🎥 استراتژی رسانه‌ای «#قحطی_نمایی» در ایران چطور شکست خورد؟ 🔺 #رسانه_های_غربی می‌کوشند با استفاده از شوک شیوع #کرونا، تحریم‌های آمریکا را بزرگنمایی کرده و نوعی قحطی را در ایران القا کنند تا راه برای امتیازگیری سیاسی باز شود./جهان نیوز #كرونا_را_شكست_ميدهيم

♦️چگونه شایعات کرونایی را از واقعیت‌ها تشخیص بدهیم؟ 🧐 @akharinkhabar

⭕️کرونا هراسی، پروپاگانداي سياه بر ضد ایران اسلامی ✍سید علیرضا آل داود؛ پژوهشگر فضای مجازی و رسانه 🔴مفهوم پروپاگاندا در حوزه نظريه هاي مرتبط به تبلیغات و اقناع رسانه ای از اهميت بسیاری برخوردار است. لارسول در سال 1937 تبليغات را اين گونه تعريف کرده است: تبليغات در كلي‌ترين معني، فن اثر گذاري بر عمل انساني از راه دستكاري نمودگرها است كه ممكن است گفتاري، نوشتاري، تصويري يا موسيقايي باشد. 🔴در چنین شرایطی و در این دنیای رسانه ای شده پس از سرقت BIGDATA (کلان داده ها) و سپس با تجزیه و تحلیل این داده ها، پروپاگانداهای رسانه ای خاکستری و سیاه توسط دشمنان توسط همان سکوها(شبکه های اجتماعی، پیام رسان ها، اعلان های ابزارهای هوشمند و ...) در سطح افکار عمومی مانند یک ویروس  شیوع خواهد یافت و نخستین ثمره اش نیز تولید اخبار جعلی و انتشار گسترده آن، ایجاد ناامنی روانی و برهم خوردن نظم اجتماعی و ایجاد خسارات فراوان به سرمایه اجتماعی در سطح یک کشور است. 🔴در پروپاگاندای سیاه پیام ها داراي منبعي كذب و دروغين و اطلاعات ارائه شده نادرست، ساختگي و نيرنگ آميز است. منابع پروپاگانداي سياه خود را خودي و دوست جلوه مي‌دهند در حالي كه از طرف دشمن اداره مي‌شوند. 🔴نمونه این نوع پروپاگاندا را در موضوع شیوع ویروس کرونا که از سمت آلبانی نشینان و مرکز اعتدال عربستان و برخی جریانات نفوذی داخل کشور در حال اجرا شدن است را به وضوح می بینیم. 🔴امروزه تعداد زیادی اکانت در توییتر، صفحه در اینستاگرام و کانال و گروه در تلگرام که توسط منافقین و دشمنان اداره می شوند در حال یک عملیات شناختی ادراکی ترکیبی بر روی افکار عمومی ما در فضای مجازی رها شده، بی ضابطه و بی قانون هستند که متاسفانه هزینه های کشور را در مقابله با این ویروس افزایش داده اند.

