❌آچمز شدن #تاج_زاده توسط یک روحانی انقلابی
اصلاح طلبان رادیکال و فتنه جو مانند #تاج زاده، خودشان دروغی را می سازند و نسبتش می دهند به بزرگانی مانند #آخوند_خراسانی؛ بعد در سر بزنگاه های سیاسی، از دروغ برساخته باند خودشان، به عنوان دلیل و مدرک اتهامات و ادعاهای واهی خودشان استفاده می کنند!
#جزوه_جعلی #اکبر_ثبوت در مورد مخالفت آخوند خراسانی با حکومت دینی، توسط برخی سران اصلاحات از جمله همین تاج زاده به طور گسترده در فضای مجازی بازنشر شد.
البته در ویژه نامه همایش آخوند خراسانی نیز چاپ شد!
چندی پیش #شبکه_چهار برای این #اکبر_کذاب(کذب به بزرگان شیعه حکمش با دروغ بستن به فرد عادی یکی نیست)، مستند ساخته در تجلیل از مقام و منزلتش!
این داغ را کجا باید برد؟!
پاسخ اتهامات واهی اکبر ثبوت به مرحوم آخوند را جناب آقای #علیرضا_جوادزاده داده اند. متن مقالاتشان هم در نت موجود است.
🆔 @REKHNEH
🔴نفوذ مجتهد ملکمخانی در بیت #آخوند_خراسانی
📣 #نفوذ #خرقانی آنقدر گسترده بوده که به خودش اجازه میداد از سوی آخوند خراسانی نامهنگاری کرده و حتّی جعلياتی همچون مرتد بودن مرحوم شيخ فضلالله نوری را از قول آخوند پخش کند.
برخی از او با عنوان حلقهی گمشدهی تاریخ مشروطه نام میبرند. مجتهدی نجفدیده که جان و فکرش در رهن ملکمخان فراماسون در تهران است اما جسم و جثهاش در بیت آخوند خراسانی در نجف! به بهانهی ایام شهادت و به دار آویخته شدن مجتهد طراز اول تهران، جناب شیخ فضلالله نوری، برگی از تاریخ مرتبط با مرجعیت و روشنفکران آن دوران را ورق میزنیم.
سید اسدالله موسوی خارقانی، مشهور به خرقانی، نزد برخی مورخان نامدار، یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای ایران معاصر قلمداد میگردد. خرقانی ۲۵ سال در نجف درس خوانده و بنا به نقلی، پای درس مراجع نجف به درجهی اجتهاد فقهی نیز میرسد. مشرب افراطی او در قرآنگرایی، اهمال در مسئلهی امامت ائمه اطهار، دفاع از خلفای سهگانه، بعنوان مصادیق آیه اولوالأمر و دیگر نظرات شاذ و نادرش، که اغلب در کتاب مشهورش "محوالموهوم و صحوالمعلوم" منعکس شده، از وی چهرهای متفاوت در میان مجتهدین شیعه رقم زده است.
خرقانی از همان سالهای جوانی، به افکار تجددطلبانه گرایش پیدا میکند و این دیدگاه را هرچند با فراز و فرود، تا پایان عمر خود حفظ میکند. وی در زمان اقامت در تهران، در زمره شاگردانِ روحانیِ متجدد آن دوران، شیخ هادی نجم آبادی، قرار گرفت و در میان آنان مرتبتی ویژه یافت. دولت آبادی، از رهبران بابیّت و از نزدیکان خرقانی، او را چنین وصف کرده است: «در میان اصحاب شیخ [هادی نجم آبادی] با کسی که ازهمه بیشتر مانوس شدهام، آقا سیداسدالله خرقانی است. آقا سیداسدالله شخصی فاضل و با ذوق است. سر پرشوری دارد...»
همین روحیه خرقانی، پای او را به سیاست باز میکند. او از اعضای مهم "انجمن ملی"، یعنی یکی از انجمنهای سرّی و مهم دوران پیش از مشروطه بود. قرابت و همکاری وی با کسانی چون اردشیر جی، ملکالمتکلمین، سید جمالالدین واعظ، سید محمدرضا مساوات، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و دیگر تجددخواهان ضد روحانیت، لایههای شخصیت او را بیشتر نمایان میکند.
خرقانی بنابر تصميم كميتهای نه نفره، به همراه شخصيتهایی شناخته شده، مسئوليّت ارتباط با علمای نجف را تقبّل میکنند. مهدی ملکزاده در تاريخ انقلاب مشروطهی خود چنین میآورد:
«سيداسدالله خرقانی سالهایی را در نجف گذرانده بود و به مقام اجتهاد نايل شده بود و در ميان روحانيون حوزه علميه و طلّاب نجف، احترام بسزایی داشت و از علوم جديد بهرهمند بود و از سياست جهان و فلسفه نوين اطّلاع کامل داشت. سيداسدالله بدون فوت وقت به نجف رفت.»
خرقانی درواقع، نمایندهی مشروطهخواهان روشنفکر تهران در میان طلاب نجف و همچنین در میان حجج اسلام (مراجع تقلید) بهشمار میرود. او تلاشش برای همراه نمودن علماي بزرگ نجف که بالطبع آخوند خراسانی در صدر آنان قرار دارد، را اینچنین توصیف میکند: «... در نجف اشرف آنچه ممکن بود، مساله مشروطيت را رواج دادم و آقايان حجج را به ادلّه و براهين، ملتفت محسنات آن نمودم و جمع كثيری از طلاب را تعليمات لازمه داده شد و دو - سه رساله در بيان ماهيت مشروطيت نوشته، منتشر کردم... »
عبدالله شهبازي، حتّي معتقد است بسياری از فتواهای به ظاهر صادر شده از آخوند خراسانی و بر ضد شيخ فضلالله نوری، در واقع توسط خرقانی جعل میشدهاند: