#استاد_ارجمند_آیت_الله_میرباقری
💥 #رزمایش_مواسات مبتنیبر «ایمان متراکم تاریخی» و «تربیت دوران چهلسالۀ جمهوری اسلامی» است.
💥 در جامعۀ اسلامی و انقلابی، #محبت_به_خدا تبدیل میشود به #محبت_به_بندگان.
💥 #انسان_توسعه_غربی همۀ دنیا را بازارِ جنگ طبقاتی برسرِ #منافع_متضاد میبیند. این انسان بههیچوجه نمیتواند ایثار و فداکاری بکند.
🔵 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«این #رزمایش_مواسات که در جامعه ما در این شرایط کرونایی در حال شکلگیری است، مبتنی بر #زیرساختهای_تربیتی و پرورشی است که در طول تاریخ اتفاق افتاده که بخشی از آن در #دوران_چهلساله جمهوری اسلامی است. یعنی همانطور که اتفاقاتی که این روزها در غرب دارد رخ میدهد، ناشی از تربیتی است که در طول این قرنها ذیل ادبیات فلسفی غرب و فلسفه حاکم بر جوامع غربی اتفاق افتاده، یعنی حاصل #فلسفه_غرب است، این طرف هم این رفتار مؤمنانه ناشی از تربیت تاریخی و ناشی از #ایمان_متراکم_تاریخی است. غرب برای #ایجاد_توسعه، ابتدا #انسانِ_توسعه را تعریف و #تربیت میکند، یعنی کاملاً توجه دارند که فرایندهای توسعه بدون تحولات انسانی اتفاق نمیافتد. یعنی شما نمیتوانید با انتقال تکنولوژی، توسعه ایجاد کنید. باید #بافت انسانی را متناسب با این تغییرات، تحوّل بدهید. از اعتقادات تا اندیشه و احساساتش و مهارتها و آگاهیهایش و تربیت او را کلاً باید تغییر بدهی تا متناسب با تحوّلات و بلکه پیشخوان تحوّلات قرار بگیرد.
بنابراین غرب بهدنبال ایجاد انسان متناسب با توسعه و انسان متناسب با مدنیّت مادّی بوده و طبیعتاً فلسفههای غرب و از جمله فلسفههای اجتماعیاش به این کمک کرده است. ابتدا انسان را زمینی کردند و نگاهش را با آسمان قطع کردند و احساساتش را زمینی کردند. انسانی که در این چارچوب احساس میکند، میتواند انسان #جامعه_لیبرال و حتی #جامعه_سوسیال باشد. یعنی انسانی که منافع متضاد خودش یا منافع متضاد طبقهاش را دنبال میکند. این انسان، انسان جامعه غربی است و تضاد منافع در آن شکل میگیرد و حالا تئوریزه کردهاند که چطور این تضاد منافع به تکامل اجتماعی ختم میشود، چه در مدل لیبرال آن چه در مدلهای سوسیالیستی و کمونیستی. یعنی تلاش کردند که بگویند میشود تضاد منافع منتهی به همافزایی و همکاری و رشد بشود.
علیایّحال انسانی با این ویژگیها درست کردند. انسانی که منافع خودش را #منافع_متضاد میبیند و همه دنیا را بازار تبادل منافع متضاد میبیند، یا بازار جنگ طبقاتی بر سر منافع متضاد میبیند. این انسان به هیچ وجه نمیتواند ایثار و #فداکاری بکند. البته من نمیخواهم بگویم هر انسانی که در غرب حضور دارد این تعلیمات را پذیرفته و جبراً انسانهای غربی همه زمینیاند؛ خیر، در کاخ فرعون هم انسانی با نگاه آسمانی مثل «مؤمن آل فرعون» و همسر خود فرعون هست که قرآن از آنها به بزرگی یاد میکند، ولی تربیت غربی اینطور است.
