خدایا کاش علاوه بر روحت یکم از
اعصابت هم تو وجود ما میدمیدی.
تحمل این مخلوقات گاوت واقعا
ایستیقامت میخواد.
حالا کم داستان دارم، ر به ر هم غمگین
میشم، انسان قبلا هم انقدر ضعیف بود
یا توو ورژن ما این غدد اشکی دست از
سرمون بر نمیدارن؟
ذهن آدم توو این ساعتها یه
یادآوریهای عجیبی میکنه که کاش
ملاتونین میخوردم واقعا.
امشب شوهرعمهها میتونن با محتوای
شبهِ طنزِ «فردا میری بیرون مراقب
خودت باش.» جولان بدن.
وی پس از یک ترم سروکله زدن با استادانِ روانشناسِ دانشکده ، بلاخره تایپ شخصیت خود را یافت و شدیدا خرسند میباشد نقطه
از ۷ صبح که بیرون رفتم، الان رسیدم خونه. دکمهی «غلط کردم» مستقلی و درس و کار کجاست؟ به من نیشانش بدید.