eitaa logo
ناگفته های زندگی همسران
11.9هزار دنبال‌کننده
30.2هزار عکس
6.8هزار ویدیو
109 فایل
‌🌷﷽ ای دی پرسش و پاسخ بعد از رسیدن به 20 کا در توضیحات قرار خواهد گرفت⇩ 🍏 @markaz_teb🌿 آنچه برای دیدنش به کانال آمده اید👆 جهت دعوت دوستاتون وهم گروهی هاتون به این کانال لینک مارو بهشون معرفی کنین تا شاید باهم کمکی به کاهش سردی روابط زناشویی کنیم💐
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤مصاحبه طنز با یکی از رزمندگان قبل از شهادت❤️ 📝بخشی از وصیت نامه شهید احسان محبوبی مادر عزیز و خوبم: میدانم که طاقت شنیدن شهادت فرزندت را نداری ولی بدان که باید صبر و استقامت کرد. ان الله مع الصابرین آیا حسین(ع) را در صحرای کربلا و زینب سلام‌الله‌علیها را باآن مصیبت فراموش کرده- اید؟ آیا فراموش کرده اید که زینب(س) چگونه فریاد حسین(ع) را در مقابل کافران ضد قرآن اقامه کرد و طاغوتیان و کافران را رسوا نمود هرچند برایت خبر ناگواری است ولی برای خدا و برای اینکه روحم آزرده نشود هرگز قطره اشکی در چهره‌ات مشاهده نشود، و خنده پیروزی و قبولش دنم در امتحان الهی بر لبهایت نقش بسته و به خدای بزرگ اثبات کن آنچه دادی تنها یک امانت بود. ای کسانی که جسدم را تشییع میکنید برایم اشک نریزید که من خوشکام و خوشبختم. چرا؟ چون در امتحانم قبول شدم، اگر اشکی برایم میریزید برای خدا بریزید، بیایید اشکهایتان را گلوله کنید و بر سر دشمنان فرود بیاورید، ناله- هایتان را پتک کنید و دشمن را خوار سازید. شادی روح این شهید و دیگر شهدا صلواتی بفرستید🌺🍃 ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🌹بسیارزیباوجالب ✍فاطمه‌حاج‌قاسم: کوچیک که بودم وابستگیم به بابا انقدر زیاد بود که بعضی روزها اگر تهران بود،میرفتن دفترشون و محل کارشون من و با خودشون میبردن! توی اون دفتر یه اتاق کوچیک بود با یه جا رختی و سجاده و یه یخچال خیلی کوچیک.. جلسه های بابا که طولانی میشد به من میگفتن برو تو اون اتاق استراحت کن توی یخچالم آبمیوه و آب و یه طرف تافی بود! از همون تافیایی که پوستشون رنگی رنگی بود و وسطشون شکلات. ساعت ها میشد تو همون اتاق میشستم که جلسه های بابام تموم شه برم پیشش! از توی یخچال چندتا تافی میخوردم آبمیوه میخوردم آب معدنی که بود میخوردم یه جوری سر خودمو گرم میکردم.. وقتی جلسه های بابا تموم میشد سریع با کاغذ و خودکار میومد تو اتاق،میپریدم بغلش منو میشوند روی پاهاش میگفت بابا چیا خوردی هرچی خوردی بگو میخوام بنویسم! دونه دونه بهش میگفتم حتی تا آب معدنی و یه دونه شکلات! موقع رفتن دستمو که میگرفت بریم سر راه اون کاغذ و به یه نفر میداد میگفت بده حسابداری.. دختر من این چیزا رو استفاده کرده بگو پولشو حساب کنن یا از حقوقم کم کنن! اونوقت چجوری ما 8/5 میلیارر پول مردم با این کشور که بابام جونشو براشون داد، میتونیم از سفره ی مردم برداریم؟! خدایا تو آگاه به همه چیزی ممنونم که اجازه ندادی با آبروی بابام بازی بشه💔 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍اميرالمومنين علی(ع): (ارزش) جوانى را جز پيران نمى شناسند؛ (ارزش) آرامش را جز گرفتاران نمى شناسند؛ (ارزش) سلامت را جز بيماران نمى شناسند، (ارزش) زندگى را جز مُردگان نمى دانند. 📚 مواعظ العددیّة ص 218 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💠 چیست؟ یکی از علمای شیعه به نام شیخ مهدی فقیهی جهت استخاره و رفع گرفتاری نزد آیت الله بهجت می رود. آیت الله بهجت به ایشان می فرماید: چرا فاتحه کبیره نمی خوانید؟ هرکس برای میتی اینگونه فاتحه بخواند هر رفع گرفتاری از خودش می شود و هم گنجی است برای میت. شیخ مهدی فقیهی می پرسد: فاتحه کبیره چیست؟ 🍂آیت الله بهجت می فرماید؛ 🔅سوره حمد یک مرتبه 🔅سوره های(توحید، کافرون، ناس و فلق) هر کدام یک مرتبه 🔅سوره قدر هفت مرتبه 🔅آیت الکرسی سه مرتبه ✍شیخ مهدی فقیهی می گوید: به روستای خودمان رفتم و بر سر قبر پدر و مادرم فاتحه کبیره را خواندم و به قم بازگشتم. شب عمه ام خواب پدر و مادرم را میبیند که خمره ای از طلا و جواهرات در مقابل شان است. عمه ام از من پرسید:چه خیراتی برای پدر و مادرت فرستادی؟ گفتم: فاتحه کبیره را خواندم. مشخص شد روزی که من فاتحه ی کبیره را برای پدر و مادرم خواندم، رحمت واسعه ای از طرف خداوند شامل حالشان شده است. در ضمن به برکت خواندن فاتحه کبیره، گشایشی نیز در زندگی ام مشاهده کردم. 🌺امام جواد سلام الله علیه: هرکس بربالین قبر مومنی حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روی قبر بگذارد و هفت مرتبه یوره مبارکه قدر *انا انزلنا* را بخواند از شداید و سختی های صحرای محشر در امان خواهد ماند. ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 سرنوشت گناه مؤمن ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد مسعود عالی 🌺آيت الله مجتهدي تهراني: وضو مي‌گيري، اما در همين حال اسراف مي‌کني نماز مي‌خواني اما با برادرت قطع رابطه مي‌کني روزه مي‌گيري اما غيبت هم مي‌کني صدقه مي‌دهي اما منت مي‌گذاري بر پيامبر و آلش صلوات مي فرستي اما بدخلقي مي کني دست نگه دار بابا جان! ثواب‌هايت را در کيسهٔ سوراخ نريز..... چه تعبیرزیبایی... 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 راه مشاهده ملکوت ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد مسعود عالی 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
(تشرّف خدمت امام عصر ارواحنا فداه)🌹 نام کتاب: یکی از موثّقین نقل می‌کرد: شخص بزرگواری سال 1366 به مکّه مشرّف شدند و در تظاهرات برائت از مشرکین شرکت کرده و از ناحیه سر مضروب شدند و زیر دست و پای مردم افتادند. آن بزرگوار گفت: در آن حال متوجّه به امام عصر - ارواحنا فداه - شدم و در دل خود عرض کردم: آقا جان🌹 من هر سال به عشق ملاقات شما در عرفات به مکّه می‌آیم، ولی امسال هنوز به عرفات نرفته و موفّق به ملاقات شما نشده ام...😔 در همان حال سید بزرگواری را دیدم که مرا از زیر دست و پای مردم بیرون آورد و دست بر سر من کشیده و فرمود: "چیزی نیست." این جمله را هم افزودند: "کسانی که در تظاهرات شرکت کرده اند مورد توجّه ما هستند و کسانی که مضروب گردیده اند پیش ما اجر دارند." بعد از آن، چند قدمی مرا همراه خود برد، ناگهان متوجّه شدم که به بیمارستان رسیده‌ام در آن موقع به من فرمود: "برو خودت را نشان بده." من به بیمارستان رفتم و خودم را نشان دادم آنان به سر من نگاه کردند و گفتند: "چیزی نیست!" در صورتی که موثّق مذکور می‌فرمود: وقتی ایشان به کاروان ما برگشت لباس هایش از خون سرش رنگین شده بود. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
