• 🍃♥️📲
•
از جنس آسمانی و نوری، از چشم باز پنجره دوری
بین برادران غیوری، خورشید هم ندیده ردایت
#یاحضرتمعصومھ ۜ
°.
🌿🌸'! @refigh_shahidam |•.
🦋{ #خـداےخـوبِ_ابراهـیم }🦋
"برخی همه چیز را حاضرند فدا کنند تا برای جانشان مشکلی ایجاد نشود. برخی هم بودند که روزگاری از جان خود گذشتند،اما حالا نمی توانند از مالشان بگذرند!
ابراهیم به راحتی از مال دنیا گذشت.هر چه داشت در راه خدا خرج کرد.جانش راهم کف دست گرفت تا هر جا خدای خوبش بخواهد فدا کند. او در کارهای خود استقامت و تقوا را باهم داشت و مصداقی بود بر این کلام خدای خوبش.
«لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَ أَنفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ"
به یقین (همه ی شما )در اموال و جانهای خود ازمایش می شوید !واز کسانی که پیش از شما به ان ها کتاب اسمانی داده شده واز مشرکان ، سخنان ازردهنده فراوان خواهید شنید و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید ، (شایسته تر است . زیرا ) این (استقامت و تقوا )از کارهای مهم است .
(آل عمران /۱۸۶)"
2.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{💚🦋}
ای آینه ی تقوی و ای شاخه گل طوبی !
هستی ز تو شد زیبا یا حضرت معصومه ...
از جود و سخای تو از لطف و عطای تو ؛
قم گشته بسی احیا یا حضرت معصومه🌱
#ولادٺباسعادٺحضࢪتفاطمہمعصومہس
#ۅࢪۆزدختࢪمبآرڪ🌸💚
🍃[@refigh_shahidam]
Music Editorتنها مسیر 1_جلسه شانزدهم پارت 3.mp3
زمان:
حجم:
4.99M
#تنہامسیر 🌱
راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے
🔔 #جلسه_شانزدهم پارت 3
با گوش دل گوش بده😌🌹
#خلاصه_نویس_جلسه_شانزدهم پارت3
🌸✨
🔹مسیر زندگی انسان انتخاب شده و انسان را به سمت این هدف میکشند.
🔹هدف نهایی انسان رسیدن به پروردگار متعال است.
🔹انسان برای لذت بردن از خودِ خودِ خدا خلق شده است.
#ارسـالـی_شـمـا 🌱
دنیای عجیبی شده بود... اصلا حال خوبی نداشتم... هر روز به بیهودگی میگذشت و من هر بار از خدام دور تر میشدم... شاید اگه منو کسی میشناخت باور نمیشد تا این حد عوض بشم!!! اطرافیانم، اتفاقات، فضای مجازی، جامعه... همه و همه باعث شده بود که من از خودم دور شم!!! دیگه خودمو نمیشناختم... یه مرده متحرک... نمیدونم چه جوری... یعنی هرچی فکر میکنم هم یادم نمیاد😅 شبیه یه معجزه... یه کتاب وارد زندگیم شد!! سلام بر ابراهیم.... یه شب لبخند عکس روی جلد منو جذب کرد... برش داشتم و چند صحفه ای رو خوندم! کم کم عادتم شده بود هر شب قبل خواب چند تا داستان رو ازش بخونم و بخوابم حالم خیلی بهتر شده بود✨انگار اون اومده بود که فقط و فقط حال منو خوب کنه... یه شبایی به کارای عجیب داداش ابراهیم فکر میکردم... مگه میشه یه آدم انقدر خوب باشه؟؟! باورش سخته ولی... اره ... میشه! اون هر آدمی نبود.... شهید بود... کسی که خدا انتخابش کرده .... :) مگه میشه انتخاب خدا بد باشه؟ مثل یه تلنگر وارد زندگیم شد و منو به خودم آورد... من دوباره خودمو شناختم ... و قبل اینکه خودمو بشناسم خدامو شناختم!!!🌷 خیلی خوبه یه رفیق شهید داشته باشی مثلا وقتی کارت گیره... مثل پارتی میمونه که بیاد بین تو و خدا واسطه شه و همه چی درست شه خیلی حس نابی هست که یه شبایی بشینی تا سحر براش درد و دل کنی و کلی باهاش بخندی و گریه کنی... خیلی خوبه که اون نگاهش حتی در قاب عکس، تو رو از انجام گناه باز داره و اون لبخندش بهت قوت قلب بده که محکم تو مسیر خدا قدم بردار و نگران هیچ کس و هیچ چیز نباش!☺️ داداش ابراهیم خیلی لطف ها در حق من کردند.... همه تلاشمو میکنم همون جور که من تو دنیا با دیدنشون لبخند رضایت به لبم میاد و ته ته قلبم میگم اون رفیق شهید منه! این بزرگوار هم اون بالا ... نگاه من کنه و لبخند بزنه و بگه... اون رفیق منه....✨