🎯 آیا ادعاهای روانشناسی مثبتگرا واقعاً علمی است؟
— موعظهها، عرفانگرایی و تجاریسازی بیشاز حد، روانشناسی مثبتگرا را آماج انتقادات کرده است
📍داستان روانشناسی مثبتگرا بیشباهت به داستان پیدایش ادیان بزرگ جهانی نیست. حدود بیستسال پیش، یک روانشناس آمریکایی که عمدۀ شهرتش را مدیون تحقیق دربارۀ سیاهیهای روح انسان بود، ناگهان هنگام صحبت با دختر پنجسالهاش، از خود پرسید: چرا همه از ناخوشیهای روانی حرف میزنند، اما کسی دربارۀ شادی و شکوفایی چیزی نمیگوید؟ روانشناسی مثبتگرا اینچنین متولد شد و قدم به قدم به دستورالعملی تبدیل شد که همۀ جهان را فتح کرد. اما این موفقیت عظیم هزینههای بزرگی هم داشت.
🔖 ۲۲۰۰ کلمه
⏰ زمان مطالعه: ۱۴ دقيقه
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/9608/
هدایت شده از عصر هوشمندی
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺تبلیغ عجیب در صدا و سیما
👁🗨تبلیغ عالیس به مدل نوشیدنیهای الکلی
🔻تغییرات فرهنگی خزنده، آرام و تدریجی صورت میگیرند؛ گاه در قامت یک تبلیغ، گاه رفتار و پوشش سلبریتی و گاه در فیلمها و سریالها و... حال اگر صدا و سیمایی که بنا بود دانشگاه باشد، مروج فرهنگی خاص شود، باید نگران شتاب یافتن تغییرات شد.
🔻تا حالا فکر کردهاید چطور فرهنگ جامعه تغییر میکند و ما آن را میپذیریم؟ یا تغییرات سبک زندگی چگونه رخ میدهند؟ سهم ما (مردم، مسوولان، تصمیمسازان و...) در تحقق این تغییرات چقدر است؟
🔻آقایان! منافع اقتصادی حاصل از تبلیغات بازرگانی سبب غفلتتان از آنچه ترویج می کنید، نشود.
#معصومه_نصیری
مدرس سوادرسانهای
#سبک_زندگی
@asrehooshmandi
هدایت شده از خبرگزاری فارس
4.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نحوه تشخیص اخبار جعلی
fna.ir/ddtort
@Farsna
هدایت شده از اندیشه و قلم | احمد قدیری
🔴 بازیابی فتنه
رسانههای انگلیسی رویترز (منتشر کننده) و بیبیسی (ضریب دهنده) در چهلم کشتهشدگان و فضای بکر بیخبری جامعه ایرانی دست به کار شدند تا با ادعای ۱۵۰۰ کشته و دروغ دستور رهبری به «مقابله به هر نحو» آنهم به نقل از منابع نامعلوم وزارت کشور، فتنه دولت ساخته را به سوی رهبری بازیابی کنند.
twitter.com/GhadiriNetwork
@GhadiriNetwork
🔻در فضای مجازی چقدر دروغ میشنویم؟
🔹یک شرکت فناورانه که در زمینه امنیت شبکه کار میکند، در پیمایشی با موضوع حساسیت کاربران به اطلاعات رایج در اپلیکیشینها و شبکههای اجتماعی، از مصاحبهشوندگان در مورد اطلاعات غلط آنان در فضای مجازی پرسیده است.
🔹مطابق نتایج این پیمایش، حدود یک چهارم مصاحبهشوندگان (۲۶ درصد) حداقل یک اکانت فیک در شبکههای اجتماعی داشتهاند.
🔹۲۲ درصد آنان در اپها یا وبسایتهای جمعآوری اطلاعات شغلی، ۲۳ درصد آنها در اپلیکیشنهای دوستیابی و حدود ۱۸ درصد از آنها در اپلیکیشنهای مربوط به اسکان و اجاره دروغ گفتهاند.