! برای هارون الرشید لباس‌های فاخر و گران قیمتی آورده بودند. آن را به علی بن یقطین وزیر [شیعه ] خود بخشید. از جمله آن لباس‌ها دراعه ای* طلابافت و از جنس خز بود که به لباس پادشاهان شباهت داشت. علی بن یقطین نیز آن لباس‌ها را همراه اموال دیگری برای امام کاظم (ع) فرستاد. حضرت، دراعه را توسط شخص دیگری برای وزیر فرستاد. او شک کرد که علت چیست؟ حضرت در نامه ای نوشتند: آن را نگهدار و از منزل خارج مکن که روزی احتیاج می‌شود. علی بن یقطین پس از چند روز بر یکی از غلامان خود خشم گرفت و او را از خدمت عزل کرد. غلام معزول نزد هارون الرشید سخن چینی کرد که علی بن یقطین قائل به امامت موسی بن جعفر است و خمس اموال خود را در هر سال برای او می‌فرستد. به عنوان نمونه همان ص: 100 دراعه ای را که شما به او بخشیدید در فلان روز برای موسی بن جعفر فرستاد. هارون بسیار خشمگین شد و گفت: باید این راز را کشف کنم. همان دم در پی علی بن یقطین فرستاد؛ هنگامی که حاضر شد، گفت: آن دراعه ای را که به تو دادم چه کردی؟ علی بن یقطین گفت: در خانه است و آن را در پارچه ای پیچیده‌ام و هر صبح و شام آن را باز میکنم و به آن، تبرک می‌جویم! هارون گفت: هم اکنون آن را بیاور. علی بن یقطین یکی از خادمان خود را فرستاد و گفت: دراعه در فلان اتاق، داخل فلان صندوق و در پارچه ای پیچیده است. برو آن را زود بیاور. غلام رفت و آن را آورد. هارون دید دراعه میان پارچه گذاشته شده و عطر آلود است. خشمش فرو نشست و گفت: آن را به منزل خود برگردان. دیگر سخن کسی را در باره ی تو قبول نمیکنم و جایزه ی زیادی به او بخشید. آن گاه دستور داد غلامی را که سخن چینی کرده بود، هزار تازیانه بزنند. هنوز بیش از پانصد تازیانه به او نزده بودند که مرد. *لباسی که جلویش باز است و روی لباس می‌پوشند. 📙یکصد موضوع، پانصد داستان 398-397/1 ؛ به نقل از: داستان‌ها و پندها 52/1 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
«باقر» لقب پنجمین اختر فروزان آسمان امامت و ولایت امام محمد بن علی بن الحسین علیهم السلام است. باقر؛ یعنی شکافنده. به آن حضرت باقر العلوم میگفتند؛ یعنی شکافنده ی دانش ها. روزی مردی مسیحی به صورت سخریه و استهزا به آن حضرت گفت: أنت بقر [1] امام بدون آن که از خود ناراحتی نشان دهد، با کمال سادگی و خونسردی فرمود: من بقر نیستم من باقرم. مسیحی گفت: تو پسر زنی هستی که آشپز بود. امام فرمود: شغلش این بود؛ عار و ننگی به شمار نمی آید. مسیحی گفت: مادرت سیاه و بی شرم و بدزبان بود. امام فرمود: اگر این نسبت‌ها که به مادرم میدهی، راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد و اگر این نسبتها دروغ است، خداوند از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی. این روحیه ی امام (ع) باعث شد آن مرد مسیحی، مسلمان شود. [2] [1]: بقر: گاو. [2]: داستان راستان 17/1 ؛ به نقل از: بحار الأنوار 11/ 83 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🔸روزی نامه ای از سوی شخصی به دست جناب خواجه نصیرالدین طوسی(ره) که از علما و بزرگان اسلام است رسید. از جمله مطالبی که در آن نامه آمده بود این خطاب بسیار زشت بود: "ای سگ و ای فرزند سگ."!! خواجه هم در جواب او گفت: "این که مرا سگ خوانده ای صحیح نیست؛ زیرا سگ با چهار دست و پا راه می‌رود و ناخن‌های دراز دارد اما من راست قامت هستم و بر روی دو پا راه می‌روم، بدنم بدون مو است و ناخن هایم پهن است، سخن می‌گویم و می‌خندم و این ویژگی‌ها غیر از صفاتی است که تو به من نسبت دادی و مربوط به سگ می‌شود."! و بقیه نامه او را با کمال متانت و بزرگواری و به دور از هرگونه سخن تند پاسخ داد!! 🌿حضرت علی علیه السلام فرمودند: عادَةُ الْکِرامِ حُسْنُ الصَّنیعَةِ.🌹 «عادت انسان‌های بزرگوار نیک رفتاری است.» 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
