#تقلیدازرفیقشهیدمون
🌺|°نيمه شب بود و ابࢪاهیم و
دوستانش در جلوۍ مسجد نشسته بودند. ناگهان صداۍ آزاࢪ دهنده اۍ به گوش ࢪسيد!
پیت حلبی در جوی آب افتاده بود و با صدایش باعث اذیت مے شد. ابراهیم بدون این ڪه به ڪسی بگوید، خودش سمت جوی مے دود و حلبی را در می آورد تا مردمی ڪه استراحت مے ڪنند اذيت نشوند.
#فَاسْتَبِقُواالخیرات🌱.
در نیڪے ها و اعمال خیر، سبقت بگیرید
(بقره/148)
📚خداۍخوبابراهیم🦋