"عينيڪ خُلقت لتشتت دقات قلبے"
چشمانـــِ #طُ آفریدھشدھاند
تاتپشقلبـــــِمنراتشدیدڪنند...
•[ #خدای_خوب_ابراهیم ]•
🌹~وقت نماز صبح~🌹
همراه ابراهیم با اتومبیل شخصی، راهی جبهه بودیم. پشت فرمان بودم و ابراهیم کنار من خوابیده بود. نیمه های شب دیدم که هر چند دقیقه یکبار از خواب میپرد و ساعتش را نگاه میکند! گفتم: چی شده؟ بگیر بخواب.
گفت: نه، دیگه وقت خواب نیست. اولین نمازخانه بین راه توقف کن. نزدیک اذان صبحه.
در روایات بسیار تاکید شده که انسان مومن، باید نماز صبح را اول وقت و با دقت اقامه کند. چرا که این نماز مورد توجه فرشتگان شب و روز است و برکات بسیاری برای انسان دارد.
«نماز (های واجب) را هنگامی که خورشید از وسط آسمان میگذرد تا آنگاه که تاریکی شب به نهایت میرسد برپادار، و نماز صبح را نیز هنگام طلوع فجر بجای آور که قطعا نماز صبح مشهود فرشتگان شب و روز است.»
[ اسرا، 78]
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
وازتمـــام گلدسته های شهــر،منادی هرروز ســـه بارندامیدهد...
وچـــہ ڪســـی میتواند بهانه بیاوردڪه نشنیدم؟
#الله_اڪبر📿
#حی_علی_الفلاح
#التماس_دعا
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
اسیر تو شدن
خوب است...❤️
اسیر شهید شدن را میگویم...
خوبی اش به
این است که از اسارت دنیا🍂
آزاد میشوی....
#علمدار_کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
سلام ، من سال ۹۶ با شهید هادی ،آشنا شدم ، اما داستان آشنا شدن من فکر کنم با خیلیا فرق داشته باشه...
من دختری بودم که اصلا به شهدا هیچ حسی نداشتم ، متاسفانه حجابم هم نمیگم بد بود ، ولی خیلی هم خوب نبود ، یه روز وقتی با دوستم بودم، حرف از بهترین کتابایی که داریم شد و دوستم کتابی به اسم سلام بر ابراهیم رو معرفی کرد و گفت کتاب خیلی خوبیه ، منم خیلی مشتاق شدم و ازش پرسیدم در مورد چیه دوستم گفت در مورد یه شهید به اسم شهید ابراهیم هادیه .راستش من تا اینو شنیدم (چون کاملا طرز فکرم با دوستم متفاوت بود ، )یهکم پکر شدم ولی به روش نیاوردم تا تو ذوقش نزنم ولی وقتی داشت بخش هایی از کتاب(داستان اذان گفتن شهید)رو تعریف میکرد ، متاسفانه من تو دلم میگفتم، دوست ما رو باش ، اینا دیگه چه کتاباییه که میخونه . 😭😔 چند ماه بعد ، من یه کلاسی که در مسجد برگزار میشد، شرکت کردم و در اون کلاس ها هم اسم ایشونو خیلی شنیدم و از شجاعتشون و دلاوریشون باخبر شدم و گفتم باید این کتاب رو بخرم و ببینم این شهیدی که این همه ازش صبحت میکنن کیه . در همون زمان ، یه اتفاق شبیه کسانی که به برنامه از لاک جیغ تا خدا میان و داستان تغییرشون رو میگن ، برای منم اتفاق افتاد و من به کلی تغییر کردم و وقتی کتاب سلام بر ابراهیم رو هم که گرفتم، تازه اون موقع بود که شهید هادی و شناختم و الان از این که سعادت اینو دارم که ایشون رفیق شهید من باشن بی اندازه خوشحالم ...😍😭🤩
شرمنده ، خیلی طولانی شد .
♡التماس دعا ♡
#ارسالی_شما🌱
کسے ڪِ مࢪا از منجݪاب گناھ رهایے داد
بࢪدارے ڪ برایم بردارے کࢪد🖇
شھیدِه زنده ای ڪِ بہ حرف هایم گوش ڪرد-^
کسے ڪِ از تھ دݪم صدایش ڪردم و با تمام وجود جواݕم را داد.