مردی که با همسرش بسیار صمیمی بود و زندگی خوشی داشت به بازار رفت تا غلامی برای کمک به زندگی شان بخرد، پس از انتخاب غلام، از فروشنده احوال او را پرسید. وی گفت: این غلام عیبی ندارد، جز این که سخن چین است. خریدار نیز این عیب را مهم ندانست و او را خریداری کرد. پس از مدتی روزی غلام در صدد سخن چینی برآمد؛ از این رو به خانم مولایش گفت: همسرت تو را دوست ندارد و تصمیم گرفته همسر دیگری اختیار کند و اگر هنگام خواب، چند تار مو از زیر گردن او ببری و بیاوری، من او را سحر می‌کنم تا از کارش منصرف شود و باز هم تو را دوست بدارد، آن گاه بی درنگ خود را به مولایش رساند و گفت: همسرت رفیقی پیدا کرده و تصمیم دارد هنگام خواب سرت را ببرد. شوهر به خانه آمد و خود را به خواب زد، وقتی همسرش کارد را نزدیک گردن او برد از جا پرید و او را کشت. وقتی خویشان زن خبردار شدند آمدند و شوهر را کشتند و به دنبال آن، همه به جان هم افتادند و درگیری میان آنها ادامه یافت! میان دو کس جنگ چون آتش است سخن چین بدبخت، هیزمکش است کنند این و آن خوش دگر باره دل وی اندر میان، کوربخت و خجل میان دو تن آتش افروختن 📙پند تاریخ 5/ 157 - 158؛ به نقل از: سفینة البحار / 613؛ جوامع الحکایات / 319. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
✅موقع *صدقه* دادن زرنگ باشید! ✍آیت الله مجتبی تهرانی (ره): اگر می‌خواهی صدقه بدهی، همین طوری صدقه نده؛ زرنگ باش، حواست جمع باشد. صدقه را از طـرف امـام رضـــا(ع) بــرای سـلامتی امام زمـان(عج) بـده! این جوری برای دو معصوم است؛ دو معصومی که خدا آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صدقه تو را رد کند. توهم اینجا حق واسطه‌گری‌ات را می‌گیری. تو واسطه‌ای و همین حق واسطه‌گری‌ است که اجازه می‌دهد تو به مراحل خاص برسی. امام صادق (علیه السلام) : صدقه دادن در شب جمعه و روز آن و نيز صلوات بر محمد (صلی الله علیه و آله) در شب جمعه و روز آن، برابر هزار حسنه است و هزار بدي به وسيلة آن نابود مي شود و هزار درجه بر مقام آدمي افزوده مي شود . 📚وسائل الشيعه ، ج7، ص413 اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
. 🔹 مجموعه جلسات حاج اسماعیل دولابی (ره) برگرفته از کتاب طوبای محبت جلد اول - جلسه هشتم . 🔸 شاهدان خلق : ✔️ اگر یک مرتبه سلامی به هم کردید، یک صفت خوبی از هم دیدید... ✔️ وقتی او را عفو کردی یا خیری را مطرح کردی یا برایش شهادت دادی... . 🔸 بعضی جاها خدا خودش شهادت می‌دهد. اینها همه روایت دارد. خدا برای توحید خودش هم شهادت می‌دهد؛ (شَهِدَ اللهُ اَنَهُ لا اِلهَ اِلا هُو)؛ سوره آل عمران، آیه 18. کسی که شاهد خدا نمی‌شود. خودش برای خودش شهادت می‌دهد. چه شهادت قشنگی است شهادت به توحید. مؤمن هم همین‌طور است؛ شهادت می‌دهد. این منزل‌ها همه منزل‌های مؤمنین است. مرتب می‌رسند و رشد می‌کنند. . ◾ طوبای محبت جلد 1 صفحه 100 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
