فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در اینجا اتفاقی که برای یک ماشین با سرعت ۶۰ کیلومتر در ساعت میافتد😱😱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 اگه دیدین گوشیتون بشدت داغ شده سریع از خودتون دورش کنید و یه جای خنک بزارید☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سقوط آزاد از فرازابرها
14.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ #استاد_رائفی_پور
" تمدن جریان کفر در آخرالزمان
# رهنان من # درایتا
https://eitaa.com/joinchat/469237955C448e4aaf77
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ شیطان در مورد شما کارش رو درست انجام داد خانم بایگان!
🔹 کاش یکی این حرف های این خانم بازیگر رو برای خودش پخش کنه شاید هدایت شد!
📔#ضرب_المثل
📕خر بیار باقالی بارکن
این مثل در موقعی گفته می شود که در وضعیت ناچاری قرار میگیری
مردی باقلای فراوان خرمن کرده بود
و در کنار آن خوابیده بود. فرد دیگری که کارش زورگویی و دزدی بود، آمد و بنا کرد به پر کردن ظرف خودش .
صاحب باقلا بلند شد که دزد را بگیرد.
با هم گلاویز شدند عاقبت دزد صاحب باقلا را بر زمین کوبید و روی سینه اش نشست و گفت: بی انصاف من می خواستم یک مقدار کمی از باقلاهای تو را ببرم حالا که این طور شد می کشمت و همه را می برم.
صاحب باقلا که دید زورش به او نمی رسد گفت:
حالا که پای جان در کار است برو خر بیار باقالی بار کن...
14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ﻣﻌﻠﻢ
ﻛﺮﺳﻲ ﻧﺸﻴﻦ ﺻﺪﺭﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﻌﻠﻢ اﺳﺖ
ﺗﻨﺪﻳﺲ ﻋﺸﻖ ﻭﺳﻤﺒﻞ ﻃﺎﻋﺖ ﻣﻌﻠﻢ اﺳﺖ
ﮔﻠﻮاﮊﻩ ﺗﻘﺪﺱ ﻭاﻳﺜﺎﺭ ﻭﻣﻌﺮﻓﺖ
ﺳﻴﻤﺎﻱ ﻋﻠﻢ ﻭﻋﻴﻦ ﻣﻨﺎﻋﺖ ﻣﻌﻠﻢ اﺳﺖ
ﺳﻴﻤﺮﻍ ﻗﺎﻑ ﻋﺰﺕ ﻭﺷﻮﻛﺖ ﻛﻪ ﭼﺮﺥ ﭘﻴﺮ
ﺩﺭﻇﻞ اﻭﺭﺳﺪ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﻌﻠﻢ اﺳﺖ
ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﻛﻼﻡ ﺑﻪ ﺩﻳﺒﺎﭼﻪ ﻓﻠﻚ
ﺑﻌﺪاﺯﺧﺪا ﺯﻓﺮ ﻭﻛﺮاﻣﺖ ﻣﻌﻠﻢ اﺳﺖ
ﺳﺮﻭ ﺳﻬﻲ ﻛﻪ ﮔﻠﺸﻦ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﺭا ﻣﺪاﻡ
ﺑﮕﺮﻓﺘﻪ ﺯﻳﺮ ﭼﺘﺮاﺭاﺩﺕ ﻣﻌﻠﻢ اﺳﺖ
ﺩﺭﭘﻴﭻ ﭘﻴﭻ ﻇﻠﻤﺖ ﻭﺩﺭ ﻛﻮﺭﻩ ﺭاﻩ ﺟﻬﻞ
ﻣﻬﺮ ﻣﻨﻴﺮ ﺑﺮﺝ ﻫﺪاﻳﺖ ﻣﻌﻠﻢ اﺳﺖ
اﺯ اﻧﻤﺎ ﺑﻌﺜﺖ ﻣﻌﻠﻢ ﺯﻣﺼﻂﻔﻲ
اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺩاﻥ ﻛﻪ ﻓﺨﺮﺭﺳﺎﻟﺖ ﻣﻌﻠﻢ اﺳﺖ
اﻱ ﺟﺎﻥ ﻓﺪاﻱ اﻥ ﻛﻪ ﺩﺭاﻳﻦ ﻛﺴﻮﺕ ﺷﺮﻳﻒ
ﺑﮕﺮﻓﺘﻪ ﺟﺎ و ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﻌﻠﻢ اﺳﺖ
تقدیم به روح ملکوتی همرزم عزیزمان معلم فرهیخته و جانباز گرامی جناب علیرضا موجودی
روحش شاد
#داستان_کوتاه
روزی مردی با مشاهده آگهی شرکت مایکروسافت برای استخدام یک سرایدار به آنجا رفت. در راه به امید یافتن یک شغل خوب کمی خرید کرد.
در اتاق مدیر همه چیز داشت به خوبی پیش میرفت تا اینکه مدیر گفت: اکنون ایمیلتان را بدهید تا ضوابط کاریتان را برایتان ارسال کنم. مرد گفت:
من ایمیل ندارم.
مدیر گفت: شما میخواهید در شرکت مایکروسافت کار کنید ولی ایمیل ندارید. متاسفم من برای شما کاری ندارم.
مرد ناراحت از شرکت بیرون آمد و چیزهایی که خریده بود را در همان حوالی به عابران فروخت و سودی هم عایدش شد.
از فردای آن روز مرد از حوالی خانه خود خرید میکرد و در بالای شهر میفروخت و با سود حاصل خریدهای بعدی اش را بیشتر کرد. تا جایی که کارش گرفت. مغازه زد و کم کم وارد تجارت های بزرگ و صادرات شد.
یک روز که با مدیر یک شرکت بزرگ در حال بستن قرداد به صورت تلفنی بود، مدیر آن شرکت گفت: ایمیلتان را بدهید تا مدارک را برایتان ارسال کنم.
مرد گفت: ایمیل ندارم
مدیر آن شرکت گفت:
شما با این همه توان تجاری اگر ایمیل داشتین دیگه چی میشدین
مرد گفت:
احتمالآ سرایدار شرکت مایکروسافت بودم...
فقط خودتون رو باور داشته باشید! همین و بس !