هدایت شده از سواد رسانهای
🚦بانکداری #گوگل نیز در راه است!
🔸شرکت گوگل به زودی برای کاربران خدمتی جدید، البته در حوزه مالی ارائه خواهد کرد و این تازهترین مورد از ورود یک غول فناوری به حوزه مالی و بانکداری است. با این خدمت که Cache نامیده میشود، مشتریان میتوانند از سال آینده تمامی فعالیتهای مالی خود را از یک حساب در بانک سیتی گروپ انجام دهند.
🔸از دید شرکتهای بزرگ فعال در حوزه فناوری، ارائه خدمات مالی و بانکی راهی برای نزدیکتر شدن به کاربران و کسب اطلاعات ارزشمند است. شرکت اپل تابستان امسال یک کارت اعتباری معرفی کرد و شرکت آمازون با بانکها درباره ارائه خدمت حساب متمرکز مذاکره کرده است. شرکت فیسبوک نیز در حال پیشبرد ارز دیجیتالی خود یعنی لیبرا است و امیدوار است با فراگیر شدن این ارز سهمی بزرگ در صنعت پرداخت جهان کسب کند.
📲 @savaderesanei
هدایت شده از سواد رسانهای
🚦چرا دندانپزشکی مهم است؟!
📍در این تبلیغ خلاقانه، سازنده سعی کرده با استفاده از تکنیکهای اقناعی #ترس ، #کانال_انحرافی و #طنز مخاطب رو نسبت به اهمیت مراجعه به دندانپزشکی #اقناع کنه!
📍چون ادعا میکنه علی رغم اینکه این فرد یک ابرو هم ندارد اما در نگاه اول دندان های او برای مخاطب جلب توجه می کند!!! 😬
📲 @savaderesanei
هدایت شده از سواد رسانهای
🚦تبلیغ شامپو با استفاده از تکنیکهای اقناعی:
🔸 #شوخی_و_طنز
🔸 #ستاره_ها
🔸 #شدت_و_اغراق
🔸 #مقایسه
📲 @savaderesanei
هدایت شده از عصر هوشمندی
حواسمان بهنامههای جعلی باشد
نامهای بامهر وزارت خارجه درحال بازنشر است که البته سفارت ایران درلندن درصفحه توییترخوداعلام کرده سندی جعلی وباهدف تخریب روابط کشور با برخی همسایگان ساخته ومنتشرشده است.
💢نشانههای جعلی بودن این نامه
🎯این طرزنگارش که درعرف دیپلماتیک«یادداشت »نامیده می شود ازطرف یک سفارتخانه به دولت مقابل یابرعکس داده میشودو درمکاتبه یک سفارتخانه بادولت متبوع خودبه هیچوجه مرسوم نیست ووجود ندارد.
🎯مطالب محرنامه درقالب تلکس ارسال میشود نه نامه.
🎯ازنظرامور حسابداری به هیچوجه سفیر نمیتواند ازحساب کنسولی مبلغی برداشت وبرای اموری هزینه کند.قانونا درآمدکنسولی به خزانه واریزمیشود.
🎯هیچگاه درمکاتبه مقام عالیتر پس ازمقام پایینتر قرار نمیگیرد.دراین متن ابتدا وزارت امورخارجه آورده شده سپس دفتررهبری!
🎯درنامههای داخلی وزارت خارجه ازمهر استفاده نمیشود.
💠این روزها شاهد انتشارانواع نامههای جعلی منتسب به دستگاههای مختلف درفضای مجازی هستیم.ازنامه درگیری نیروهای سپاه با یکدیگرمنجر به زخمی شدن۴۱نفر شده تانامه فوق که جهت جلب توجه مخاطب ازواژه محرمانه استفاده کردهاند.