جهان فکاهی
(امروز دیگر مردم "سرکوب" نمی شوند،
"سرگرم" می شوند...
رسانه ها از مخاطب خود می پرسند که "چه برنامه هایی را بیشتر دوست داری" تا پروژه ی "احمق سازی" خود را تکمیل کنند.)
تئودور آدورنو
"موزی که به عنوان یک اثر هنری به دیواری در موزه میامی چسبانده و ۱۲۰ هزار دلار فروخته شده بود، توسط یک هنرمند دیگر خورده شد. دیوید داتونا، یک هنرمند آمریکایی این موز را از دیوار کند و خورد و کار خودش را یک اجرای هنری به نام "هنرمند گرسنه" توصیف کرد"
پ.ن: آنچه برای خریدار این موز چسبیده به دیوار مهم است نه یک تابلوی نفاشی بلکه صد و بیست هزار دلار پول قاب شده است. او با این کار می گوید که من چنین ثروتی را دارا هستم که می توانم صد و بیست هزار دلار را قاب کرده و بر دیوار بچسبانم.
پیغامی که فروش این موز به جامعه هنری دارد این است که در عصر ما نه ذات کالای هنری بلکه "پول" است که ارزش آن را مشخص می کند. پولی که می تواند صرف خرید تابلوی داوینچی، ونگوک یا هر هنرمند دیگری شده یا اینکه موزی چسبیده بر دیوار را خریداری نماید..
#رسانه
✅ خودداری از پاسخ دادن به توهین،
⭕️ یکی از موثرترین پاسخهای ممکن است
🔸یک دلیلش این است که خاموشی ما ممکن است برای فردی که توهین کرده است، گیجکننده باشد؛ به این معنی که نمیداند آیا توهینش را فهمیدهایم یا خیر؛
🔸به علاوه، با این کار اجازه نمیدهیم از توهینش لذت ببرد و در نتیجه به احتمال زیاد پریشان میشود.
🔸پاسخ ندادن نشان میدهد که بود و نبود او در نظر ما یکسان است و از آن جا که هیچکس دوست ندارد نادیده گرفته شود، عدم تمایل ما به پاسخدهی، احساس تحقیرشدگی را در او بر میانگیزد...
✅ حرکت از فردی به اجتماعی
🔸در عصر دیجیتال مشتریان هنگام تصمیم گیری برای خرید بیشتر تحت تاثیر نظرات دیگران (social conformity - تمایل برای همشکل شدن با جامعه) هستند تا نظرات خود یا آثار بیرونی (تبلیغات)
🔹مشتریان در این عصر بعلت وجود اینترنت و افزایش شگفت انگیز ارتباط پذیری بیشتر تمایل به سازگاری اجتماعی دارند و عموما در اجتماعات اینترنتی خود نظراتشان را درباره برندها بطور مستقیم یا غیر مستقیم ابراز میکنند
🔸مشتریان در عصر حاضر در کنار هم تصویر خود از برندها و شرکتها را شکل میدهند. آنها با استفاده از خِرَد جمعی تصمیمات بهتری برای خرید میگیرند و خود را به همین وسیله از حملات بازاریابی برندها محافظت میکنند
چکیده ای از کتاب: marketing 4.0
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ویدئو را تا انتها ببینید!
بله، #اینستاگرام دارد آدم تربیت میکند! این لایکها، فالو و آنفالوها، دایرکتها و پیغامها بخش مهمی از زندگی ما شده. افزایش فالوور و لایک و کامنت و... روزانه هوار میلیون تومان گردش مالی دارد و خیلیها حتی تا توی رختخوابشان را هم به اشتراک میگذارند به امید بازدید بیشتر. یادتان بیاید آن هفتهای که اینترنت قطع بود، چندبار نبودِ اینستاگرام یادتان آمد؟
اینها یعنی اینستا ورای یک برنامه، دارد بخشی از زیست اجتماعی ما را شکل میدهد و علایق و ایدههای ما را تا حد مهمی مهندسی میکند و این قدرت را دارد که ما را تغییر دهد.