چالش سخت زیرساخت های اینترنت اروپا در زمان قرنطینه! با تبدیل قاره اروپا به مرکز اصلی شیوه ویروس کرونا، قرنطینه گسترده در مهمترین کشورهای این قاره به اجرا گذاشته شده و صدها میلیون‌ دانش آموز و کارمند در بسیاری از کشورهای اروپایی دور کاری را آغاز کرده‌اند که همگی به اینترنت وابسته است. پرسشی که اکنون ذهن کارشناسان حوزه فناوری را به خود مشغول کرده این است که آیا این زیرساخت‌ها، تحمل این همه فشار را خواهند داشت؟ برای کاهش فشار ترافیک اینترنتی مقامات اروپایی با شرکت‌های بزرگ ارائه دهنده خدمات فیلم و ویدئو مذاکره کرده اند تا با اتخاذ تدابیری، فشار بر شبکه اینترنت در اروپا کاهش یابد و از قطع احتمالی اینترنت جلوگیری شود. یوتیوب و نتفلیکس در خط مقدم استفاده از اینترنت یوتیوب و نتفلیکس اخیرا اعلام کرده‌اند که به منظور کاهش ترافیک اینترنتی، کیفیت ویدئوهای خود را برای اروپا کاهش می‌دهند. در روزهای قرنطینه که مردم وقت بیشتری را در خانه می‌گذرانند، مراجعه برای دیدن فیلم و سریال بواسطه این دو شرکت بزرگ افزایش یافته است. این شرکت‌ها پس از گفتگو با تیری بریتون، کمیسر بازار داخلی اتحادیه اروپا اعلام کردند که کیفیت ویدیوهای خود را کاهش می دهند. کمیسر بازار داخلی اتحادیه اروپا با انتشار توئیتی از گفتگوی تلفنی خود با مدیر عامل نتفلیکس خبر داد. وی در این توییت می‌گوید که برای تامین دسترسی اینترنت برای همه، از نتفلیکس خواسته تا کیفیت فیلم‌هایش را از «HD» به وضعیت استاندارد کاهش دهد. یوتیوپ هم اعلام کرده است که بطور موقت تمام ویدیوهایش را برای حوزه اروپا از حالت «اچ دی» به حالت استاندارد تغییر می‌دهد. تدابیری که یوتیوب و نتفلیکس برای کاهش کیفیت ویدیوهایشان به اجرا گذاشته‌اند تا ۳۰ روز ادامه خواهد داشت. با این حال یوتیوب اعلام کرده است که کاربران در صورتی که مایل باشند می توانند کیفیت «اچ دی» را برای ویدیوهای خود فعال کنند.