#معصومهنصیری
@asrehooshmandi
هدایت شده از جواد جاویدنیا
🔴🔴🔴فیسبوک در چندین پرونده مربوط به نقض پتنت شکست خورده که این موضوع می تواند به معنای ممنوعیت استفاده از اپلیکیشن هایی مانند واتساپ و اینستاگرام در کشور آلمان میباشد.
click.ir/1398/09/16
@Dr_javidnia
هدایت شده از بیداری ملت
🔴جوکر، نماد فتنه و جنگ و آتش سوزی در ناآرامی های عراق
🔹در آثار تخیلی علاوه بر «قهرمان» گاه شخصیتی متضاد نیز حضور دارد که «ضدقهرمان» نامیده میشود؛ و تعامل این شخصیتها با یکدیگر است که داستان اصلی را شکل میدهد. به شکل سنتی، مخاطب به قهرمان داستان علاقهمند است و با او همزاد پنداری میکند، و از ضدقهرمان داستان متنفر است و دلش نمیخواهد هرگز مانند او باشد.اما سالهاست که این سنت شکسته شده و برخی از خالقان آثار هنری تلاش کردهاند تا ضدقهرمانهایی خلق کنند که اگر از قهرمان داستان محبوبتر نباشند، دستکم برای مخاطب به اندازه قهرمان داستان، «قابلاحترام» باشند
🔹یکی از محبوبترین ضدقهرمانهای حال حاضر دنیا را میتوان «جوکر» دانست؛ مردی بینهایت «شرور» با آرایش دلقکمانند، موهای سبز و کتوشلوارهای «جیغ» که ضدقهرمان داستانهای سری «مرد خفاشی» یا همان بتمن است. جوکر به خاطر خندههای شیطانیاش شهرت دارد و نکتهای که او را «خطرناک» میکند آن است که نه به خاطر نیاز یا اجبار، بلکه به خاطر لذت دست به جنایت میزند.
🔹 ردپای فیلم ضدقهرماندوست جوکر که در برخی رسانههای مجازی کشورمان هم به راحتی به نمایش گذاشته شده بهوضوح در اعتراضات و اغتشاشات کشورهایی مانند لبنان و عراق دیده میشود. مصادف شدن اکران جوکر با تنشهای داخلی در این دو کشور موجب شده تا برخی از معترضان لبنانی خودشان را شبیه به جوکر کنند و به خیابانها بیایند ؛ اتفاقی که به شکلی دیگر در عراق هم رخ داده است.جوکر، طبق تفسیری که از نقش فینیکس در فیلم برمیآید، بیش از آنکه نمادی از انقلاب باشد، نمود جنونی است که در نتیجه بیتوجهی و به حاشیه رانده شدن در اجتماع ممکن است به وجود بیاید. با این وجود، نماد جوکر ظاهراً به مذاق روحیه انقلابی معترضان در عراق خوش آمده است.
🔹ترفندهای متعددی برای بحرانسازی و آشوبآفرینی در یک کشور وجود دارد که نمادسازی شاید قدرتمندترین آنها باشد. بهکارگیری خشونت و بزرگنمایی، کُشتهسازی و قهرمانسازی، همگی به بحرانی کردن اوضاع کمک میکنند، اما نهایتاً آنچه برای استفاده از معترضان/اغتشاشگران ضرورت دارد، معرفی نمادی است که بتواند میان آنها اتحاد ایجاد کند. وقتی عناصری مانند خشونت، کشتهسازی، بزرگنمایی و نمادسازی در یک موج اعتراضی در کنار یکدیگر جمع میشوند، همیشه باید احتمال حمایت خارجی را در نظر گرفت. طی هفتههای گذشته، همه این عناصر در کنار حضور فیزیکی یا مجازی افرادی با گریم جوکر در اعتراضات خاورمیانه، از جمله لبنان و عراق، نشان میدهد آمریکاییها به دنبال ایجاد نمادهایی فرا ملی هستند که فراتر از نمادهای ملی یا محلی بتوانند در سطح منطقهای بحرانسازی کنند.
