نه زیر کولر بودن، نه مداح معروفی داشتن، نه لباسشون یکدست سیاه بود، نه بلندگو و سیستم آنچنانی گذاشته بودن، نه طبل و...
یکی از بی ریا ترین عزاداری هایی که میشد دید.
@refigh_shahid1
15.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیف شهادت شهید مصطفی صدرزاده از زبان ابو علی ک خود نیز به شهادت رسید . 😞😭
✨پیشنهاد دانلود✨
💢 @refigh_shahid1 💢
4.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کجایید ای شهیدان خدایی ...
ای راهیان راه سعادات سفر به خیر ...
کجایید ای ۱۳ ساله های حسن ...😔
✨پیشنهاد دانلور✨
💢 @refigh_shahid1 💢
اسمےازعمہ ےساداٺ
نیاوربہ دهان
اسم زینب ڪہ
بیایدهمہ حساس شویم
تانفس هسٺ وحرم هسٺ،
محال اسٺ ڪہ ما
بےخیال حرم خواهرعباس شویم
لبیڪ یا زینب✋
مارا مدافعان حرم آفریده اند✌️
@refigh_shahid1
پناهیان: الهی که همه پسرا مزدوج بشن
جمعیت: الهی آمین
پناهیان: نگاشون کن عین این دخترایی که خواستگار ندارن میگن الهی آمین
خنده حضار :)
پناهیان: پسرا باید عین مرد برن خواستگاری نه این که بشینن تو خونه دعا کنن خواستگار براشون بیاد!
══════°✦ ❃ ✦°══════
@refigh_shahid1
حرفی، حدیثی، انتقادی، پیشنهادی، در مورد کانال دارید..
@meghdad_213
اونقدر سینه میزد
بهش گفتن کم خودتو اذیت کن
می گفت:این سینه نمیسوزه
موقع شهادت همه جاش ترکش بود
جز سینه اش💔
🌷شهید #حمیدسیاهکالی_مرادی🌷
#یادش_باصلوات
@refigh_shahid1
🔹یک شب ابراهیم در جمع بچه ها مداحی کرد. صدای او به خاطر خستگی و طولانی شدن مجلس گرفته بود!
🔸بعد از مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.
🔹آن شب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم!
🔸گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، تو کار خودت را بکن، فایده ای نداشت. آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم!
🔹برای اذان صبح ابراهیم بیدارمان کرد. بعد هم اذان گفت و نمازجماعت بعد هم مداحی #حضرت_زهرا .
🔸اشعار زیبای ابراهیم اشک همه را جاری کرد. من که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم خیلی تعجب کردم!
🔹بعد از صبحانه دائم در فکر کارهای عجیب او بودم. ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: میخواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا #روضه خواندم؟
🔸گفتم: آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم: چیزی که میگویم تا زنده ام جایی نگو؛ دیشب نیمه های شب خوابم برد.
🔹یکدفعه دیدم حضرت زهرا تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، #ما_تو_را_دوست_داریم .
هرکه گفت بخوان تو هم بخوان
دیگر گریه امان صحبت به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی ادامه داد.
#شهید_ابراهیم_هادی
#یاد_شهدا_باصلوات
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#ماه_محرم #امام_حسین
#محرم