eitaa logo
ناگفته های زندگی همسران
11.9هزار دنبال‌کننده
30.2هزار عکس
6.8هزار ویدیو
109 فایل
‌🌷﷽ ای دی پرسش و پاسخ بعد از رسیدن به 20 کا در توضیحات قرار خواهد گرفت⇩ 🍏 @markaz_teb🌿 آنچه برای دیدنش به کانال آمده اید👆 جهت دعوت دوستاتون وهم گروهی هاتون به این کانال لینک مارو بهشون معرفی کنین تا شاید باهم کمکی به کاهش سردی روابط زناشویی کنیم💐
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌸🍃 ❌هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. 📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. 📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. 📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ 📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من" 📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! ⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 🌹 🌹 @resale_hamrah
‌ •| اینطورنیست بگوییم همہ جاخانم باید از آقاتبعیت ڪند بالاخرہ دوتا شریڪ ودوتا رفیق هستن یک جامرد کوتاہ بیاید یک جازن ڪوتاہ بیاید •| . . ♥️🍃 @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . . 💠🍃| @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . . 💠🍃| @resale_hamrah
🍃🌸🍃🌸🍃 ❌هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. 📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. 📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. 📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ 📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من" 📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! ⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 🌹 🌹 @resale_hamrah
‌ •| اینطورنیست بگوییم همہ جاخانم باید از آقاتبعیت ڪند بالاخرہ دوتا شریڪ ودوتا رفیق هستن یک جامرد کوتاہ بیاید یک جازن ڪوتاہ بیاید •| . . ♥️🍃 @resale_hamrah
✨﷽✨ ✍امام صادق علیه السلام از جدّ بزرگوارشان آقا امیرالمومنین علیه السلام نقل می کنند: خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود و ذکر و یاد خداوند در آن هست؛ برکتش زیاد می شود، و ملائکه درآن خانه حضورپیدامیکنند و شیاطین از آن خانه دور می شوند، آن خانه برای اهل آسمان می‌درخشد همانگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند. و اما خانه ای که در آن قرآن خوانده نمی شود و ذکر و یادی از خداوند درآن نیست؛ برکتش کم میشود، ملائکه از آنجا دور شده و شیاطین وارد خانه میشوند. 📚کافی ج ۲ ص ۶۱۰ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🍃🌸🍃🌸🍃 🦋 ❌هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. 📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. 📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. 📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ 📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من" 📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! ⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 🌹 🌹 🖤 @resale_hamrah
🍃🌸🍃🌸🍃 🦋 ❌هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. 📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. 📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. 📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ 📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من" 📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! ⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 🌹 🌹 🖤 @resale_hamrah
🍃🌸🍃🌸🍃 🦋 ❌هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. 📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. 📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. 📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ 📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من" 📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! ⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 🌹 🌹 🖤 @resale_hamrah
🍃🌸🍃🌸🍃 🦋 ❌هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. 📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. 📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. 📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ 📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من" 📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! ⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 🌹 🌹 🖤 @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . 💠🍃| @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . 💠🍃| @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . 💠🍃| @resale_hamrah
🍃🌸🍃🌸🍃 🦋 ❌هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. 📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. 📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. 📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ 📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من" 📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! ⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 🌹 🌹 🖤 @resale_hamrah
🍃🌸🍃🌸🍃 🦋 ❌هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. 📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. 📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. 📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ 📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من" 📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! ⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 🌹 🌹 🖤 @resale_hamrah
🍃🌸🍃🌸🍃 🦋 ❌هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. 📝هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. 📝خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. 📝زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ 📝و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: "امشب شام مهمون من" 📝زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! ⭕️این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 🌹 🌹 🖤 @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . . 💠🍃| @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . . 💠🍃| @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . . 💠🍃| @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . . 💠🍃| @resale_hamrah
‌ •| مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت •| . . 💠🍃| @resale_hamrah
هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: ❣"امشب شام مهمون من"❣ زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نڪنید...! ✔️مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد. هنگامی ڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید. خارج شد و به همسرش گفت: دلبنـدم، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. زن خواست تا ڪلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: ❣"یادت باشه دوستت دارم" ❣ و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: ❣"امشب شام مهمون من"❣ زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد ڪه نامه اش به او رسیده! این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند... 💠 @resale_hamrah
‌ •| اینطورنیست بگوییم همہ جاخانم باید از آقاتبعیت ڪند بالاخرہ دوتا شریڪ ودوتا رفیق هستن یک جامرد کوتاہ بیاید یک جازن ڪوتاہ بیاید •| . . ♥️🍃 @resale_hamrah