🖌 بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat
هدایت شده از مهدی قاسم زاده
🔴 دلیل حمایت سیدحسن نصرالله از سعد حریری....
🔹اخبار وتصاویر جالب اعتراضات لبنان را خاطرتان هست؟ گزارشهایی که بازتاب گستردهای در رسانههای فارسی زبان داشت حالا با گذشت نزدیک به ۲ ماه از آغاز اعتراضات، دیگر بازتاب خاصی از آن در رسانههای فارسی به چشم نمیخورد چرا؟ آیا این اعتراضات و تحولات مرتبط با آن خاتمه یافته؟
🔸پاسخ منفی است؛ هم اعتراضات ادامه دارد و هم تحولات سیاسی-امنیتی مرتبط با آن اگرچه با چهرهای متفاوت از آنچه در رسانههای فارسی دیدیم با تداوم بحران سیاسی بعد از استعفای حریری و ادامه تجمعاتی که گاها منجر به بستن جادههای اساسی کشور میشد، سقوط بی سابقه ارزش لیر مقابل دلار ادامه دارد...
🔹به گونهای که هر دلار در بازار سیاه تا بیش از ۲ هزار لیر معامله میشود متعاقبا، قیمت بخش عمدهای از کالاهای اساسی مورد نیاز مردم تا ۵۰ درصد افزایش یافته، آن هم در حالی که بخشی از این اقلام یا در دسترس نیست و یا بسیار نایاب است و با قیمتی گزاف عرضه میشود...
🔸تعداد قابل توجهی از شرکتها و موسسات خصوصی که عملا کسب و کارشان متوقف شده و یا بسیار محدود شده (به دلیل شرایط عمومی کشور) حقوق کارمندان خود را بعضا تا ۵۰ درصد کاهش دادهاند به دلیل نگرانی مردم از افزایش قیمت دلار و تقاضای عمومی برای انتقال سپردههای بانکی به بازار ارز...
🔹بانک مرکزی قوانین بی سابقهای را برای تعیین سقف مشخص برداشت از سپردهها توسط شهروندان تعیین کرده تا مانع از فروپاشی ذخایر ارزی شود از سوی دیگر، استعفای نخست وزیر و انفعال دولت ضعیف لبنان، فضا را برای مافیاهای اقتصادی به منظور اعمال فشار بیشتر بر شهروندان فراهم کرده..
🔸برای مثال در همین یک ماه گذشته جریانات حاکم بر مافیای بنزین با هدف فشار بر دولت و تحمیل افزایش قیمت بنزین، دست به اعتصاب عمومی در تمام جایگاههای سوخت زدند بعید میدانم رسانههای فارسی زبان تصاویر صفهای طولانی و درگیری شهروندان مقابل پمپ بنزینها را بازتاب داده باشند...
🔹کمپینهای نه به خرید کالای گران که در یکی دو هفته اول اعتراضات مورد استقبال مردم قرار گرفته بود به تدریج رنگ باخته و حالا دغدغه اصلی، برداشت پول از سپردههای بانکی برای خرید کالاهای مورد نیاز شهروندان است شرایط اقتصاد لبنان بسیار بحرانی است و هر روز تاخیر در تشکیل دولت، هزینه سنگینی را بر شهروندان و خانوادههای لبنانی تحمیل میکند...
🔸آنچه روایت شد تنها بخش کوچکی از آن روی سکهی فیلمها و تصاویر زیباییست که در هفتههای اول اعتراضات لبنان در رسانهها میدیدیم حرکت قطار لبنان در مسیر بحران ادامه دارد؛ رسانهها اما صرفا تا ایستگاه اول ما را همراهی کردند...
💬 سیاوش فلاحپور
@mahdi_ghasemzadeh
🔸️هفت نوع خبرجعلی
کلیر واردل از سازمان «فرست درفت نیوز» که رسالت خود را مبارزه با اطلاعات جعلی و غلط در دنیای آنلاین می داند در فوریه ۲۰۱۷ هفت نوع از اخبار جعلی را برمی شمرد:
۱- هجونامه: بدون سوءنیت منتشر می شود اما قابلیت گمراه کردن افراد را دارد.
۲- ارتباط غلط: وقتی عنوان سرتیتر و تصاویر یک خبر با محتوای آن تطابق ندارد.
۳- محتوای غلط انداز: استفاده غلط انداز از اطلاعات و ارایه گمراه کننده اطلاعات به منظور بدنام کردن یک شخص یا سازمان.
۴- محتوای اشتباه: وقتی محتوای موثق با اطلاعات متنی غلط درآمیخته می شود.
۵- محتوای دغل کارانه: وقتی منابع موثق با منابع جعلی و ساختگی درآمیخته می شود.
۶- محتوای دستکاری شده: وقتی اطلاعات و تصاویر موثق به منظور گمراه کردن مخاطب دستکاری می شوند. مانند حذف بخشی از محتوای یک عکس به صورتی که معنای تصویر کاملا عوض شود.
۷- محتوای ساختگی: این محتوا به طور کامل و ۱۰۰ درصد جعلی است و به منظور گمراه کردن مخاطب و صدمه زدن ساخته شده است.
#اخبارجعلی
#اطلاعات_نادرست
#اخبار_دروغ
🔸️پسا حقیقت| عصری که «واقعیات» بیشرمانه «عقیم» میشوند
🔹️ پسا حقیقت از منبعی بنام «حباب اطلاعاتی» سرچشمه می گیرد که شبکه های اجتماعی آن را شکل می دهند همان چیزی که گفته شد 60 درصد امریکایی ها امروز بر فیس بوک و توئیتر متکی شده اند «پساحقیقت» حرفش این است که دورهای در سپهر سیاسی آغاز شده که در آن به جای «فکت»ها و واقعیتهای عینی «احساسات» و «باورهای شخصی» به تصمیم های افراد جهت می دهد
🔹️ «پساحقیقت» اساسا به دنبال چیست؟ به چه دردی میخورد؟ و ما را قرار است به تفکر در چه اموری ترغیب کند؟
ممکن است عدهای بر این باور باشند که این مسئله که ٢٠١٦ سال پساحقیقت یا به تعبیر سادهسازیشده فایننشالتایمز «سال دروغ» بوده است، فینفسه چالش جدیدی پیشروی دموکراسی نگذارد، چه آنکه کلیشه دروغ و دنیای سیاست و سیاستمدارانی که به وعدههایشان عمل نمیکنند یا جامعهای که برای انتخاب بین سیاستمدار بد و بدتر مدام در حال دستوپازدن است را همه خوب میدانیم. پس در نتیجه شاید بگوییم این چیز جدیدی نیست، اما جعبه سیاهی که پساحقیقت در پیش چشمانمان باز میکند خبر از تغییر ژرفتری در نوع مناسبات اجتماعی- سیاسی، آنهم در عصر اطلاعات و دانش میدهد. پساحقیقت از دروغهای آشکاری حرف میزند که بهآسانی به امری «روزمره» در گفتوگوهای تاکسی و اتوبوس یا پشت میز شام تبدیل شدهاند؛ دروغهایی که سیاستمدار بدون پرداخت هیچ هزینه خاص سیاسی و اجتماعی میتواند در پشت تریبونها و در رسانههای دیداری مقابل چشمان میلیونها بیننده، رسا و بیواهمه بگوید و در پاسخ هرگونه اعتراضی به اصالت حقیقتی که او در پیش همگان برمیسازد، بگوید: «من آن چیزی را که در ذهنم هست، میگویم» و مخاطب او هم از همین صداقت عریانش خوشش بیاید و ستایشش کند. در این دنیا بهعبارتی، «واقعیات» بیشرمانه «عقیم» میشوند و به موجودی بیاثر و خنثی تنزل پیدا میکنند
🔹️زندگی در عصری است که قوانین کلیشهای تولید محتوا کمتر کارا هستند و اطلاعات بنا به خواسته مخاطب و حباب اطلاعاتیاش، تولید و مصرف میشوند. مناسبات تولید محتوا در دنیای آنلاین بهقدری تازه و جدید هستند که گاهی مخاطب هیچ مرز و دیواری بین فکت، پروپاگاندا، شبه علم، نظر و تحلیل کارشناسی حس نمیکند. میتوان فهمید که کارکرد حباب اطلاعاتی چیست. میتوان فهمید چرا بسیاری از آمریکاییها بهویژه ساکنان شهرهایی با سبقه لیبرال و پیوندهای وثیق به پدیده جهانیشدن، صبح روز بعد از انتخابات نمیتوانستند باور کنند ترامپ، چهلوپنجمین رئیسجمهور آمریکا خواهد بود و مدام میپرسیدند: «یعنی چطور ممکن است؟»
وجه مثبت پدیدههایی مثل ترامپ یا برگزیت، این است که «مخاطب امر سیاسی» نسبت به «حباب اطلاعاتی» که توانسته او را از «امر سیاسی» دور نگه دارد، آگاه میشود. این حیرت توأمان با آگاهی، فضای «پرسشگری» را ایجاد میکند و مفهوم پساحقیقت (چه درست یا نامناسب)، در این راستا توانسته و میتواند بسیار کمککننده باشد. اما در نهایت این ما هستیم که باید بیشتر از گذشته «سؤال» بپرسیم و پساحقیقت در این میان تنها یک بهانه است.
🔹️از خودمان بپرسیم، چه چیز باعث شد ابهت آن چیزی که تمدن معاصر به عنوان «فکت» میشناسد، تا این حد تنزل یابد؟ اینکه، چرا «فکت»ها امروزه کمتر مورد اعتماد مردم به عنوان مخاطب اصلی امر سیاسی قرار میگیرند؟ آیا ایراد از «کیفیت» آنهاست یا «تعدد» سرسامآور انواع شاخصها و معیارها که ما را در نوع رابطهمان با آنچه به عنوان «واقعیت» میشناسیم، گیج و مبهوتتر میکند؟ یا شاید مسئله، اعتماد مردم به فکت و فرایند تولیدش نبوده و نیست، بلکه اعتماد به «متخصصانی» است که آنها را تولید میکنند و در اختیار دولتها قرار میدهند؟ یا شاید مسئله حتی یک پله قبلتر باشد؛ یعنی مشکل از «مؤسسات» و «نهاد»هایی است که آن متخصصان را برای تولید آن فکت با سرمایه و پشتوانه سیاسی خاصی استخدام میکنند و دیگر مردم به آن نهادها اعتماد ندارند. یا شاید باز هم یک گام عقبتر و ریشهایتر، مشکل از سایه سیــاه نابرابریها و بیعدالتیهاست که اعتماد به «نظام حکمرانی» که آن «نهاد»ها، آن «متخصص»ها و آن «فکت»ها را درون خود حمل میکند، از بین برده است. سایهای که اعتماد را ذرهذره آب میکند؛ مثل آبشدن آدمبرفی در سرمــای زمسـتان.
/احسان نبوی-پژوهشگر علم و تکنولوژی، دانشگاه هاروارد
#پساحقیقت
#اخبار_دروغ
#اخبارجعلی
#ترامپ
🔸️اخبار جعلی و سیاستمداران |
سیاستمداران چرا و چگونه تعمدا اخبار جعلی تولید می کنند
✍محمدرضا نوروزپور، روزنامه نگار در نشست دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها با موضوع رسانهها و بحران اخبار و تصاویر جعلی :
🔹️توسل به اخبار جعلی برای حذف رقیب سیاسی و پایین آوردن مشارکت سیاسی مردم و یا برای رسیدن به هر هدف سیاسی دیگری، نهایتا به کل نهاد و امر سیاسی و کشور داری و خبر و رسانه ضربه می زند و کل جامعه از این فرایند سرخورده و متضرر خواهد شد.
