امامزاده عبدالله(ع) برگزار شد. https://eitaa.com/refigh_shahid1
احسان خیلی عاطفی و مهربان بود.وقت هایی کہ ناراحتی اے حتی درحد یک سردردداشتم ،حس می ڪردم کہ او هم ناراحت می شود.می گفتم:((شما ساداتی ،برام دعا کن تاسرم زودتر خوب بشہ))دستش را می گذاشت روے پیشانی ام وبرایم آیه الڪرسے می خواندبعد هم سرم را می بوسید انگار آرامشش بہ من منتقل می شد ودردم ساڪت می شد .یکبار دستم را گذاشتم روے قلب احسان وبهش گفتم:(شما خیلے مهربونی احسان .ڪاش خدا یہ ڪم ازادب و اخلاق شما روبہ من بده)خندید و گفت:نہ این چه حرفیہ خانمے شما هم مهربونی....همه اش هندوانه زیر بغلم می گذاشت یادمہ هر وقت دستم راروے قلبش میگذاشتم سریع بر میداشتم .این ماجرا خیلی پیش می آمد اصلا نمی توانستم دستم راروے قلبش نگه دارم یک بار احسان خودش متوجه شد و پرسید :چی شد؟؟ضربان قلبش خیلی تند می زد .باورڪنید همیشه احساس می کردم عمرش می خواهد زود تمام شود،اما رویم نشد احساسم را بهش بگویم :نگفتم عمر شما گفتم:وقتی دستم رومی میزارم روے قلبت ،احساس می ڪنم این دنیا زود می خواهد تموم بشه نبض گردنش هم خیلی تند تند می زد هر وقت می خوابید ،گردنش را کہ نگاه می ڪردم خیلی تند تند می زد علت شهادتش هم دقیقا ترکشی بود که به گردنش خورده بود گاهی بہ مادرم می گویم :من چقدر نشستــــم به گردن احسان نگاه کردم و گفتم این چرا داره تند می زنہ.... (به روایت همسر شهید) https://eitaa.com/refigh_shahid1
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
"برگشت از سفر اول" عروسی پسر عمه ش بود..گفتم: کی میای ؟ گفت معلوم نیست بتونم بیام .. اما به دادا
‍ ‍ ‍ ‍ "سفر دوم" قبل عید پارسال بود می گفت که یک بار دیگه میخوام برم سوریه .. و من بهش گفتم که باید ازدواج کنی . فهمید که می خوام با ازدواج مانع رفتنش بشم؛ گفت: اگر ازدواجم کنم همسری رو انتخاب میکنم که با رفتن و هدفم مخالفتی نداشته باشه.🌷 گفت این بار اجازه بدین برم وقتی برگشتم ازدواج می کنم 🥀 صبح روز چهاردهم فروردین به من زنگ زد و گفت: من هستم تهران ، می خوام برم ماموریت . همین که گفت ماموریت گفتم: سوریه؟ گفت :بله ؛یه دفعه ای شد و باید برم . گفتم: سجاد مگه بهت نگفتم دیگه نرو..!! من مادرتم اگر راضی نباشم چی؟ گریه کرد و گفت مامان تو رو خدا.. تو رو به حضرت زینب(س) و حضرت رقیه (س) قسم میدم که راضی باش به رفتنم. یکی از دوستانش بعدا برام از گریه اون روزش می گفت ،که چقدر سجاد گریه می کرد از اینکه مادرش ناراحت بود و بهه ما می گفت که مادرم راضی نبود من اومدم و الان از من ناراحته..🌹 چون سجادم خیلی به من و پدرش احترام می گذاشت و هیچ وقت ناراحتمون نمی کرد. سجاد به پدرش زنگ زد و خواست که راضیم کنه. همسرم باهام صحبت کرد که چرا راضی نیستم و بی قراری میکنم؟ گفتم: قرار نبود بره. گفت: بسپرش اول به خدا و بعد چهارده معصوم .کمی آروم شد دلم . سجاد که دوباره تماس گرفت ، گفتم در پناه خدا ؛ فقط هر روز زنگ بزن. 🌸ادامه دارد... ( 3 ) https://eitaa.com/refigh_shahid1
🌹 ای شهیـد دستـی بـر آر ، نفْس ما را هم تخریب کن تا معبرِ آسمـــان به ‌روی مـا هـم باز شود . . . 😔 https://eitaa.com/refigh_shahid1
نــام : حسین(لقب:حبیب سپاه) نام جهادی:(ابو وهب) نـام خـانوادگـی : همدانی نـام پـدر : اطـلاعاتی مـوجود نـیست تـاریخ تـولـد : ۱۳۲۹/۰۹/۲۴ مـحل تـولـد : آبادان سـن : ۶۵سال دیـن و مـذهب : اسلام شیعه وضـعیت تاهل : متاهل شـغل : پاسدار مـلّیـت : ایرانی دسـته اعـزامـی : اطـلاعاتی مـوجود نـیست مسئولیت نظـامی : فرماندهی لشکر ۳۲ انصارالحسین درجـه نظـامی : سرلشکر تـحصیـلات : نظامی https://eitaa.com/refigh_shahid1
