eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
365 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @tablijhat13 عنایات و.: @aboebrahiim روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
ابراهیم در جمع بچه‌های یکی از گردان‌ها شروع به مداحی کرد بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. آن‌ها چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.و گفت: من مهم نیستم، این‌ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمیکنم بعدازنماز صبح و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا(س)!! اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه‌ بچه‌ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیشتر تعجب کردم ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می‌خواهی بپرسی با این‌که قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟! گفتم: خوب آره، شما دیشب قسم خوردی که... بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی‌آمد. اما نیمه‌های شب کمی خوابم برد. یک‌دفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره (س) تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی‌خوانم، ما تو را دوست داریم؛ هر کس گفت بخوان، تو هم بخوان j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هَرڪسے‌یارندارد بہ‌خودش‌مربوط‌است یارمن‌باش‌حسین‌جان، ڪہ‌گداےِتومنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️شخصی در خیابان زیبا زندگی می کرد که معتاد بود. به خاطر اعتیاد، خانواده اش را خیلی اذیت می کرد. ابراهیم برای اینکه او ترک کند خیلی تلاش کرد، اما به هر حال موفق نشد. ▫️بعد با او صحبت کرد و گفت: چرا خانواده ات را اذیت می کنی؟ او گفت: دست خودم نیست. من هفته ای فلان قدر پول برای مواد احتیاج دارم. اگر داشته باشم کاری به آن ها ندارم. ▫️ابراهیم یک سال پول مواد این شخص را داد، به شرطی که این مرد خانواده اش را اذیت نکند!! j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
مثل عباس دهم دست برای تــو عمو
[آدم هرکاری از دستش برمیاد باید برای بندگان خدا انجام بده.]•🌴
🦋♥️ 🔹 تو از همان اول برگزیده به دنیا آمدی، از همان ابتدای راه انگار کسی راهت را ازدیگران جدا کرد. 🔹 تو انگار همیشه می دانستی که کجا، چه کار و چه حرفی بزنی که درست باشد. برای همین است که شدی دل زنگار گرفته ما. 🔹از معجزه ات که انتخاب نام کتابت بود فهمیدم، تو با همه فرق داری. شاید نامت، نام خانوادگی ات هم نشانه ی معجزه باشد، که تو را هدایت کننده بدانند و عجب به قامت نورانی ات می آید.. 🔹با تو که درد ِدلم را می گویم، وقتی ازسر نیاز، اشک هایم را با نخِ خواهش یکی می کنم. خیالم راحت است که واسطه ای کار درست دارم. 🔹 اینکه تو هستی از تمام دنیا، تو که با من باشی، سفارشم را بکنی برای من بس است. j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6