این طرف #تربیت_اسلامی بویژه تربیت در مکتب اهل بیت و فرهنگ عاشورا، انسان مؤمن به غیب و انسانی که رشد خودش را در ایثار و فداکاری میبیند، تربیت میکند. انسانی که #محبّت_به_خدا در او تبدیل به #محبّت_به_مؤمنین میشود و روابط جامعه را تبدیل به روابط #اخوّت میکند نه تضاد و تنافر، و مسابقه بر سر دنیا را تبدیل به ایثار در امر دنیا میکند.
اسلام، چنین انسانی را تربیت میکند. باز من نمیخواهم بگویم تمام کسانی که در جامعه ایمانی هستند به این رشدها رسیدهاند. درجات رشد و ایمان متفاوت است، ولی کلّیّتی که بهدست میآید این است. یعنی تربیتی که اتفاق میافتد تربیت انسانی مؤمن به غیب، مؤمن به حضرت حق و قیامت و انسانی که دنیا برای او، محیط کار و تلاش در یک مزرعه است و باید کاشت کند و برداشتهای بزرگتری داشته باشد. انسانی را که رو به ﷼پنجرههای_غیب قرار گرفته، تربیت میکند. انسانی که پایش روی زمین امّا قلبش در بهشت است و طبیعتاً مدل اعتقادات، فکر، رفتار و احساساتش متفاوت است. این انسان، #انسان_ایثارگر است.
گرچه دنیای غرب با نفوذی که در دنیای اسلام کرده، یک حجابی بر روی این تربیت انداخته، امّا نتوانسته این آتشفشان و این تربیت اساسی را در عمق وجود انسان مؤمن خاموش کند.» (خبرگزاری فارس، ۹۹/۲/۱۱)
🆔 @REKHNEH
﷽
✍️جریان شناسی پروژه نفوذ سکولاریسم در حوزه با نفی مقامات و ولایت تکوینی ائمه اطهار (ع) به بهانه غلوآمیز بودن
🔻اخیراً یکی از وابستگان به مجله الکترونیکی اخوت [مهدی مسائلی]، در یادداشتی مدعی شده است که اعتقاد به ظهور و بروز امامت باطنی و تکوینی ائمه (ع) مرتبط با فعالیتهای غالیان بوده و عقاید امامیه در طول تاریخ تغییر یافته است.
⏪ دراینباره باید گفت:
🔹انگاره «تاریخمندی و غلوآمیز بودن عقاید امامیه» اتهام مشترکی است که از سوی جریانهای وهابی و سلفی، جریانهای منحرف قرآنیان و غربزدههای سکولار علیه شیعه مطرح بوده است.
🔸بر اساس آیات قرآن _ همانند سوره نساء، آیه 171 _ رکن اصلی اعتقاد غلوآمیز، خدا انگاری اولیای الهی و قائل شدن به الوهیت و ربوبیت بالذات برای آنها است. غلو اهل کتاب درباره عیسی مسیح (ع) روحالله و کلمة الله دانستن او، زنده کردن مردگان، اخبار غیبی، شفای بیماران و خلق موجودات به اذن الهی از سوی او نبود! بلکه فقط خدا انگاری حضرت عیسی (ع) بود!
📚رک: الاعتقادات، شیخ صدوق، صص: 93_ 94 و تصحیح اعتقادات الامامیة، شیخ مفید، فصل فی الغلو و التفویض
♦️مستند به روایت متواتر و قطعی قرب نوافل، یک بنده در قوس صعود قرب الهی میتواند، عینالله، یدالله، لسان الله و ... شود. بنده با نیل به مقام حب الهی، تجلّی اسماء حسنای الهی میشود. روشن است که انبیاء، ائمه و اولیای الهی مصداق اکمل این روایت هستند.