عارف صاحب دل، شیخ خراباتی، میرزا اسماعیل خانِ دولابی(ره) : در زمان های سابق بچه ها بازیی می کردند به نام «حمومک مورچه داره، بشین و پاشو خنده داره». دنیا همان حمومک است و هیچ کس ثابت و برای همیشه نمی تواند در آن بنشیند. امروز به آنها می گویند پشت میز فلان اداره یا داخل فلان ملک و خانه و... بنشین و فردا میگویند پاشو. این نشستن و بلند شدن هر دو خنده دارند. نکند وقتی گفتند بلند شو، محزون و غصه دار شوی. قرآن فرمود: تا بر آنچه از دستتان می رود، غصه دار و از آنچه به شما داده می شود، خوشحال نشوید. امیرالمؤمنین هم فرمود: زهد در بین همین دو جمله ی قرآن است. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🔸 خوشحال کردن شخص محزون، کفاره ی گناهان است ... 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسمائیل دولابی😘 🎬 کلیپ : توصیه‌ای کوتاه از آیت الله بهاءالدینی (ره) 👤 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🔸 هرچه روایت در کتاب‌ها نوشته اند و به دست شما رسیده است، مال شماست ... 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
. 🔹 مجموعه جلسات حاج اسماعیل دولابی (ره) برگرفته از کتاب طوبای محبت جلد اول - جلسه هشتم . 🔸 منطق اهل سلوک : ✔️ اللهم نَوِّر ظاهری بطاعتک و باطنی بمحبتک و قلبی بمعرفتک و روحی بمشاهدتک سِرّی باستقلال اتصال حضرتک... . 🔸 سِرّ می‌تواند هم مربوط به ظاهر باشد و هم مربوط به روح و باطن. ائمه (ع) پنج کلمه دعا فرموده‌اند، ببین چقدر قشنگ است، هر کدام دریای علم و حیات و عزت است. اگر تمام کتاب‌های روی زمین را بخوانی همین پنج کلمه است. همه دارند همین پنج کلمه را تعریف می‌کنند، یا عبادت ظاهر را تعریف می‌کنند، یا باطن و محبت و ولایت را. یا قلب را به معرفت تحریض یا روح را به مشاهده‌ی یاد خدا و قیامت و معاد. و با این که می‌گویند: بیایید دسته جمعی رو به سوی خدا برویم، یعنی سِرّ به هستی اتصال پیدا کند. او که با ما هست، ما بیاییم. تمام اهل سلوک منطقشان همین پنج کلمه است. . ◾ طوبای محبت جلد 1 صفحه 95 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
. ‏حاج محمد اسماعیل دولابی می‌گفتند «وقتی به خدا بگویی خدایا! من غیر از تو کسی را ندارم؛ خدا غیور است و خواسته‌ات را اجابت می‌کند.»‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🔸 مرحوم حاج آقای دولابی می‌فرمود : 🌹 پدر و مادرتان را خشنود کنید. مادرتان را ببوسید؛ به پای او بوسه بزنید. وقتی دل آن‌ها از شما راضی و شاد شود، از ته دل دعایتان می‌کنند كه این در سیر شما بسیار مؤثر است ! ✨ مادرت را ببوس، دستش را بوسه بزن، پایش را ببوس، تا به گریه بیفتد، وقتی به گریه افتاد خودت هم به گریه می‌افتی. آن وقت کارت روی غلطک می‌افتد و خدا همه درهایی که به روی خودت بسته‌ای را باز می‌کند. این که فرمود : بهشت زیر پای مادر است؛ یعنی تواضع کن ! 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
. 🔹 مجموعه جلسات حاج اسماعیل دولابی (ره) برگرفته از کتاب طوبای محبت جلد اول - جلسه هشتم . 🔸 رزق‌های بهشتی : ✔️ آیا وقتی که از روی محبت می‌خوری بهشتی نیست؟... ✔️ سلام از روی محبت و سخن گفتن از روی محبت بهشتی است... . 🔹 خدا ما را زنده زنده نزدیک برده است. می‌بَرَد اما با محبت، ولی متوجه نیستیم. آدم با محبت جان می‌دهد و متوجه نیست. خدا می‌داند اگر یکی از آن‌هایی که خداوند در خزانه‌اش دارد بیاید اینجا و با ما صحبت کند، همه را می‌بَرَد و به قصرهای بهشت می‌نشاند و هیچ ملتفت نمی‌شویم؛ نه حساب، نه کتاب، نه جهنم و نه قیامت صغرا. آنجا خدا را می‌بینیم، پیامبر و امامان را می‌بینیم. اگر نصیب شود این قدر برای آن‌ها سهل و آسان است. با ما صحبت می‌کنند، ما هم کم کم دل می‌دهیم. همین‌طور که گوش می‌دهیم ما را همراه کلامش می‌بَرَد. می‌بَرَد آنجا که خودش نشسته است. . 