🌹جـزئیات شـهادت🌹 تـاریخ شـهادت : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶ کـشور شـهادت : سوریه مـحل شـهادت : حلب عـملیـات : شکست حصر پایگاه هوایی کویرس نـحوه شـهادت : در حین عملیات مستشاری به شهادت رسید. https://eitaa.com/refigh_shahid1
⚫️اطـلاعات مـزار⚫️ مـحل مـزار: بهشت زهرا(س) وضـعیت پـیکر : مـشـخـص موقـعیت مـزاردر گـلزار شـهدا قـطعـه : ۲۹ ردیـف : اطـلاعاتی مـوجود نـیست شـماره : اطـلاعاتی مـوجود نـیست https://eitaa.com/refigh_shahid1
زندگی نامه..🌹
(ابو وهب) در سال ۱۳۲۹ در شهرستان آبادان دیده به جهاد گشود و در سن ۶۱ سالگی پس از چهل سال مجاهدت و نبرد در راه اسلام در تاریخ ۱۶ مهرماه ۹۴ در نبرد با تروریست های تکفیری در سوریه به فیض شهادت نایل آمد. سردار حاج حسین همدانی در همان ابتدای جوانی در صف مبارزان انقلابی درآمد و با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی در همدان به مبارزه به رژیم شاهنشاهی پرداخت. وی در همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال فرمان حضرت امام خمینی (ره) در جبهه مبارزه با اشرار و گروهک داخلی جان بر کف تن به مجاهدت داد و در سال ۵۹ به همراه خانم مرضیه دباغ از پایه گزاران سپاه استان همدان و بعدها کردستان بود. سردار حسین همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایه گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همدان را آغاز و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمده و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی می شناخت. با آغاز جنگ تحمیلی، لحظه ای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهک های ضدانقلاب را می شناخت، دیری نپایید که به صف دشمن ستیزان پیوست و فرماندهی عملیات های مطلع الفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد. حسین همدانی فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گام هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشت. عملیات فتح المبین و بیت المقدس آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربه ای نو در قالب هدایت تیپ و لشکر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس از تشکیل یگان های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لکشر ۳۲ انصارالحسین (ع) استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد. موفقیت های رزمندگان اسلام در سایه فرماندهی این سردار رشید، سبب شد تا فرماندهان روز به روز بیشتر به او اعتماد کرده و مسئولیت های سنگین تری را یکی پس از دیگر به او بسپارند. قبل از عملیات های بزرگ کربلای چهار و کربلای پنج، سردار حسین همدانی به فرماندهی لشگر ۱۶ قدس گیلان انتخاب شد تا توفیق خدمت به کشور را به همراه شرمردان گیلکی در کارنامه خود ثبت کند. از دیگر سوابق مبرز این سردار شهید، می توان به معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، اشاره کرد. همچنین حضور پررنگ وی در عملیات غرور آفرین مرصاد و مجاهدت های وی در مبارزه به منافقین کوردل از دیگر خدمات ارزنده این شهید به ایران اسلامی بود. پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفته و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگان ها را هم به تجربیات ارزنده اش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت در غرب کشور، کارنامه ای موفق از خود به جای گذاشت. معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله، از دیگر مسئولیت های ایشان بود و معاون مرکز راهبردی سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرمانده ای کهنه کار با کوله باری تجربه و شناخت ساخته که سبب شده است تا حساس ترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگی های خاص است، بر عهده ایشان گذاشته شود. https://eitaa.com/refigh_shahid1