🔹️در ادبیات روزنامهنگاری ما بعضا این حقیقت که سیاستمداران، جریانها و گروههای سیاسی و نهادهای خاص در تولید و توزیع و بازنشر تعمدی اخبار جعلی دخالت دارند مغفول مانده است و این از بزرگترین تهدیدهایی است که متوجه دموکراسی و مشارکت مردم در امر سیاسی میشود و بعضا اصلیترین هدف سیاستمداران از این اقدام نیز همین تحدید و تهدید دموکراسی و کاهش مشارکت مردمی در امور سیاسی است.
🔹️در دوران جدید هم نمونهی جعل خبر را برای توجیه افکار عمومی برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ داشتیم، که هم دولت بوش و هم بلر رسما خبر دروغ جعل کرده و در سطح رسانههای بین المللی نشر دادند. دولت بلر به دروغ گفت صدام دارای سلاحهای کشتار جمعی است و در عرض ۴۵ دقیقه میتواند آنها را علیه منافع کشورهای غربی بهکار بگیرد.
🔹️در تحقیقات اخیری که یک سازمان بی طرف بررسی حقیقت به نام پولیتی فکت انجام داده، مشخص شده است که دانلد ترامپ در یک لیست ۲۰ نفره از دروغگوترین کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا رتبه اول را کسب کرده، چراکه ایشان ۷۰ درصد از اظهاراتش در طول یازده ماه تبلیغات انتخاباتی یا دروغ بوده یا تقریبا دروغ بوده و همه این ها در رسانه ها بازنشر شده اند. این تحقیقات نشان داده است که صرفا ۵ درصد از اظهارات او کاملا درست بوده و ۲۵ درصد دیگر نیز نسبتا یا تا حدودی درست بوده اند.
🔹️ضربالمثلی ۳۰۰ سال است در بین سیاستمداران آمریکا مطرح است که می گوید «جعل کنید تا به هدفتان برسید.»( Fake it make it و یا Fake it till you make it) در دوران پساحقیقت ما با مخاطبانی مواجه هستیم که علاقهمند به شنیدن دروغ هستند که این تا اندازه زیادی ناشی از رفتارهای غلط سیاستمداران است. در این دوران اخبار، اطلاعات و منابع خبری و حتی افراد سیاسی به دلیل فهمشان از این دوران، اظهارات و موضع گیری و حتی سخنرانی های خود را بر اساس ذائقه مخاطب تنظیم میکنند و اگر لازم باشد قطعا از اطلاعات دروغ استفاده میکنند. سیاستمداران برای این اینکه به ذائقه مخاطبانشان خوش بیاید و بتوانند مشتریان خود را نگه دارند تعمدا اخبار جعلی به خورد آنها می دهند.
🔹️سیاستمداران و گروه های سیاسی بعضا اهداف و امیال متناقضی را در جعل اخبار دنبال می کنند که در کل می توان به برخی از آنها اینگونه اشاره کرد:
▪️کرخت کردن جامعه نسبت به اخبار و سیاست. در این روش جامعه تعمدا با اخبار منفی و اخبار جعلی نسبت به مشارکت در مسایل سیاسی نا امید و بی حس می شود و نقش و مسئولیت های اجتماعی توده ها بر زمین می ماند.
▪️ بی اعتبار کردن رقیب سیاسی از طریق ساخت و توزیع اخبار جعلی علیه او
▪️انگاره سازی مثبت یا منفی که در هر دو حال برای ساخت انگاره فکت های خبری محدودی وجود دارد و سیاستمداران یا گروه های سیاسی به ساخت اخبار جعلی مثبت یا منفی روی می آورند.