و #کچلیک یکی از همین هاست. کسی که از یک کودک ساده و بامزه شهرستانی حالا تبدیل به یک اینفلوئنسر پرفالوور و متمول شده و توی این راه اینطور اینقدر عوض شده.
عوض شدن ما با اینستاگرام یعنی سطحی شدن، خودنما شدن و اطواری شدن، در یک کلام اینستاگرام بد نیست ولی اینستاگرامی شدن بد است. /علی مرادخانی
سواد رسانه و روانشناسی
🔴 بازیابی فتنه رسانههای انگلیسی رویترز (منتشر کننده) و بیبیسی (ضریب دهنده) در چهلم کشتهشدگان و
✍️قمار رویترز فراتر از بیبیسی و فاکسنیوز
🎯رویترز حداقل روزی ۶ دروغ در زمان تحریمهای اقتصادی از ایران منتشر میکند. ـ محمدجواد ظریف- وزیر امورخارجه ایران
📌حالا دیگر مهم نیست چه واقعهای در کار است. اگر مسئله مربوط به ایران باشد؛ باید منتظر یک خبر اختصاصی از رویترز باشیم که با منابع ناشناسی که هرگز معرفیشان نمیکند از جلسات نامعلومی که تاریخ و مکانش مبهم است سخن بگوید که تصمیمات بسیار مهمی در آن گرفته میشود و فقط رویترز است که میداند چه شده است و منابع آگاه و ناشناسش.
📌در فوریه سال ۲۰۰۳ طرحی اعلام شد مبنی بر تاسیس یک دفتر نفوذ استراتژیک در آمریکا که یکی از وظایف عمده اش عبارت بود از انتشار دروغ هایی در رسانه های خارجی برای ترویج تصویر آمریکا در جهان. این طرح بلافاصله بایگانی شد. ماجرا واضح بود؛ اگر یک سازمان دولتی آشکارا اعلام می کرد که یکی از اهداف تاسیس آن، انتشار دروغ است در واقع به ضد خودش بدل میشد. این اتفاق معنای واضح دیگری هم داشت: انتشار رسمی دروغ ادامه خواهد یافت. اما ایده تاسیس یک آژانس حکومتی که وظیفه اش انتشار دروغ است بیش از حد صادقانه بود و باید به بایگانی سپرده می شد. دقیقا به این دلیل ساده که اشاعه دروغ، باید به نحوی کارآمد صورت بگیرد؛ والا دروغی در کار نیست.
هدایت شده از اندیشه و قلم | احمد قدیری
این مقاله مهم و خواندنی محمد جواد ظریف در مورد دروغهای رویترز را از دست ندهید:
اگر مسئله مربوط به ایران باشد؛ باید منتظر یک خبر اختصاصی از رویترز باشیم که با منابع ناشناسی که هرگز معرفیشان نمیکند از جلسات نامعلومی که تاریخ و مکانش مبهم است سخن بگوید که تصمیمات بسیار مهمی در آن گرفته میشود و فقط رویترز است که میداند چه شده است و منابع آگاه و ناشناسش. رویترز دیروز خبری منتشر میکند و از این سخن میگوید که جلسهای در مکانی نامعلوم در مقر رهبر ایران برگزار شده است و رهبر با تشر دستور داده است که هر کاری میتوانید انجام دهید تا اعتراضات را تمام کنید. رویترز در همین گزارش از کشته شدن ۱۵۰۰ نفر در جریان آبان ماه امسال خبر میدهد. خبر رویترز بلافاصله توسط رسانههای فارسی زبان خارجی در وسیع ترین شکل ممکن پوشش داده میشود و بیبیسی روی آن رژه میرود. انگار جا مانده است.
