دوستم ؛
اول صبحی حول حولَکی اومدم بهت بگم امروز اون اتفاقی که بیش از سه ماه براش وقت گذاشتم قراره به ی نتیجه ای برسه و تیکِش بخوره :))) از استرس حتی نمیدونم چی مینویسم .. فقط از رو هوا اومدم اینجا بگم که برام خیلی دعا کن . دعا کن صلاحِ زندگیم تو این کار باشه . بوس و قلب های قرمز فراوان.
امروز یه نفر بهم گفت «اگه با فلانی و فلانی رفیق شی کانالت خیلی میره بالا.» حالا این فلانیها ادمین کانالهای معروفیان اما خب همین؟ رفیق شدن به خاطر زیاد شدن آدمهای اینجا؟ نمیارزه. و چه تعریف سطحیای دارن بعضیها از رفاقت.
و راستش منو نمیشناخت و نمیدونست که من هربار جلوی خودمو میگیرم تا اینجا و ممبرای از گل بهترشو رو ریموو نکنم. :))
روزگار به شکل عادی میگُذشت؛
تا اینکه درد نجف آمدن به جانم افتاد..!
‐کهکشاننیستی
نوشتن به دلِ آدم مربوطه . انگار آدم میخواد دلش رو برای آینده حفظ کنه ! با نوشتن میشه همه چیز رو نگه داشت . به راستی که بین کتاب و قلب شباهت غریبی وجود داره:))
mast-najaf-haeri.mp3
3.27M
برین کنار که میخوام امروز
با این صوت جولان بدم ✨🎧
#ژلوفنصوتی
ریـــحآن
امشب دعای مجیر رو جوری بخون که روحت حال بیاد :)))))) قانون سوم.
نگاهت که به آسمون باشه
دلت از زمین نمیگیره .. (:
قانون چهارم.