📚رک: الكافي (ط - الإسلامية)؛ کتاب الایمان و الکفر، باب من اذی المسلمین و احتقرهم، ج2؛ ص 352، ح: 7 و صحیح البخاری (ط. دار ابن کثیر)، کتاب الرقاق، باب التواضع، ص: 1617، ح: 6502
✅ با وجود مستند قرآنی و سند متواتر روایی فوق _ که مضمون آن مورد اتفاق همه فرق اسلامی است_ ادعای تاریخ¬مندی عقاید شیعه و توهم اینکه «اعتقاد به مقامات عرشی و ولایت تکوینی ائمه ع) از نیمه قرن دوم اسلامی شکل گرفت» کاملاً بیاساس است. مراجعه به عقاید علمای شیعه _ همانند شیخ صدوق، مفید، طوسی و ... _ گویای این حقیقت است که تمام اصول عقاید امامیه مستند بهحکم قطعی عقل و نصوص جلّی و قطعی قرآن و روایات متواتر صادره از معصومین (ع) بوده است. این امر هر نوع احتمال تغییر در اصول بنیادین اعتقادات شیعه در طول تاریخ را نفی میکند.
⏹بر اساس دیدگاه علمای رجال، بسیاری از اتهامهای غلو:
اولاً: ریشه در نفوذیهای حکومتهای بنیعباس علیه ائمه (ع) باهدف اقناع افکار عمومی برای کشتار شیعیان دارد.
ثانیاً: بسیاری از اتهامات مرتبط با غلو اعتقادی، اجتهاد ظنی جارحین بوده که با بررسیهای دقیقتر، بطلان آن ثابت شده است.
ثالثاً: بسیاری از اتهامهای غلو از سوی علمای قم در قرون اولیه به راویان حدیث، ربطی به حوزه اعتقادات راویان نداشته، بلکه به دلیل ترک برخی از واجبات و انجام محرمات فقهی بوده است.
رابعاً: موارد اندک اختلافی در حوزه فروعات اعتقادی _ همانند مراتب بالای علم غیب و عصمت تامه و مطلقه_ بههیچوجه نافی امور مسلمی مثل اصل ولایت تکوینی، عصمت، علم غیب و ... نمیتواند باشد.
📚رک: تنقيح المقال؛ ج6؛ ص 340 و ج19؛ ص 163 و الضعفاء من رجال الحديث؛ ج1؛ ص 114
⏪ نفی تلازم میان مقامات سیاسی با مقامات معنوی ریشه در اندیشه سکولاریسم، اهل سنت اعم از متصوفه و سلفیه و جریانهای انحرافی دیگر دارد؛ زیرا در دیدگاه آنها، صرف عقل انسان یا اجماع اهل حل و عقد، محور تدبیر سیاسی جامعه بوده و هیچ نیاز و ضرورتی به وجود امر الهی، عقل کل، امام و خلیفة الله در جامعه نیست!
✅ این در حالی است که در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) و دیگر علمای شیعه، اعتقاد به مقامات باطنی و ولایت تکوینی و مقامات بالای امامت، پیشنیاز و مقدمه ولایت سیاسی و حجیت سنت ائمه (ع) و در تلازم قطعی با آن بوده و هدایت معنوی و باطنی، ارتباط مستقیم با هدایت اجتماعی و سیاسی دارد:
«... اگر آن ولایت کلی را قبول نداشته باشد، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامی شیعه هم بجا بیاورید باطل است...»
📚صحیفه امام؛ ج 20، ص 115
✍️ با قداست زدایی و نفی تلازم و انکار مقامات، راه برای جولان اندیشههای با منشأ بشری، در سیاست گشوده میشود و باعث کنار نهادن امر الهی و توحید در تشریع خواهد شد و این امر شاهراه گمراهی، ورود در طاغوت و نقطه شروع نفوذ شیطان و سکولاریسم و ... است.
#نفوذ
#جهاد_تبیین
#اخوت
#سکولاریسم
《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》
🇮🇷 @REKHNEH🇮🇷
🇮🇷 @REKHNEH🇮🇷