چرا رویترز اینچنین شتابزده و بدون لحاظ کردن کوچکترین اصول حرفهای روزنامهنگاری بینالمللی ضدایران خبر و گزارش منتشر میکند؟ رویترز قماری نمیکند. این گزارش ها و اخبار برای ایرانیانی که در این سرزمین زندگی میکنند یک قمار بزرگ است. اما برای مخاطب خارجی کاملا قابلباور است. چرا اینگونه شده است؟ چرا دروغهایی به این وحشتناکی درباره ایران منتشر میکند و مخاطب خارجی تعجب نمیکند؟
مخاطب غربی عادت کرده است به تنها پذیرش «دیگری» هایی که «به باورهایی که آنها فکر میکنند ایمان دارد؛ ایمان دارد». باورهایی که سرانجام با قدرت شگفتانگیز رسانههای جمعی، خود مخاطب هم خواهد پذیرفت. سناریوی رویترز در معنایی بزرگتر از اختلال امنیتی در جامعه امروز ایران قابل تفسیر است. باورهایی درباره ایران که دیگر رسانههای بدنامی مثل فاکسنیوز یا بیبیسی آنها راطرح نکردهاند. رویترز گفته است و رویترز در پارادایم رسانهای دیگری، حرکت میکند. پارادایمی که به مدد اعتبار دست نیافتی رویترز، بیش از آنکه به نهادن تاثیراتی مقطعی و سریع در جامعه آشفته این روزهای ایران منجر شود در حال ساخت باورهایی است که مخاطب خارجی را برای هر گونه تصمیم دلهرهآوری درباره ایران آماده میکند و به همین ترتیب به تدریج مخاطب ایرانی را نیز به قبول باورهایی درباره خود وادار خواهد کرد. این یکی از هوشمندانهترین اتفاقات رسانهای در مواجهه با ایران است.
این رویترز است؛ اما تصور میشد که شرطی در این میان وجود دارد. به شرط اینکه خواستههای سیاسی، از حد نگهدارنده رویترز فراتر نرود. اما حالا دیگر آن حدنگهدارنده هم وجود ندارد. رویترز چه کار میکند؟
یک ماه از وقایع انتهایی آبان ۹۸ میگذرد و منابع امنیتی و اطلاعاتی ایران درباره میزان کشته شدگان این حوادث و همچنین دیگر جزئیات مربوط به این واقعه بسیار مهم سکوت کردهاند. در مطالعات رسانهای ما با اصلی به نام ضربه اول روبرو هستیم. هر رسانهای اولین پیام را درباره موضوع موردنظر ارسال کند برنده است و پیامش تا اندازه زیادی افکار عمومی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. تکذیبهای بعدی و توضیحات بعدی عموما در بیش از نیمی از مخاطبان پیام اول ناکارآمد است و شنیده نخواهد شده است. به مدد سکوت منابع امنیتی ایران حالا رویترز ضربه اول را اینگونه میزد: رقم حیرتآور ۱۵۰۰ کشته. ساعاتی بعد یک نهاد امنیتی ایران این رقم را تکذیب میکند اما باز هم خبری از دادههای جدید نیست. ضربه اول رویترز همچنان در حال گردش در افکار عمومی ایرانیهاست و تکذیبها حالا دیگر پشت سر هم میآید. اما کاری میشود کرد؟
در فوریه سال ۲۰۰۳ طرحی اعلام شد مبنی بر تاسیس یک دفتر نفوذ استراتژیک در آمریکا که یکی از وظایف عمده اش عبارت بود از انتشار دروغ هایی در رسانههای خارجی برای ترویج تصویر آمریکا در جهان. این طرح بلافاصله بایگانی شد. ماجرا واضح بود؛ اگر یک سازمان دولتی آشکارا اعلام می کرد که یکی از اهداف تاسیس آن، انتشار دروغ است در واقع به ضد خودش بدل میشد. این اتفاق معنای واضح دیگری هم داشت: انتشار رسمی دروغ ادامه خواهد یافت. اما ایده تاسیس یک آژانس حکومتی که وظیفهاش انتشار دروغ است بیش از حد صادقانه بود و باید به بایگانی سپرده میشد. دقیقا به این دلیل ساده که اشاعه دروغ، باید به نحوی کارآمد صورت بگیرد؛ والا دروغی در کار نیست.
متن کامل مقاله:
mehrnews.com/news/4806103
@GhadiriNetwork