🔴 چرا از #آزاداندیشی و مناظره می ترسیم؟ 🔹موضوعات اخیری که در کشور به واسطه #کرونا پدید آمده، مردم را دچار نگرانی کرده و به شدت به شفاف‌سازی و تبیین نیاز دارد. مسائلی چون حمله بیولوژیکی، طب سنتی، طب اسلامی، طب جدید، قرنطینه شهرها و استان ها، تعطیلی ادارات و بازار، تعطیلی حرم ها و مساجد، تعطیلی اقتصاد و تولید، مشکلات نظام بهداشت و درمان کشور، ضعف‌های مسوولین و نهادها، عدم یکپارچگی تصمیمات و اختلاف بین دولت با سایر نهادها و ... . 🔹هیچکدام از مسائل بالا به درستی برای عموم مردم تبیین نشده؛ لذا افکار عمومی به راحتی اسیر شایعات و رسانه‌های بیگانه و فضای مجازی افسارگسیخته می شود. قرائت رسانه‌های بیگانه از کرونا یک چیز است، قرائت تلویزیون ایران یک چیز است، قرائت مجموعه‌های رسانه‌ای داخلی چند چیز است و هر صاحب تریبونی یک تحلیل و تعریف دارد. معلوم است مردم پریشان و مشوش می شوند. 🔹یک عده با قطعیت میگویند چین مقصر است، عده ای با قطعیت قم را مقصر میدانند، گروهی به قطع آمریکا را عامل می دانند، برخی معتقدند که با یک حمله بیولوژیکی روبرو هستیم، دانشمندانی بر این عقیده اند که چیزی نیست و با آب شلغم خوب می‌شود! و در مقابل عده ای مصرند که ۷۰ درصد جامعه مبتلا خواهد شد و ... ! این در حالی است که هیچکدام از این گزاره‌ها، تااین لحظه اثبات نشده اند و شاید بعداً اثبات شوند. تابه اینجا صرفا با احتمالات روبرو هستیم. در این فضای عدم قطعیت‌ها، اذهان مردم مشوش است. 🔹در جدال روایت های قطعی، چه باید کرد؟ راه رسیدن به واقعیت چیست؟ بهترین راه حل آزاداندیشی و مناظره است. ما باید از بن دندان به فضای آزاداندیشی و مناظره معتقد باشیم و به آن عمل کنیم. کاری که شهید مطهری و شهید بهشتی در اول انقلاب کردند و در تلویزیون با مارکسیست ها و مجاهدین و توده ای ها و لیبرال ها مناظره می کردند سالهاست وجود ندارد. 🔹امروز رسانه های حرفه ای دنیا که روزانه مشغول مدیریت افکار و جریان سازی اند همچون بی بی سی(به زبان های مختلف) از فضای آزاداندیشی و مناظره و برنامه های گفتگو محور چالشی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند. بی بی سی با تمام خباثتش ابایی ندارد که گاهی از اوقات، طرفداران جمهوری اسلامی را هم دعوت کند. بارها شده شخصیتی مثل نجاح محمدعلی از حامیان انقلاب اسلامی را به برنامه های چالشی و مناظره دعوت کرده است.(همین نکته من را برخی طرفداری از بی بی سی هم تفسیر می کنند!) 🔹ترس از مناظره و گفتگوی چالشی در جان برخی مدیران جمهوری اسلامی در تلویزیون و رسانه های رسمی نهادینه شده است و راهی به جز شکستن این تابو نیست. شاید مثال مصطفی تاجزاده جالب باشد که خیلی از نیروهای انقلابی وی را یک ایدئولوگ و استراتژیست جریان برانداز می دانستند و مناظره با وی یک تابو بود اما با یکی دو مناظره مشخص شد چیزی در چنته ندارد. 🔹تریبون های مونولوگ و یک طرفه دردی را درمان نمی کند. تنها راه گفتگو و کرسی های آزاداندیشی و مناظره است. وقتی آزاداندیشی نباشد فضای برچسب‌زنی و تهمت همیشه جلوی تحلیل و تبیین را میگیرد. تحلیلگرانی را میشناسم که بخاطر ترس از برچسب‌زنی و تهمت و اهانت و حتی تهدید، شمشیر تحلیل را غلاف کردند. این برچسب ها هم معمولاً از ناحیه کسانی زده می شود که از کوچکترین انتقاد ترسیده و آن را به ضدیت یا مخالفت با نظام، نفهمی و بی بصیرتی و ... تفسیر می کنند. 🔹به تلویزیون و خبرگزاری های رسمی که امیدی نیست وقتی برنامه های چالشی چون ثریا و جهان آرا را تعطیل می کنند اما جریان انقلاب می تواند از همین فضای مجازی و ظرفیت هایی چون آپارات استفاده کند. تک تک مباحث اخیر و متن و حواشی کرونا به شفاف سازی و تبیین و تحلیل نیاز دارد. ✍داود مدرسی یان

🔻 «شاهزاده چارلز» پسر ارشد ملکه انگلیس و جانشین وی به ‎#كرونا مبتلا شد! ‎از نظر بی‌بی‌سی این ابتلا علائم خفیفی دارد [و جای نگرانی و دلهره و ترس نیست!] چند هفته پیش اما ابتلای معاون وزیر بهداشت ایران به کرونا دلهره‌آور و نشانه گستردگی ابعاد بحران در ایران و البته مخفی‌کاری مسولان بود! پ.ن١: این حجم از تناقض رو چجوری با خودشون حمل می‌کنن؟! پ. ن٢: بیچاره مخاطبان ساده لوحی که این رسانه‌ها رو بی طرف می‌دونن! 💬 محمد اکبرزاده کانال طنز «دکترسلام»: @Drsalaam

https://www.youtube.com/watch?v=2DTmIPKho3E&feature=youtu.be ابر متحرک کلمات رسانه های آنلاین در سال ۱۳۹۸ این موشن گرافیک از بهم پیوستن ۳۶۵ ابرکلمات روزانه که بر مبنای ۵میلیون خبر که در طول سال و توسط بیش از ۱۰۰ پایگاه خبری رسمی، خبرگزاری و روزنامه آنلاین استفاده شده، استخراج گردیده است.

