هدایت شده از سید محمد جواد سید شبیری
📌 #شهرت روایات ولادت #امیرمومنان در کعبه
حاکم نیشابوری از علما و محدثین اهل سنت مینویسد:
فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِي جَوْفِ الْكَعْبَةِ.
به #تواتر و شهرت رسیده است که #فاطمه بنت اسد، #امیرمومنان علی کرم الله وجهه را در خانه کعبه به دنیا آورد.
📚حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ج۳، ص ۵۵۰
✅ولادت مولی الموحدین امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام بر وارث آن ولایت حضرت حجت بن الحسن عجل الله فرجه الشریف و شیعیان و منتظران او مبارک باد.
🖼 تصویری از حرم مطهر حضرت امام امیر المومنین علیه السلام، امشب، 13رجب 1444، نجف اشرف
https://t.me/shobeiri
http://eitaa.com/shobeiri
💠 اشکال به مرحوم آقای خویی در صحیحه دانستن روایت عمار بن مروان کلبی
👤 #استاد_علیدوست
در بحث جواز یا عدم جواز دریافت وجه از طرفین دعوا توسط #قاضی، روایتی از #عمار_بن_مروان مبنی بر حرمت آن وجود دارد.
انتهای سند این روایت به این صورت است: «... عن الحسن بن محبوب عن أبي أيوب عن عمار بن مروان»
مرحوم آقای #خویی این روایت را #صحیحه تعبیر کرده است، در حالی که طبق مبنای رجالی ایشان این روایت نمی تواند صحیحه باشد و اشکال سند عمار بن مروان می باشد. دو عمار بن مروان وجود دارد. یکی عمار بن مروان یشکری که ثقه است و دیگری عمار بن مروان کلبی که ثقه نمی باشد. مرحوم آقای خویی در مواردی که راوی از عمار بن مروان، ابو أيوب خزاز و قبل از آن حسن بن محبوب باشد، عمار را عمار بن مروان کلبی دانسته است که ثقه نمی باشد. در نتیجه تعبیر صحیحه طبق مبنای خود ایشان صحیح نمی باشد.
📚 درس خارج فقه، ۱۰ و ۱۱ مهر ۱۴۰۱
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید.👇
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2809
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
🔰تعارض جرح و تعدیل
🔸در صورتی که اقوال رجالیون نسبت به یک راوی مختلف باشد به نحوی که یک رجالی او را « توثیق » کند و دیگری او را « تضعیف کند » بحث [ تعارض جرح و تعدیل ] مطرح میشود .
🔹در تعارض جرح و تعدیل دیدگاه های مختلفی وجود دارد :
1️⃣ یک دیدگاه این است #جرح بر تعدیل مقدم است مطلقا ؛ قید مطلقا دارای معانی متعددی میباشد
الف ) در یک معنا یعنی جرح مقدم است گرچه معدل ( توثیق کننده ) متعدد باشد مثل اینکه جارج یک نفر باشد و معدل 10 نفر !
ب ) در یک معنا یعنی چه جارح اشاره به سبب جرح کرده باشد یا نه مثلا مرحوم نجاشی « سلیمان بن دیلمی » را تضعیف میکند « لکونه غالیا » تصریح میکند به سبب جرح ؛ گاهی اوقات نیز اشاره به وجه ضعف نمیکند
ج ) و در یک معنا یعنی جرح مقدم است چه تکاذب داشته باشد و چه تکاذب نداشته باشد .
