eitaa logo
رهنان من
2هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
8.5هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از کانال رهنان من. سلام بر رهنان من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هزاران موعظه به اندازه این ۵۶ ثانیه ارزش ندارد انتشارش بدین شاید کسی باشه افسرده و ناامید باشه و با دیدن این کلیپ از حالت ناامیدی و افسردگی در بیاد
https://eitaa.com/mrkznikokari92 مرکز نیکوکاری مسجد جامع شهر رهنان سلام وادب. لطف میکنید اگر به کانال مرکز بپیوندید. شماره کارت: 6037997950139825 به نام مرکز نیکوکاری شهر رهنان 09138139238 ویا با کد دستوری 1839#*8877*
17.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماشین آدم اگه دست خواهر، پدر و برادر کوچیکش بیافته چه اتفاقی رخ میده 😂 🎯 @Farajaleb
📚 عطارِ خيانت كار در زمان (عضدالدوله ديلمى ) مرد ناشناسى وارد بغداد شد و گردنبندى را كه هزار دينار ارزش داشت در معرض فروش قرار داد ولى مشترى پيدا نشد. چون خيال مسافرت مكه را داشت ، در پى يافتن مرد امينى گشت تا گردن بند را به وى بسپارد. مردم عطارى را معرفى كردند كه به پرهيزكارى معروف بود. گردنبند را به رسم امانت نزد وى گذاشت و به مكه مسافرت كرد. در مراجعت مقدارى هديه براى او هم آورد. چون به نزدش رسيد و هديه را تقديم كرد، عطار خود را به ناشناسى زد و گفت : من تو را نمى شناسم و امانتى نزد من نگذاشتى ، سر و صدا بلند شد و مردم جمع شدند او را از دكان عطار پرهيزكار بيرون كردند. چند بار ديگر نزدش رفت و جز ناسزا از او چيزى نشنيد. كس به او گفت : حكايت خود را با اين عطار، براى امير عضدالدوله ديلمى بنويس حتما كارى برايت مى كند نامه اى براى امير نوشت، و عضدالدوله جواب او را داد و متذكر شد كه سه روز متوالى بر در دكان عطار بنشين ، روز چهارم من از آنجا خواهم گذشت و به تو سلام مى دهم تو فقط جواب سلام مرا بده. روز بعد مطالبه گردن بند را از او بنما و نتيجه را به من خبر بده . روز چهارم امير با تشريفات مخصوص از در دكان عبور كرد و همين كه چشمش به مرد غريب افتاد، سلام كرد و او را بسيار احترام نمود. مرد جواب امير را داد، و امير از او گلايه كرد كه به بغداد مى آيى ، و از ما خبرى نمى گيرى و خواسته ات را به ما نمى گويى، مرد غريب پوزش خواست كه تاكنون موفق نشدم عرض ارادت نمايم . در تمام مدت عطار و مردم در شگفت بودند كه اين ناشناس كيست ؛ و عطار مرگ را به چشم مى ديد. همين كه امير رفت ، عطار رو به آن ناشناس كرد و پرسيد: برادر آن گلوبند را چه وقت به من دادى ، آيا نشانه اى داشت ؟ دو مرتبه بگو شايد يادم بيايد. مرد نشانه هاى امانت را گفت : عطار جستجوى مختصرى كرد و گلوبند را يافت و به او تقدیم كرد؛ و گفت : خدا مى داند من فراموش كرده بودم . مرد نزد امير رفت و جريان را برايش نقل كرد. امير گردنبند را از او گرفت و به گردن مرد عطار آويخت و او را به دار كشيد دستور داد: در ميان شهر صدا بزنند، اين است كيفر كسى كه امانتى بگيرد و بعد انكار كند. پس از اين كار عبرت آور، گردن بند را به او داد و او را به شهرش فرستاد.
31.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻پیشرفت ۸۰ درصدی در اجرای پروژه تقاطع خیابان قدس به خیابان بهشت در منطقه ۱۱ اصفهان 🔹حسن محمدحسینی، مدیر این منطقه بیشتر توضیح می‌دهد 🚩 🎥 کانال اطلاع رسانی منطقه یازده شهرداری اصفهان https://eitaa.com/isf_mun11
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 رفتی ای فرمانده دلتنگ‌ها 🎙 شعرخوانی برادر محمد رسولی در محضر رهبر انقلاب