#کرونا | 🔸 روزنامه‌نگاری آنلاین #رسانه‌های_چاپی طبق سنت همه ساله در پایان سال؛ دستور توقف به جهان را دادند و به جهان گفتند بایستد تا این‌ها از تعطیلات برگردند. اما تا این‌ها از تعطیلات برگردند. شاید بهتر باشد که آنلاین ژورنالیست‌ها و به طور کلی هر که در #وب و پلتفرم‌های #سوشال_مدیایی می‌نویسد این چند نکته را هم در مورد خبرهای #کرونا ببیند و اگر تشخیص داد راهگشاست استفاده کند: 1⃣تیترهای هیجانی کلیلک‌خور نزنیم 2⃣دراماتیکً ننویسم (تاکید بر هرم وارونه) 3⃣کاربردی بنویسیم 4⃣توصیه‌های پیشگیرانه داشته باشیم 5⃣پرهیز از صفت (مرگبار) 6⃣اگر فرصت دارید این توصیه‌های مرتبط با #روزنامه‌نگاری را بخوانید و اگر هم بیشتر فرصت دارید ترجمه و منتشرشان کنید. ▫️Tips for Journalists Covering COVID-19 https://gijn.org/2020/03/10/tips-for-journalists-covering-covid-19/ دکتر یونس شکرخواه

🔴 #تله_سرگرمی ⏪حواستان به آن پشت باشد ✍️معصومه نصیری ـ مدرس رسانه 🔹امروز شیوه های تغییر نگرش در مخاطبان تغییر کرده است. مهندسی ذهن مخاطب در مواقعی که هیچ دروازه بانی ذهنی صورت نمی گیرد، بهترین مدل جهت دهی به افکار عمومی یک جامعه است؛ کجا بهتر از حوزه #سرگرمی؛ از فیلم و سریال و موسیقی گرفته تا همین کانال های طنز، لطیفه و زرد شبکه های اجتماعی. همینجاست که برای تمسخر ایران و ایرانی لطیفه ساخته می شود، ذائقه مخاطب تغییر یافته، ناامیدی در قالب طنز به مردم تزریق و قبح شکنی صورت می گیرد. 🔹البته این صفحات در بزنگاه ها از قالب طنز خارج شده و در قامت یک کانال سیاسی خاص وارد میدان می شوند. همین کانال ها ضمن جذب مخاطب در شرایط عادی با تهیه محتواهای سرگرم کننده، مخاطب را در تله #شادباش و #خوش_بگذران نگه می دارند و ضمن تاثیرات جدی فرهنگی، به موقع آنچه مدنظر دارند را القا می کنند. در واقع این کانال ها با #گروگان گیری و #فریب مخاطبان ضمن استحاله فرهنگی، در نهایت با نگاهی کالایی، آنها را معامله می کنند. 🔹مساله مهم عدم نظارت کافی بر این صفحات است. ناظران یا خواب هستند یا خودشان را به خواب زده اند که هر دو یعنی خیانت به فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و پذیرش اینکه ما قورباغه های آب پزی شده ایم. 🔹عصب‌های‌ پای قورباغه بسیار حساس هستند وقتی در آب با دمای صد درجه یک قورباغه را بیندازیم یک دفعه بیرون می‌پرد چون خیلی داغ است، اما وقتی یک قورباغه را در آب خنک بیندازی و کم کم آب جوش بیاید، قورباغه با اینکه گرمش است و می‌خواهد بیرون بپرد اما دیگه توانی برای بیرون پریدن ندارد چون همزمان بی‌رمق شده است و... 🔹کاری که این صفحات با فرهنگ می‌کنند دقیقا همین‌گونه است. به قدری آرام رخ می‌دهد که اصلا متوجهش نمی‌شویم و این یعنی #فاجعه.

📎 #بازنشر به مناسبت پخش سریال پایتخت ۶ 🔺صدا و سیما و گناه نابخشودنیِ "مرجعیت‌بخشی" به بازیگران 🔹چرا بازیگران سینما و تلویزیون، به اندازه‌ای مرجعیت اجتماعی یافته‌اند که در بزنگاه‌های مهم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقش‌های اساسی و بعضا تعیین کننده ایفا می‌کنند؟ آیا آنان شایستگی چنین جایگاهی را در جامعه دارند؟ 🔹پیش از پاسخ به این سوال، باید در شخصیت بازیگران دقیق شویم. بازیگر کیست؟ بازیگر در واقع هنرمندی است که می‌تواند ذهن خود را در اختیار نویسنده و جوارح خود را در اختیار کارگردان بگذارد تا به دستور آنها بگوید و بجنبد. بازیگر به اختیار خود نه سخنی می‌تواند بگوید و نه حرکتی می‌تواند بکند. اواخر سال ۱۳۹۷ اتفاقی افتاد که اشاره به آن، در لمس بیشتر این معنی به ما کمک می‌کند. وقتی خشایار الوند، نویسنده سریال پایختت چهره در نقاب خاک کشید، دیدیم که کل پروژه متوقف شد؛ نقی معمولی با رفتن خشایار الوند دچار مرگ مغزی شد و از سیروس مقدم که مسئول تنظیم حرکات جوارح او بود نیز، کاری برای احیایش برنیامد. آقای مقدم حرف جالبی در تلویزیون زد و گفت من تجربه از دست دادن عوامل را در میانه کار دارم و پس از فوت خانم پوپک گلدره، بازیگر دیگری را جایگزین کردم. اما نویسنده را نمی‌توان جایگزین کرد و آقای مقدم هم نتوانست. نویسنده خالق همه شخصیت‌های فیلم و داستان فیلم است و جایگزین ندارد. 🔹حال پرسش اینجاست که چرا علاقه مردم به شخصیت نقی معمولی-که مخلوق ذهن خشایار الوند است- آقای محسن تنابنده را تبدیل به سلبریتی می‌کند و او در مسائل گوناگون از موضع و جایگاه نقی معمولی اظهار نظر می‌کند؟ آیا او این حق را دارد؟ آیا تبدیل شدن بازیگران به صاحب‌نظران اجتماعی، سوء استفاده و سرقت شخصیت محبوبی نیست که نویسنده خلق کرده است؟ 🔹پاسخ این سوالات البته روشن است. اما چه چیزی باعث شده است که بازیگران، به چنین جایگاهی در اجتماع برسند؟ به نظر می‌رسد مقصر اصلی در این سرقت شخصیتی، سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران سازمان صدا و سیما هستند. سازمان صدا و سیما به جای اینکه بیینده را از این وهم در بیاورد که آنچه دیده است، فیلم است و آنکه بازی می‌کند، در حال اجرای دستورات نویسنده و کارگردان است، در فضای خارج از فیلم بیشتر به وهم این‌همانی معمولی-تنابنده دامن می‌زند. وقتی گاه و بیگاه، در برنامه‌های مناسبتی، بازیگر میهمان است و مجری از علائق و سلایقش تا نظراتش درباره مسائل گوناگون از او سوال می‌کند، روشن است که این بازیگر دچار توهم صاحب‌نظر بودن در امور گوناگون جامعه خواهد شد. درباره خوانندگان محترم نیز مسئله همین است. حنجره خوبی دارند و توانسته‌اند مفهومی که شاعر می‌سراید و با وزنی که او ساخته، صدایی بسازند، اما گاه شخصیت شاعر را به سرقت می‌برند و چنان رفتار می‌کنند که گویی آنچه خوانده‌اند، سخن خود آنهاست. 🔹وقتی این توهم، هم در بازیگر و هم در مردم، ایجاد شد، بازیگران یا به استخدام سیاسی درمی‌آیند و در بزنگاه‌های سیاسی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند، یا اینکه دوز این توهم در جامعه چنان بالا می‌زند که بازیگران سیاستمدار می‌شوند. 🔹این وضعیت متوهمانه، حاصل نگاه تفرجگاهی به جای نگاه دانشگاهی به صدا و سیماست. هدف صدا و سیما نباید سرگرم کردن مردم و گذراندن وقت آنها باشد، بلکه هدف باید اعتلای سواد و فهم و درک و آگاهی مردم باشد. سلبریتی‌پروری و مرجعیت‌بخشی به آنها، با این اهداف متعالی در تضاد و تناقض است. 🔹خوب است دوستان تصمیم‌گیر در صدا و سیما، اگر هم بنا دارند به جای دانشمندان و صاحب‌نظران، عوامل فیلم و سریال را به برنامه‌ها دعوت کرده و از علایق و سلایقشان سوال کنند، به جای بازیگران نویسندگان فیلم‌نامه‌ها، و به جای خوانندگان، شاعران را دعوت کنند تا درباره آنچه خلق کرده‌اند با مردم سخن بگویند. @syjebraily