🌀توضیح ذلک : در باب شهادات این مطلب مطرح است که اگر شخصی به عدالت زید شهادت داد و دیگری به فسق او آیا این دو شهادت تکاذب دارند یا خیر ؟ فقهاء فرموده اند این دو مطلب تکاذبی ندارند زیرا ممکن است شهادت اول ناظر به هفته ی پیش باشد و شهادت دوم ناظر به هفته ی جاری ؛ به عبارت دیگر ممکن است شهادت ها از حیث زمانی متفاوت باشند اما در صورتی که هردو در رابطه با یک زمان خاص دو شهادت متضاد بدهد فرموده اند تکاذب پیش میاید چرا که به هیچ عنوان قابل جمع نمیباشند . حال که این مطلب روشن قائل به تقدیم جرح میگوید جرح مقدم است ولو آنکه تکاذب پیش بیاید .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 بررسی سندی صحیحه سوم زراره
👤#استاد_شب_زنده_دار
صحیحهی سوم #زراره در کافی به دو طریق وارد شده است. در طریق اول به جز ابراهیم بن هاشم و در طریق دوم به جز محمد بن اسماعیل، همهی روات قطعا امامی #ثقه هستند و تنها اختلاف در این دو راوی می باشد. در زمان هایی ابراهیم بن هاشم را امامی #ممدوح می دانستند و روایاتش را #حسنه تعبیر می کردند و ممکن است برخی روایات حسنه را حجت ندانند، چنان که علامه #مجلسی این روایت را حسن کالصحیح تعبیر کرده است؛ اما حق آن است که روایات حسنه نیز حجتند.
در طریق دوم محمد بن اسماعیل مردد بین سه نفر می باشد که حق آن است که محمد بن اسماعیل النیسابوری می باشد و گر چه توثيق ندارد، اما از سه طریق می توان او را توثيق کرد:
۱- واقع شدن در اسناد کامل الزیارات
۲- نقل فراوان کلینی از او
و...
📚 درس خارج اصول، ۶و۷ شهریور ۱۴۰۱
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید.👇
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2817
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
👤 #استاد_سیدمحمدجواد_شبیری
یکی از کاربران ، سوالی را در مورد فطحی یا امامی بودن اسحاق بن عمار مطرح کردند. (متن سوال)
استاد سید محمد جواد شبیری در پاسخ به این سوال فرمودند: در مورد اسحاق بن عمار یک بحث تاریخی وجود دارد. نجاشی اسحاق بن عمار کوفی الصیرفی را توثیق کرده است. شیخ طوسی اسحاق بن عمار الساباطی را ذکر کرده و او را فطحی ثقه دانسته است.
علامه حلی این دو را یک نفر دانسته و کلام شیخ طوسی و نجاشی را جمع کرده و اسحاق بن عمار را فطحی ثقه دانسته است، زیرا وثاقت متفق عليه است و...
اما شیخ بهایی این دو عنوان را دو نفر دانسته و...
✅ ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در لینک زیر دنبال کنید.
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2831
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢 حدیث شناسی
💠 قرب اسناد
در آن زمان متعارف بود که مشایخ بزرگ اواخر عمرشان غالبا قرب اسناد می نوشتند، مخصوصا اگر خاندان علمی بودند چون در آن زمان تدریجا این رسم شد که اجازه بگیرند حتی برای بچه یک ماهه، فرض کنید مثلا یک ماهه بوده پدرش جز علما بوده رفته از یک پیرمرد هشتاد ساله اجازه تمام کتبش را گرفته است. برای اتصا،ل اجازه را قبول می کردند. از آن استادی که در هشتاد سال قبل مطلبی نقل کرد، می تواند نقل حدیث کند.
ما در نجف که خدمت مرحوم آقای بجنوردی بودیم، حدود بیست و خرده ای سالمان بود، آقای بجنوردی هم هشتاد و خرده ای، ایشان یک قصه ای از مرحوم آقای ادیب اول نقل می کرد می گفتند: من حدود بیست سالم بود، آقای ادیب هم حدود هشتاد سال، باز آقای ادیب نقل می کرد که من بیست سالم بود، پدرم حدود هشتاد سال، آن هم می گفت: در بیست سالگی نادرشاه را دیده بود، یک قصه ای راجع به نادرشاه ، نمی خواهم بگویم.
غرض اینکه گاهی اینگونه می شود که بعضی از آقایان شاید بیست سالشان بود، از یک فرد هشتاد نود ساله نقل می کند، لذا با یک وسائط کمی، آدم می تواند به یک مرحله تاریخی دور دست پیدا کند.
من از مرحوم آقای مرعشی خودم شنیدم راجع به حالات مرحوم آخوند بعد از جریان اعدام مرحوم آقا شیخ فضل الله نوری، ایشان می گفت: چهارده پانزده ساله بودم با پدرم منزل مرحوم آخوند رفتیم و می گفتند: هنوز قیافه آخوند در چشمم است. خب الان از جریان فوت آخوند 112 سال گذشته و از جریان اعدام آقا شیخ فضل الله نوری 114 سال گذشته، ایشان 1327 اعدام شدند، با این قرب اسناد یعنی 114 سال را ما با یک واسطه نقل می کنیم، خب این ها قرب اسناد است.
در زمان سابق این متعارف بوده، مثلاً حسین بن سعید پسری به نام احمد دارد، احمد بن الحسین، خیلی هم جلیل القدر است، دارد که این احمد رَوی عن جمیع مشایخ ابیه إلا فلان. این قاعدتا باید این طور باشد چون حسین بن سعید از اجلاء بوده این پسرش را همراه خود می برده از آن استاد اجازه می گرفته است.
#استاد_مددی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢رجال و روش فهرستی
💠 أحمد بن عبد الله بن مهران
قال النجاشی: أحمد بن عبد الله بن مهران؛ المعروف بابن خانِبَة: كان من أصحابنا الثقات، لا يعرف له إلا كتاب التأديب، و هو كتاب يوم و ليلة، حسن، جيد صحيح.
اصطلاحا منظور توضیح المسائل امروز ما است
[استاد احتمال می دهند که] این کتاب فقه الرضا صلوات الله علیه متعلق به این آقا باشد و همین کتاب یوم و لیلة باشد و اگر کتاب فقه الرضا صلوات الله علیه مشهور اگر هم برای شلمغانی باشد ریشه هایش به این کتاب التأدیب بر می گردد که توضیحش باید در محل خودش ذکر شود.
#أحمد_بن_عبد_الله_بن_مهران
🔸فهرست اسامی
#استاد_مددی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢نظام قانونی فقه و اصول [14]
💠 احتمال ورود برخی از قوانین روم باستان به روایات
برخی از قواعدی که امروزه در فقه کاربرد دارد ریشه در قوانین جوامع گذشته دارد، بهعنوانمثال روایت «مَن حازَ مَلِکَ» را مرحوم آقای خوئی ره قبول نمیکند1️⃣ و برخی آن را بهعنوان قانون روم باستان نقل کردهاند. تعبیر «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه» در قرن چهارم، رسائل اخوان الصفا2️⃣ آن را به رسولالله (ص) نسبت میدهد،3️⃣ اما [شبیه] این جمله از حکمای یونان نقل شده است. «النَّاسُ مُسَلَّطُونَ عَلَی أَمْوَالِهِم» که بعدها توسط علامه حلی ره و ابن ابی جمهور احسائی (ره) به ائمه (ع) نسبت داده شده است4️⃣ احتمالاً جزو قوانین رم باستان بوده است.5️⃣ «إِقْرَارُ الْعقلاء عَلَی أَنْفُسِهِمْ جَائِزٌ» کم کم تبدیل به روایت میشود. «إِنَّ النَّاسَ فِی سَعَةٍ مَا لَمْ یعْلَمُون» 6️⃣ نیز همینطور. مواردی که «الناس» دارد و نه مسلمون یا مومنون احتمال دارد که در کتابهای حکما و دیگران، ریشههای قانونی داشته بعد به دنیای اسلام رسیده است، الا مواردی که سند روشنی داشته باشد.
1️⃣«اشتهر بين الفقهاء مرسلا أن (من حاز ملک). و قد روی عن النبي (ص) من طرق العامة و من طرق الخاصة أن (من سبق إلی ما لم يسبقه اليه مسلم فهو أحق به) و لکنه ضعيف السند، و غير منجبر بشيء.» مصباح الفقاهة، ج2، ص: 6
2️⃣ . «اخوان الصفا گروهی از اسماعیلیها بودند که سعی کردند علم را وارد دنیای اسلام کنند و در قرن دوم و سوم، عدهای از آثار علمی و دانشمندان را به خودشان نسبت میدهند مثل جابربن حیان. آنها در مباحث علمی زیاد کار کردند. در دنیای اسلام در مقابل بغدادیها هستند که اشعری بودند. به اعتقاد من اصل وجود شخصی به نام جابربن حیان روشن نیست بلکه اسم رمزی است که کتبی را به ایشان نسبت دهند و از این طریق به ائمه: متصل شوند. مجموعهای از امور عجیب و رازآلود را به او نسبت میدهند.»
3️⃣ . رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ج2، ص: 357، ج3، ص: 375، ج4، ص: 193.
4️⃣ . نهج الحق و کشف الصدق، ص: 494 و 504 و 572، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج1، ص: 222
5️⃣ . « «النَّاسُ مُسَلَّطُونَ عَلَی أَمْوَالِهِم» یعنی انسان بر مالش مسلط است و هر کار بخواهد میکند و هر عقدی را بخواهد انجام میدهد! ظاهر کلام سید یزدی; همین است. این شبیه تفکر نظام سرمایه داری در دنیای غرب است و رکن نظام سرمایه داری همین است که هر عقدی و هر قراردادی را میتوانی انجام بدهی، این مبنای عقود رضائی است. اما مرحوم آقای خوئی (ره) میفرمایند: «النَّاسُ مُسَلَّطُونَ عَلَی أَمْوَالِهِم» یعنی شما مسلطید مالتان را به هر نحوی که شارع عقد قرار داده است انجام بدهید، عقد بیع، عقد اجاره و... یعنی محدود به عقود شکلی است، البته با قطع نظر از سند که آقای خوئی; قبول نکردند. این روایت چون سند ندارد، احتیاجی به این بحثها هم ندارد. این کلام را از قرن دوم به یکی از علمای اهل سنت نسبت دادند. ارزش علمی ندارد. در روایات ما علامه; در جایی آورده است: «لقوله» که ظاهراً بعداً یک «ص» اضافه کردند و روایت شده است! سپس از قرن دهم در کتاب عوالی اللئالی به عنوان روایت آمده است. بعد هم آقایان گفتند: نبوی است و عمل مشهور است و جبران شده و... ! صغرا و کبرایش هردو مشکل دارد!»
6️⃣ . عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج1، ص: 424
#استاد_مددی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
fehrest - madadi.rar
3.6M
💢بررسي طریقۀ فهرستی
💠 تقریرات درس خارج فقه، در خلال بحث اراضی خراجیه مکاسب محرمه، از جلسه 28 ، تاریخ: 28/7/1396 الی جلسه 35، تاریخ 10/8/1396
#استاد_مددی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢دیدار و جلسه علمی حجت الاسلام عشائری با استاد مددی
(گزارشی از حجت الاسلام عشائری از تحقیق خود پیرامون سیرتاریخی برخی احکام و فرمایشات استاد مددی پیرامون موضوعات متعدد با محوریت سیرتاریخی احادیث/5 اردیبهشت 1401)
چکیده تحقیق حجت الاسلام عشائری :
آیات قرآن و روایات نبوی (سنت پیامبر ص) در مساله حجاب عمومیت دارند و حجاب را برای اماء و حرائر یکسان بیان کرده اند.
تا زمان خلیفه دوم نیز هیچ مستندی که نشان بدهد کنیزان در حجاب ناظری یا ستر صلاتی مستثنی هستند، وجود ندارد.
اولین جرقه های مستثنا شدن کنیزان، در زمان خلیفه دوم آشکار شده است.
در فقه اهل سنت مستثنا بودن کنیزان، به سنت پیامبر یا آیه قرآن مستند نشده است.
ادعا این است که خلیفه دوم در زمانی که در حال ایجاد فاصله طبقاتی بین مسلمانان بود، برای متمایز کردن اماء از حرائر، دستور کشف حجاب آنان را داد و این مساله در فقه فریقین ماندگار شد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri
💢قاعدۀ تبدیل سند
👤مبدع: محقق خویی (رحمة الله علیه)
🔻قاعده:
1. اگر دو فقیه معاصر(همچون شیخ طوسی و نجاشی)، "شیخ روایی" مشترکی داشتند.
2. یکی از دو فقیه(مثلا شیخ طوسی) به "اصلی"(اصول اربعمأة) سندی دارد که از طریق "شیخ رواییِ مشترک" نقل شده ولی در این طریق ضعف هست.
3. فقیه دیگر(مثلا نجاشی) نیز از طریق "شیخ رواییِ مشترک" به آن "اصل" طریق دارد ولی طریق او صحیح است.
🔹بسیار بعید است "شیخ روایی" طریق صحیح را برای شیخ طوسی نیز ذکر نکرده باشد. بنابراین طریق شیخ به آن "اصل" نیز صحیح است. اگر شیخ طریق دیگرش را به اصل بیان نکرده بدان جهت است که طرق مختلف به اصول اربعمأة داشته و برخی را تبرکا در مشیخه یا فهرست ذکر کرده و برخی را اساسا ذکر نکرده است.
🔰قال في معجم رجال الحدیث:
🔸إذا كان طريق الشيخ إلى أحد ضعيفا فيما يذكره في آخر كتابه و لكن كان له إليه طريق آخر في الفهرست و كان صحيحا: يحكم بصحة الرواية المروية عن ذلك الطريق. و الوجه في ذلك أن الشيخ ذكر أن ما ذكره من الطرق في آخر كتابه إنما هو بعض طرقه، و أحال الباقي إلى كتابه الفهرست، فإذا كان طريقه إلى الكتاب الذي روى عنه في كتابيه صحيحا في الفهرست حكم بصحة تلك الرواية.
🔸بل لو فرضنا أن طريق الشيخ إلى كتاب ضعيف في المشيخة و الفهرست و لكن طريق النجاشي إلى ذلك الكتاب صحيح، و شيخهما واحد حكم بصحة رواية الشيخ عن ذلك الكتاب أيضا، إذ لا يحتمل أن يكون ما أخبره شخص واحد كالحسين بن عبيد الله بن الغضائري مثلا للنجاشي مغايرا لما أخبر به الشيخ، فإذا كان ما أخبرهما به واحدا و كان طريق النجاشي إليه صحيحا: حكم بصحة ما رواه الشيخ عن ذلك الكتاب لا محالة و يستكشف من تغاير الطريق أن الكتاب الواحد روي بطريقين، قد ذكر الشيخ أحدهما، و ذكر النجاشي الآخر.[ج 1، ص 78]
🔖مثال: طرق شیخ به کتب علی بن حسن بن فضال اگر چه ضعیف است ولی از آن جا که نجاشی به این کتب طریق صحیح دارد، از قاعدۀ "تبدیل سند" استفاده و طرق شیخ به این کتب را نیز صحیح میدانیم.[ر.ک: موسوعة الامام الخویی، ج 24، ص 152 و 192]
⚠️این قاعده بنابر مبنای گروهی که بخش دوم سند(از کتب اربعه تا صاحبان اصول اربعمأة) را محتاج بررسی سندی می دانند، میتواند قرینۀ بسیار خوبی در تصحیح سند باشد؛ اما مطابق دیدگاه همچون علامۀ مجلسی و استاد معظم، تصحیح بخش دوم (از صاحبان کتب اربعه تا صاحبان اصول وکتب اولیه) مثل بخش اول (اجازات از ما تا صاحبان کتب اربعه) است که اتصال و صحت سند حتمیت نداشته و امری تبرعی است.
📚منابع: جلسۀ 46 درس خارج فقه استاد عندلیب همدانی در سال 96-97 و جلسات 4 تا 7 خارس خارج فقه(قاعدۀ الزام) استاد عندلیب همدانی در سال 1399-1400
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/rejal_shobeiri
https://t.me/rejal_shobeiri