eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نه زیر کولر بودن، نه مداح معروفی داشتن، نه لباسشون یکدست سیاه بود، نه بلندگو و سیستم آنچنانی گذاشته بودن، نه طبل و... یکی از بی ریا ترین عزاداری هایی که میشد دید. @refigh_shahid1
15.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیف شهادت شهید مصطفی صدرزاده از زبان ابو علی ک خود نیز به شهادت رسید . 😞😭 ✨پیشنهاد دانلود✨ 💢 @refigh_shahid1 💢
میشود شش ماهه بود، ولی مرد باشی!!!.. ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کجایید ای شهیدان خدایی ... ای راهیان راه سعادات سفر به خیر ... کجایید ای ۱۳ ساله های حسن ...😔 ✨پیشنهاد دانلور✨ 💢 @refigh_shahid1 💢
اسمےازعمہ ےساداٺ نیاوربہ دهان اسم زینب ڪہ بیایدهمہ حساس شویم تانفس هسٺ وحرم هسٺ، محال اسٺ ڪہ ما بےخیال حرم خواهرعباس شویم لبیڪ یا زینب✋ مارا مدافعان حرم آفریده اند✌️ @refigh_shahid1
‏پناهیان: الهی که همه پسرا مزدوج بشن جمعیت: الهی آمین پناهیان: نگاشون کن عین این دخترایی که خواستگار ندارن میگن الهی آمین خنده حضار :) پناهیان: پسرا باید عین مرد برن خواستگاری نه این که بشینن تو خونه دعا کنن خواستگار براشون بیاد! ══════°✦ ❃ ✦°══════ @refigh_shahid1
حرفی، حدیثی، انتقادی، پیشنهادی، در مورد کانال دارید.. @meghdad_213
اونقدر سینه میزد بهش گفتن کم خودتو اذیت کن می گفت:این سینه نمیسوزه موقع شهادت همه جاش ترکش بود جز سینه اش💔 🌷شهید 🌷 @refigh_shahid1
🔹یک شب ابراهیم در جمع بچه ها مداحی کرد. صدای او به خاطر خستگی و طولانی  شدن مجلس گرفته بود! 🔸بعد از مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد. 🔹آن شب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم! 🔸گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، تو کار خودت را بکن، فایده ای نداشت. آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم! 🔹برای اذان صبح ابراهیم بیدارمان کرد. بعد هم اذان گفت و نمازجماعت بعد هم مداحی . 🔸اشعار زیبای ابراهیم اشک همه را جاری کرد. من که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم خیلی تعجب کردم! 🔹بعد از صبحانه دائم در فکر کارهای عجیب او بودم. ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: میخواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا خواندم؟ 🔸گفتم: آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم: چیزی که میگویم تا زنده ام جایی نگو؛ دیشب نیمه های شب خوابم برد. 🔹یکدفعه دیدم حضرت زهرا تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، . هرکه گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی ادامه داد.
جُز وصالِ تُو مُداوا نَشَود زخمِ دِلم چِه شَود گَر نظری بَر منِ بیچارِه کُنی.... #سیدالشهداجانمـ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا