🍃 حتما توهم مثل خیلی های دیگه حرف های ناگفته زیاد داری...
😔حرفایی که گاهی اوقات بغض میشن
💔گاهی اوقات اشک میشن و نم نم میبارن
🌷 گاهی اوقات لبخند میشن و میشینن رو چهره ماهت
✨گاهی اوقات انتقاد ، خشم و ناراحتی میشن و دلت میگیره از جهل خیلی ها
حرف هایی که خیلی وقت ها تایپ میشن ، اما ارسال نمیشن چون مطمئن نیستی کسی هست حرف دلت رو بفهمه یا نه!
حرف هایی که فقط رفقای شهیدت میتونن درک کنن..
🌷مطالب خودتون رو بااستفاده از قدرت دلتون مزین کنید و برامون بفرستید
ان شاءالله نشر داده میشه🙏🏻🌸
عنایت شهید✅
خاطره✅
دلنوشته✅
درد و دل✅
و....
با جان و دل می شنویم🙏🌸
@abo_ebrahim
منتظر ارسالی های قشنگتون هستیم😊🌿
﷽
چند سال پیش دچار مشکلی بودم...
وقتی برای یکی از دوستان صمیمی ام نقل کردم کتاب سلام بر ابراهیم را به من معرفی کرد و گفت هر گاه به مشکلی بر میخورد از ابراهیم کمک میگیرد و او را داداش ابراهیم صدا میزند.
به توصیه این دوست دو جلد کتاب سلام بر ابراهیم را تهیه کردم و شروع به خواندن کتاب کردم ولی هیچ ارتباطی نتوانستم برقرار کنم
بعد از چند روز کتاب را در لابه لای دیگر کتابها
در کمد قرار دادم و مدتها گذشت.
داستان دلدادگی من به این شهید عزیز از اینجا شروع شد:
من چندین سال بود که گواهینامه رانندگی گرفته بودم ولی جرئت و توان رانندگی در سطح شهر را نداشتم،مدتی بود که به فکر کمک گرفتن از دوستان و آشنایان بودم ولی به هر کس که رو میکردم جواب سر بالا میگرفتم...
از طرفی رانندگی با نامحرم را نمی پسندیدم
تا اینکه یک روز اتفاقی دخترم به دنبال یک وسیله کمد را باز کرد؛یکدفعه کتاب سلام بر ابراهیم را بیرون اورد و گفت:مامان این کتاب یادت هست؟
من کتاب را بی هدف باز کردم سطر آخر صفحه¹²⁹کتاب،جلد دوم این جمله شهید ابراهیم هادی خود نمایی میکرد؛
"از خدا بخواه خدا به بهترین حالت مشکلات را برطرف میکند"
این جمله طلایی تلنگری شد برای من نمیدانم چه نیرویی در من بوجود امد؛شروع به رانندگی کردم و با گفتن بسم ا... و استمداد از خدا پشت فرمان نشستم و در حین رانندگی از ابراهیم کمک میگرفتم و به او میگفتم که خودت کنار من بنشین و کمکم کن و واقعا هم به من جرئت میداد و کمک میکرد...
اکنون سالها است که راننده هستم و خارج از شهر هم به راحتی رانندگی میکنم در صورتی که تا قبل از آن جرئت بیرون آوردن ماشین از پارکینگ را نداشتم
از ابراهیم و خدایِ ابراهیم بسیار سپاسگزارم
و این قصه دلدادگی همچنان ادامه دارد... :)
#عنایات_شهید_هادی✨
•.˹@refigh_shahidam˼
#باهم_بہ_نیت_ظھور...🌿
إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ. یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 🍃
.
•.˹@refigh_shahidam˼
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـ۷۳۵فحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
اگرچشمبرایخداڪارڪند
عیناللهمیشود...
اگرگوشبرایخداڪارڪند
اذناللهمیشود...
اگردستبرایخداڪارڪند
یداللهمیشود...
تامیرسدبهقلب
ڪهجایخدامیشود..♥️
#شیخرجبعلیخیاط🌱
#شهیدانھ♥️
#شهیدابراهیمهادی
•.˹@refigh_shahidam˼
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
🌸#خداےخوبِ_ابراهیم🌸
بارها در منزلشان به دیدنش رفتم . هیچگاه ندیدم که سرگرم روزمرگی شود . هیچگاه ندیدم که پای تلوزیون بنشیند . ابراهیم ، یا اهل ورزش بود ، یا اهل مطالعه و یا در مسجد و هیئت مشغول تهذیب نفس بود . اما به مطالعه ، مخصوصا کتب دینی اهمیت می داد . از محضر بزرگان دین ، بسیار استفاده می کرد . علامه جعفری و حاج آقا مجتهدی و حاج اسماعیل دولایی که در محل بودند ، یکبار با او به قم رفتم . گفت : بیا برویم به جلسه سخنرانی یک استاد .
مجلس خوبی بود . پایان جلسه ، سخنران از ابراهیم دعوت کرد که بیا جلو و مداحی کن . بعد از مداحی بیرون آمدیم .
پرسیدم : این سخنران کی بود ؟ خیلی سطح بالا حرف میزد .
ابراهیم گفت : ایشان آیت الله حسن زاده آملی بودند .
ابراهیم اهل علم بود و می دانست خدای خوبش چه جایگاهی برای اهل علم قرار داده است :
يَرْفَع اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُو الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللهُ بِما تَعمَلُونَ خَبيرٌ
خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی می بخشد و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است ( سوره مجادله / ۱۱ )
شهیدابراهیمهادی
•.˹@refigh_shahidam˼
ای آخَرینتوسلِسبزِدُعا؎مـآ
آیـٰانِمیرِسَدبہحُضورَٺدُعـٰآ؎مـا..؟!
#السلامعلیڪیابقیةالله
•.˹@refigh_shahidam˼
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
ای آخَرینتوسلِسبزِدُعا؎مـآ آیـٰانِمیرِسَدبہحُضورَٺدُعـٰآ؎مـا..؟! #السلامعلیڪیابقیةالله •.˹
💙͜͡✨
بِھانـتِظارنشَستھاے؟بھانتِظاربأیـست
هَنـوزحَضرتمَعشـوقیـٰآرمےخواهَد..シ!
💙¦⇠#السݪامعلیڪیابقیةاللہ
✨¦⇠#جمعہهاےانتظار
.@refigh_shahidam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|شـھ🕊ادت|،معطلمنوتونمۍماند
تواگرسࢪبازخدانشوۍ...دیگࢪۍمۍشود💔:)!
#شهید_گمنام / #شهدایی
#تم / #تم_شهدایی #تم_ایتا
•.˹@refigh_shahidam˼
﷽
سلام وقت بخیر. در کانال گفتید چه خاطره ای دارید، یکیشو میگم:( قبل از هر چیزی اینو بگم که عکس این شهید بزرگوار رو قاب گرفتم و روی طاقچه منزلمان گذاشتم.) یه روز حالم خیلی بد بود ایستادم روبه روی قاب عکسشون وبا گریه باهاشون صحبت میکردم، همینطور از یه سری چیزها گلایه میکردم و در آخر بهشون گفتم: داداش حداقل بیا بیرون یه عکس باهات بگیرم واین قضیه گذشت تا اینکه نمیدانم چقدر گذشت، زمانش یادم نیست، پیش آمد و با خانواده رفتیم تهران منزل یکی از خواهرها، بعد قرار شد برویم زیارت و ساعت ده ونیم شب بود و امامزاده بسته بود و یه حسی بهم میگفت: به خانواده پیشنهاد بده که بریم مزار شهدای گمنام وهمه قبول کردندو ما برگشتیم به شهرکی که خواهرم آنجا زندگی میکنند و از ماشین که پیاده شدیم، من اول فکر میکردم یه سربازی جلوی در ورودی ایستاده و نگاه نکردم، اما یهو چشمم رو برگردوندم دیدم یه ماکت گذاشتند و اون ماکت شهید ابراهیم هادی که با کاپشن و پوتین جلوی درب ورودی بود و بعد ازاینکه سر مزار شهدا رفتیم و موقع برگشت یاد اون روزی افتادم که از سر دلتنگی به شهید عزیز میگفتم حداقل بیا بیرون یه عکس باهات بگیرم و اونجا کنار ماکت ایستادم و بالاخره عکس رو گرفتم و واقعا شهدا زنده اند.... روح تمام شهدا شاد. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم...
#عنایتشهید
°•🌱|@refigh_shahidam
#باهم_بہ_نیت_ظھور...🌿
إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ. یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 🍃
.
•.˹@refigh_shahidam˼
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـ۸۳۵فحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
[🕊💕]
فرقماباشھداهمینہانگار...👉🏻
ماوجودشو دیدیم، اوناحضورشرو!😇🕊
#شهدایی/#برادر_شهیدم
•.˹@refigh_shahidam˼
سلام بر ابراهیم...
برادر شهیدم، راه را در این سراب و ظلمت دنیا نشانم بده...
در این زمانه رنگارنگ، تو راهنمایم باش که یکرنگ بمانم...
بارها می اندیشم، به تو و دوستانت به ایثار و مردانگیتان... حتی به دوستدارانتان آیا همانگونه که تصاویر پروفایل ها و صفحاتشان متبرک به مظلومیت چهره های غرق در نورتان شده، رهروان واقعیتان هستند؟! آیا به وصیتتان را بهدرستی عمل می کنند؟ غیبت نمی کنند؟ تهمت نمی زنند؟ نیک اخلاقند؟! یا فقط تصاویرتان را آذین صفحات مجازی خویش کرده اند؟!
با شهدا ماندن و رسیدن به جایگاهشان اگر چه سخت است اما شهدی است که تلخی روزگارمان را شیرین می کند، آنگاه که چون ستاره ای درخشان صراط مستقیم را به ما نشان میدهید، سنگ نشانهای راه که ره گم نکنیم...
راستی برادرم، شما را گمنام می نامند، اما مگر این محبوبیت و کراماتت اجازه میدهد که این پیشوند در کنارنام زیبایت باشد؟! ابراهیم، از کانال کمیل که سخن می گویند، همه فکر ها به سمت تو و رشادت هایت پرواز می کند، کانال کمیل بوی عطر چادر خاکی مادر میدهد...همانجا که به شوق معبودت، شربت شهادت نوشیدی و به آسمان پر گشودی... ایمان دارم روزی خیل عظیم عاشقان فوج فوج چون پرستوهای عاشق به زیارت کانال کمیل پرواز می کنند، به سوی تو... ای مشهور آسمانی و محبوب زمینی ...
آوازه کراماتت فراتر از مرزهای تفکر ماست، کانال کمیل دارالشفای دردمندان و مشکل گشای حاجتمندان است، ابراهیم، میشود با گوش جسم شنید زمزمه سلام بر ابراهیم زمینیان را و باگوش دل نیز سلام بر ابراهیم فرشتگان را...کانال کمیل میعادگاه عاشقان حسین (ع) و شهادت است... سلام بر ابراهیم را میخوانم، با دیدگان اشکبارم زمزمه میکنم: آنان که خاک را به نظرکیمیاکنندآیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟ دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد که از خزانه غیبم دوا کنند!
ابراهیم، برادر جان، نگاهی کن، میدانم میشنوی ای زنده همیشگی، یاری ام کن تا اسیر تعلقات دنیوی نشوم، زیرا من آنچه میخواهم که معبودم بخواهد، آنچنان که لبخند بر لبان مبارک امام زمانم نقش بندد و آنچنان که تو و دوستانت راضی باشید... دعایم کن ، تا آرام شود این مضطر، دعایم کن تا گام هایم را هم برای رضای خدا و در راه خدا بردارم، دعایم کن تا نیت و قصدم از دست یابی به آرزوهایم قرب الهی باشد، نه کبر، نه غرور... دعایم کن پیش از رسیدن به جایگاهی، لیاقت و ظرفیت آن جایگاه نصیبم شود که بی منت و نیک اخلاق خدمت کنم و پایانم را که شهادت گونه باشد اگر توفیق شهادت نصیبم نمیشود، میدانم تو سرخی خونت را به سیاهی چادرم امانت داده ای، باور کن که تا کنون سعی کرده ام امانت دار خوبی باشم و پس از این نیز به شرط لیاقت چنین خواهم کرد... گاهی می اندیشم شاید تو فرشته ای بودی که آمدی زمینی ها را سر به راه کنی و بعد از کانال کمیل به بهشت پر بگشایی بدون اینکه اثری از جسم خود به جای گذاری اما اثر یادت بر روح و جانمان حک شده است و به همین دلیل است که کانال کمیل بوی بهشت میدهد، خاکش توتیای چشمهای ماست، ابراهیم مهربان و دلسوز، سلام مرا به مادرت زهرا (س) برسان، گلزار شهدای گمنام را که زیارت میکنم، زیر گنبد دوارش که قرار میگیرم چهره تو با لبخند زیبایت مجسم میشود... میدانم آمین گوی دعاهایم هستی، چون زیر این قبه دعا اجابت میشود... تو واسطه زمینی ها با آسمانی، ابراهیم همیشه حاضر و ناظر، ما را شفاعت کن که دل خوش به مهربانیت هستیم...خدا را از اعماق قلبم سپاس میگویم که چون تویی را به این دنیا هدیه داد تا گاه و بی گاه شنونده حرفها و هادی راهم باشی، هوای دلهای زمین گیر شده را داشته باش... سلام بر ابراهیم روزی که زاده شد، روزی که عاشقانه به سوی معبودش پرکشید و روزی که برای شفاعت ما برانگیخته خواهد شد...
✍️ ز. حیدری
#دلنوشتهشهید
#شهیدابراهیمهادی
°•🌱|@refigh_shahidam
سلام دوستای خوب شهید هادی🌱
کپی آزاده...
ولی درچه صورت کپی راضی هستیم؟
در صورتی که درکانال ها، تمام محتوا کپی نشه
و عینا مثل محتوای ما باشه
یه مقدار هم تلاش ضمیمه کارتون کنید😅
ازپستای کانال ماهم لابلاش استفاده کنید
ان شاءالله که زنده باشیدو ثابت قدم در راه شهدا❤️
سلام و عرض ادب!
مشاورھ جہادے،توسط یکی از خدام
به صورت رایگان انجام میشود
آیدی جهت ارتباط👇
⇨•💌 @Seyed100