🔸 در قدیم، پیرزن‌ها و پیرمردهای خوبی داشتیم الان هم داریم. الان به حمدالله جوان‌های خوب هم زیاد داریم. خداوند دنیا را رشد داده است. دیوارهایش را برداشته است. الان غیر از صد سال قبل است. مغز انسان خیلی بزرگ شده است. طبیعت هم خیلی بزرگ شده است. الان اگر یاد خدا بکنی خیلی بزرگ است. اگر حق یاد خدا بشود همه‌ی کره‌ی زمین را فرا میگیرد. الان غیر از سابق است. البته اهل یقین همان وقت هم با همه جا حرف می زدند. . ◾ طوبای محبت جلد 1 صفحه 103 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
﷽ با نیت کار کن . ✍حاج آقا دولابی (ره): خانواده ات هر چند نفر که هستند، به آنها نگاه نکن و به نیت همان تعداد از ائمه علیهم السلام از آنها پذیرایی کن.چند وقت که این کار را ادامه دادی، ببین چه می‌شود. . با نیت کار کن. مثلاً در حمام خودت را به این نیت بشوی که داری نفست را از صفات رذیله و از هوی و هوس و آرزوهای دور و دراز می‌شویی. سرت را به این نیت اصلاح کن که داری گناهان و خیالات باطل را از وجودت قیچی می‌کنی، سرت را به نیت شانه کردن سر یک یتیم شانه کن . 💥خانه را که جارو میزنی و لباس ها را که می‌شویی، به نیت بیرون ریختن دشمنان اهل بیت علیهم السلام از زندگی و وجودت انجام بده. چند وقت که با نیت کار کردی، آن وقت ببین که نور همۀ فضای زندگی ات را پر می‌کند و راه سیرت باز می‌شود. . 📚مصباح الهدی، ص 214 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
✍در زمـان سلیمان نبی پـرنده اى بـراى نوشیـدن آب به سمت بـرکه اى پرواز کرد، اما چند کودک را برسر برکه دید آنقـدر انتظار کشید تا کودکان از آن برکه متفرق شدند همینکه قصد رفتن سمت برکه‌ را کرد این بار مـردى را با محاسنی سفیـد و آراستـه دید که بـراى نوشیـدن آب به برکه آمد. پرنده به خود گفت کـه این مردى با وقار و نیکوست واز سوى او آزارى به من نمی رسد پس نزدیک شد، ولی آن‌مرد سنگى به سمت او پـرتاب کرد و چشـم پرنده نابینا شد. شکایت به‌ نزد سلیمان نبی بـرد. حضـرت سلیمـان مـرد را احضار کرد، محاکمه ومحکوم نمود و دستور به کور کردن چشمش داد پرنـده به حکم صادره اعتراض کرد و گفت چشم این‌مرد هیچ آزارى به من نرسانـده ، بلکه ریش او بـود که مرا فریب داد و گمان بردم که از سوى او ایمنم پس به عـدالت نـزدیک تر است اگر محـاسن او را بتـراشید تا دیگران مثل من فریب ریش او را نخورند ... امام باقر عليه السّلام فرمود: هر كس ظاهرش از باطنش بهتر باشد ترازوى اعمالش روز قيامت سبك گردد. 📚مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ، ج 1 ص687 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
﷽🔴حکایت بسیار زیبا گویند خدا به موسی گفت: قحطی خواهد آمد !به قومت بگو آماده شوند ... موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد... مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی پیش خدا رفت و علت را پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند!...من چگونه به این قوم رحم نکنم؟!... به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
📢 چگونه عاشق خدا بشیم؟؟؟ 💛 مرحوم شیخ رجبعلی خیاط : 💌 رسیدگی به فقرا انسان را عاشق خدا می کند. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