…………
داداش ابࢪاهیم دستمریزاد
خوب خواهࢪ و بࢪدرهایی امثاݪ من رو از چاه گناھ بیروݩ کشیدے
منتظر روزے ڪِ منِ رو سیاه رو شفاعت کنے اگرچہ لیاقٺ نداࢪم:(
🖤|•<سآدآت>•|🕊
#نماز_اول_وقت🌱
دربی براتون نون آب نمیشه😄
پاشیدنماز اول وقت
ماروهم از دعاتون بی نصیب نزارید🤲
Part05_حاج قاسم.mp3
10.03M
•خاطرات خودنوشت شهید #حاج_قاسم سلیمانی
•پیشنهاد ویژه
@refigh_shahidam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درپایان شب دست بر سینه
گذاشته و به زیـــــارت آقا
امام حسین{؏}می رویم 📿✋
🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🌹
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِك
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ
وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ
اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُـــــم
اَلسَّـــــلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ🤲
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ🌺
وَ عَـــــلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌴
وعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
آقاجان عرض سلام در بین الحرمین
رو قسمت هممون قرار بده 🙏🏻
#اللهمـ_عجلـ_لولیکـ_الفرجـ🌷🦋
j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
تواولینسَرآغازمنشدی(:
الگویشرفومردانگےنخوانمَتچهـبخوانم؟!
•[ #خدای_خوب_ابراهیم ]•
🌹~قول و قرار~🌹
زنگ زد به منزل ما و برای ساعت شش قرار گذاشت که دنبال من بیاید و به جایی برویم.
درست راس ساعت شش زنگ خانه ما را زد!
رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است. با تعجب گفت: چرا حاضر نیستی؟ گفتم: من فکر کردم شما هم مثل بقیه رفقا وقتی قرار میگذاری با تاخیر حاضر میشوی!
عصبانی شد و گفت: یعنی چی؟ انسان باید هر طور شده به قول و قرارش عمل کنه.نشنیدی خداوند میفرماید:
« ای کسانی که ایمان آورده اید! به پیمانها (و قرار ها و قراردادهایی که میبندید) وفا کنید.»
[ مائده،1]
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
انتخاب دوست شهید، به زندگی برکت می دهد
چه برکتی دارد زندگی ما ابراهیمی ها که او خودش
یک به یک
نفر به نفر
ما را برای خود انتخاب کرده است..
این رفاقت گوارای وجودتان...
#دوست_شهید_من
میگفت تومترو بودیم داشتیممیرفتیم
بهشت زهرا،یه بندهخدایی رو دیدم
ڪلینون باگت دستش بودگفتم چقدر
دلمسالاد الویه خواست!بعدگفتم نه،
ولش ڪنپا روی نفسممیزارم،میرم
سرمزار شهیدابراهیم هادی،سیر
میشمبادیدنش!
رفتم نشستم سرمزارش سرمو تکیه
دادم چشامو بستم،یهخانمیاومدصدام
زدچشامبازڪردم،گفت:«اینانذری شهید
ابراهیم هادیهستش،نوش جونتون.»
دیدم تودستش سالاد الویه ست... :)
#مگهمیشهشهداازدلمونبیخبرباشن؟!؟
سلام منم داستان زندگیمو براتون میگم من ۱۷ سالمه امسال یازدهمم منم داداش ندارم و شهید ابراهیم شد داداشم رفیقم همه کسم
هر آدمی توی زندگیش باید ی رفیق شهید داشته باشه من دوسال و نیم پیش خب مثل بقیه اهنگ خیلی گوش میکردم عروسی میرفتم و کارای دیگه ی روز رفتم خونه خالم دختر خالم چندتا کتاب اورد از کتابخانه مدرسه ش نمیدونم کتاب هارو نگاه کردم یه کتاب توجه مو جلب کرد نوشته سلام بر ابراهیم ۱ نمیدونم نگاهش چی بود توی عکس چی بود توجه مو جلب کرد اومدم خونه شروع کردم ب خوندن ب طوری که اصلا کتاب های درسی مو نمیخوندم هرچی جلوتر میرفتم بیشتر عاشق شخصیتش میشدم اونجایی که سوزن زده بود پشت پاشو اون قضیه تسلیم عراقی ها و صمیمیت شهید ابراهیم هادی و با خوندن کتاب اشک از چشمام اومد یهو زندگیمعوض شد این کتاب و با خودم میبردم مدرسه میزاشتم رو میز نگا ش میکردم و باهاش حرف میزدم آهنگهای گوشبمپاک کردم چهارصد تا اهنگ مداحی نوحه ریختم و یکی از دوستام برام عکس شو اورد زدم ب اتاقم عالی بود باهاش حرف میزنم چند بار هم براممعجزه کرده شلمچه رفتم هر لحظه به یادش بودم و توی تمام عکسا چشمم دنبال شهید ابراهیم هادی بود
ممنونم که هستی داداشم