▶ #نماهنگ #چهارشنبه_های_زیارتی گل گلزار پیغمبر، پسر موسی جعفر به امید آمدم سویت، تو مرانی مرا از در تو نگهدار اسلام و تو نگهدار قرآنی به جهان ای گل زهرا، کن حمایت تو از رهبر 🎙 با مداحی حاج علی ملائکه

#سلام‌بر‌ابراهیم ابراهيم مطمئن بود كه دفاع مقدس محلي براي رسيدن به مقصود و سعادت و كمال انساني است. براي همين هر جا ميرفت از شهدا ميگفت. از رزمندهها و بچههاي جنگ تعريــف ميكرد. اخلاق و رفتارش هــم روز به روز تغيير ميكرد و معنويتر ميشد. ً دو ســه ساعت اول شب را ميخوابيد و بعد در همان مقر اندرزگو معمولا بيرون ميرفت! موقع اذان برميگشت و براي نماز صبح بچه ها را صدا ميزد. با خودم گفتم: ابراهيم مدتي است كه شبها اينجا نميماند!؟ يك شــب به دنبال ابراهيم رفتم. ديدم براي خواب به آشــپزخانه مقر سپاه رفت. پُرس وجوكردم. فهميدم فردا از پيرمردي كه داخل آشپزخانه كار ميكرد كه بچه هاي آشپزخانه همگي اهل نمازشب هستند. ابراهيم براي همين به آنجا ميرفت، اما اگر داخل مقر نماز شــب ميخواند همه ميفهمند. اين اواخر حركات و رفتار ابراهيم من را ياد حديث امام علي‌علیه‌السلام به نوف بكالي مي انداخت كه فرمودند: »شيعه من كساني هستند كه عابدان در شب و شيران در روز باشند.«

#قرارِعاشقۍ❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 #اللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪ‌الفَرَج 💐💚

. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے ♥️🌿' #صفـ۴۱۱ـفحه 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•

۩﴿دعاےعهد﴾۩+200صلوات السلام‌علیڪ‌یا‌اباٰصالح‌ادرکنی عج‌تعالی‌فرج‌شریف ♥️ 🍃

أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی 🔸🔶 عجب خیالِ قشنگی که تو کنارِ منی تویی که باعث آرامش و قرار منی 🤍 🔸🔶 #امام_رضای_قلبم °•🌱|@refigh_shahidam

#چالش‌ارسالی‌نحوه‌ی‌آشنایی‌با‌رفیق‌شهیدمون +سلام من از نحوی آشناییم با شهید هادی اینکه تا اومدم ایتا نصب کردم کانال ش دیدم عضو شدم و تا عکس شهید و کرامات ش در کانال دیدم تا ب الان ک خیلی کانال عضو هستم و حافظه گوشیم پره دلم نیومده از کانال خارج بشم ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ +سلام وقتتون بخیر من خواهرم پسرش تو بیمارستان تو کما بود ب من گفت یه نفر یه کارت بهم داده عکس شهیدی هست بنام شهید هادی گفته متوسل شو ب این شهید خواهرم حاجت گرفت ومن برگشتم ب شهرستان هر وقت یاد حرف خواهرم میافتادم ی فاتحه وصلواتی می‌فرستادم برای شهید تا یه مدت گذشت خواهرم ی کتاب قرار بود برام بفرسته وقتی کتاب برام فرستاد همون کارت که عکس شهید روش بود لای کتاب بود فکر کردم خواهرم فرستاده از خواهرم پرسیدم گفت نه من نگذاشتم همین شد که دیگه با شهید رفیق شدم j๑ïท➺°.• https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6

خانه قلبمان را برایش آذین کردیم و او آمد و بدرونش قدم نهاد. زیر نور خورشیدی‌اش به آزادی رسیدیم و عمریست با آمدنش عشق‌بازی می‌کنیم.❤️ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷چهل و پنجمین سالگرد بازگشت امام انقلاب بر همگان مبارک باد🇮🇷🇮🇷🇮🇷