▪️جعل اخبار به منظور ارعاب سیاستمداران و یا شخص روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان و فعالان فضای مجازی به منظور ساکت کردن آنها و همراه ساختن آنها با جریان اصلی خبری ـ رسانه ای حاکم. کاستلز این روش را در تلاش ها برای کنترل ارتباطات اینترنت پایه در کشورهایی که در آن ها دولت ها الگوهای غالب در اجتماع هستند حیاتی می داند.
▪️تولید اخبار جعلی، جهت دار، منفی و افشاگرانه با هدف اجرای سیاست رسواگری که منجر به بی اعتمادی کلی مردم به سیاست و نهایتا پناه بردن آنها به احزاب ثالث، یا به رهبران جدید خارج از جریان اصلی حاکم و سیاست های غیرمتعارف آنها منجر می شود.
▪️رسانههای جانبدار، روزنامه ها یا رسانه های ارگان که وابسته به یک حزب یا یک گروه خاص هستند، تحلیلگران رسانه ای غیر مستقل، بیشترین نقش را در تولید اخبار جعلی دارند. در آمریکا شبکه فاکس نیوز به دلیل سیاست های جانبدارانه اش از راست گرایان بیشترین حجم ومیزان تولید خبر جعلی را دارد که در خود آمریکا به آن فالس نیوز می گویند.
▪️ جوامعی با سیستم های سیاسی با ثبات، رفاه اجتماعی بالا، اقتصاد قوی، دموکراسی پایدار و سابقه بالا در روزنامه نگاری با کیفیت کمتر با چالش های اخبار جعلی مواجه هستند.
▪️اصلی ترین هدف سیاستمداران از جعل اخبار، بعد از تخریب چهره سیاسی و از میدان به در بردن رقیب، ضربه زدن به مکانیزم های انتخاباتی و پایین آوردن مشارکت سیاسی در میان نخبگان و مردم است
📗عناصر اساسی فرهنگ رسانه ای در قرن 21
در قرن جدید در سازمانها تغییرات زیادی درساختار، استراتژی، اندازه و محیط خارجی روی داده است. این تغییرات موجب تغییر در مفروضات بنیادی آنها شده است که عباتند از:
1- معرفت شناسی: در سالهای اخیر، تغییر مهم معرفتی، انتقال از واژه و کلام به تصویر بوده است. در فرهنگ رسانهای یک تصویر خوب ارزش هزار واژه را دارد. صدای آمریکا VOA که همراه با تصویر بر روی ماهواره پخش می شود نشانه ای از این تغییر معرفت شناسانه است.
چاپ، جهان واژهها را بصورت ایده ای که باید کشف شود، نشان می دهد، درصورتی که صدا، جهان را به درون فرد میکشاند و تصویر جهان را به بیرون از وجود فرد می آورد. نظریه "کشت" حاکی از نتیجه استفاده زیاد از تصویر در دریافت اطّلاعات در شکل تصویری است.
2- فناوری جدید: همانگونه که در دهه 50 میلادی، ترانزیستور موجب انقلابی در استفاده از رادیو شد، فناوری دیجیتال و رایانه های مختلف در فضای اینترنت تغییرات ناباورانه ای را برای دسترسی سهل و سریع به انواع اطّلاعات فراهم کرده است.
3- شخصی شدن رسانه: وبلاگها نمادی از این امر هستند. شخصی شدن سبب می شود افراد در ایجاد فرهنگ جدید رسانه ای نقش داشته باشند.
4- همگرایی ساحتهای رسانهها: مرزهای بین رسانه ها از بین می رود. ترکیب آنها را در یک رسانه جدید شاهد هستیم.
5- فرا تجارتی شدن فرهنگ رسانه ای: برخی شبکههای تلویزیونی مانند ( MTV) اساساً مرکزی برای تأمین انواع درخواستهای تجارتی شدهاند.