بازدید #پوتین از بیمارستان مبتلايان به #کرونا در مسکو حضور میدانی در #مدیریت_بحران، یک عنصر تعيين کننده در قوت تصمیم ها و تضمین اجراست. ضمن اینکه وجهه بالایی از تسلط بر اوضاع یک رئیس جمهور را به نمایش می گذارد و بار روانی مثبتی در جامعه منتشر می کند. #مدیریت_ویدئو_کنفرانسی #روحانی #محمد_عبدالهی https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh

⭕️خبر برای مغز مانند شکر است برای بدن! 👤«رالف دابلی» نویسنده و محقق آمریکایی در کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» می‌گوید طی دهه‌های اخیر انسان متوجه شده که رژیم غذایی نامناسب، زندگی را به‌خطر می‌اندازد و بیماری‌های زیادی نظیر سکته و دیابت به‌دنبال دارد. با این حال، بسیاری از ما هنوز متوجه نیستیم که خبر برای مغز مانند شکر است برای بدن! هضم اخبار برای مغز به‌سادگی هضم شکر برای بدن است. 💢شکر می‌تواند به‌سادگی جذب بدن شود و برای بدن مضر است. رسانه یک‌سره تکه‌های بسیار کوچکی از اخبار را به خورد مغز ما می‌دهد. این تکه‌های خبر آن‌قدر کوچک هستند که اگر آن‌ها را جداگانه در نظر بگیرید، اصلاً دچار نگرانی نمی‌شوید و فهم و جذب آن‌ها نیاز چندانی به فکر کردن ندارد. 💢این دقیقاْ دلیل اصلی سیری‌ناپذیریِ مغز ما در مصرف خبر است. ما از مصرف خبر سیر نمی‌شویم. نقطه مقابل این وضعیت را می‌توان در مطالعه کتاب یا مقاله دید. خواندن و هضم کردن اطلاعات موجود در یک کتاب یا مقاله طولانی نیاز به فکر کردن دارد. گزاره‌ها و خبرهایی که رسانه در اختیار شما قرار می‌دهد، برای مغز مانند شکلات‌هایی در زرورق‌های رنگ و وارنگ است. به گفته دابلی امروز ما با اطلاعات و اخبار همان‌طور برخورد می‌کنیم که بیست سال پیش با غذاها برخورد می‌کردیم. 🔺اخبار بد بسیار سریع‌تر از سایر اخبار جذب مغز می‌شود و اثری عمیق‌تر روی ناخودآگاه فرد می‌گذارد. دلیل اصلی سرعت بالای جذب اخبار بد، امکان همذات‌پنداریِ مخاطب با کسانی است که درگیر یک سانحه بوده‌اند. شما ذاتاً تمایل دارید خودتان را جای افراد درگیر حادثه بگذارید. رسانه از این تمایل به‌خوبی آگاه است. #سواد_رسانه_ای