📝 مرگ غریبانه/ دنیای سلبریتی خواه!
#پیشنهاد_ویژه
#حتما_بخوانید
✅ با فوتبال بیگانه نیستم. در سطح تیم های باشگاهی و دانشگاهی هم بازی کرده ام. طرفدار پروپاقرص پرسپولیس و رئال مادرید هم هستم. بنابراین آن چه می گویم از سر بی علاقگی به ورزش و به ویژه فوتبال نیست.
در روزهای اخیر درگذشت نابهنگام مهرداد میناوند و علی انصاریان دل همه را به درد آورد و به ویژه اهالی ورزش و طرفداران فوتبال را عزادار کرد. رسانه های مختلف در سطح گسترده ای اخبار مربوط به بیماری و وضعیت بستری و درمان این دو عزیز را پوشش دادند. رسانه های گونه گون از اینستاگرام گرفته تا شبکه خبر ملی وفات این دو ورزشکار دوست داشتنی را در ابعاد مختلف مورد توجه قرار دادند. روح شان شاد و قرین رحمت الهی باد.
✅ دیشب این خبرهای غمگنانه مرا به یاد مرگ های استادان و دانشمندان عالیقدر کشورمان انداخت که چگونه در تنهایی و بی کسی و در سکوت و بی توجهی سنگین رسانه ها از دنیا رفتند. جدا از خبری کوتاه در لابلای اخبار پر سروصدای رسانه ها، مرگ این بزرگان بازتابی در جامعه نداشت. حداقل اهل علم می توانند به یاد بیاورند مرگ بی صدای جواد شیخ الاسلامی (استاد بزرگ تاریخ معاصر ایران) را و یا مرگ در تنهایی خسرو فرشیدورد و مظفر بختیار (استادان برجسته ادبیات فارسی دانشگاه تهران) را و یا مرگ استادان تاریخ محمدابراهیم باستانی پاریزی، احسان اشراقی و عبدالکریم گلشنی را بدون این که در در و دیوار شهر نمودی داشته باشد. به این فهرست می توان اسامی زیادی را اضافه کرد، حتّا ایرج نوبخت استاد تاریخ هنر و مترجم آثار مختلف ادبی و تاریخ عثمانی را که دیروز در غربت دار فانی را وداع گفت. از سوی دیگر، هم زمان که هنرمند عزیزمان گوهر خیراندیش در بیمارستان بستری است و رسانه ها مرتب اخبار درمان ایشان را گزارش می کنند، بهاءالدین خرمشاهی استاد برجسته حافظ پژوه و قران پژوه کشورمان هم در بیمارستانی دیگری تحت درمان است. اما کسی چندان توجهی به آن ندارد. اگر خدای نکرده به رحمت خدا برود، شاید اندک بازتاب رسانه ای داشته باشد.
✅ زنده یاد علی انصاریان بازیکن متوسط به بالایی بود با کمترین درخشش در سطح ملی. از حیث هنری هم هیچ ویژگی برجسته ای برای او نمی توان برشمرد. اما از قبال همین فعالیت های ورزشی و هنری اش کم پول درنیاورد. حلالش باد. اما استادان و دانشمندان این دیار چه؟ نه متوسط ها و متوسط به پایین ها؛ ببینید استادان درجه یک این کشور چگونه زندگی می کنند؟ از چه مزایا و امکانات مالی برخوردارند؟ امورات زندگی شان چگونه می گذرد؟ ببینید درآمد اهل علمی که تمام زندگی شان را وقف خدمت به جامعه علمی در سطح ملی و بین المللی کرده اند، آیا با درآمد یک فوتبالیست متوسط، نه لیگ برتری بل دسته یک ایران، که یک شوت درست و حسابی هم نمی تواند بزند، قابل قیاس است؟ ببینید یک هنرپیشه آماتور در سینمای ایران با بازی در فیلم های بی خاصیت چقدر درمی آورد؟ آن را مقایسه کنید با حقوق استاد ممتاز ادبیات فارسی ایران در دانشگاه تهران با شهرتی جهانی: محمدرضا شفیعی کدکنی.
✅ این مشکله فقط مربوط به جامعه ما نیست. در همه جای دنیا این گونه است. شکی نیست که درآمد سلبریتی ها در همه جای دنیا بالاست. اما آیا وضعیت معلمان و استادان هم در کشورهای دیگر به اسفناکی ایران است؟ مردم عادی شاید حق دارند علاقه به شعر و ادبیات و تاریخ نداشته باشند و از مرگ بزرگان این معارف متاثر نشوند و در استوری ها و استاتوس هاشان واکنشی بدان نشان ندهند؛ اما سیاستگذاران و حاکمان چه؟ این همه بی مهری به اهل علم از برای چیست؟ برخی از این استادان که در بالا اسم شان رفت، در تنهایی مطلق در خانه فقیرانه شان از دنیا رفته اند؛ یعنی سر پیری پرستاری هم نداشته اند.
✅ معلمان و استادان و دانشمندان برجسته این دیار را هم دریابید، امروز هستند و معلوم نیست فردا باشند. ایشان هم سرمایه های اجتماعی این جامعه اند، چونان هنرمندان و ورزشکاران. این همه تبعیض برای چیست؟ خیل جوانان تحصیل کرده نخبه این کشور را نمی بینید چگونه بار هجرت بسته اند؟
حسن حضرتی
👇👇👇👇
@resanesharif
🔺اینستاگرام؛ بزرگترین بیمارسرای دنیا
#حتما_بخوانید
🔴 میل به «#خودنمایی»، اساساً یک بیماری بشمار میآید که دارای سطوح و نمودهای متفاوتی است.
❇️هر فردی که در درون خود تشنهی تأیید و تحسین از جانب کسانی است که همانند خودِ وی انسانهای ترازی نیستند و غرق در عیوب میباشند، یک فرد «افسرده» و بیمار محسوب میشود. البته در این بین، گرایش به خودنمایی و دریافت تحسین در چهارچوب نظام «#خانواده» طبیعتا استثنا و مطلوب میباشد، اما در همین مورد نیز این امر دارای قواعد و ضوابط خاصی است و نمیتوان آن را مطلق دانست.
💢در دنیای کنونی ما، فراواناند اشخاصی که به علت وجود حفرههای درونشخصیتی و افسردگیِ ناشی از آن، به جای تلاش برای اتصال خود به تنها موجود غنیّ محض و توپُر در عالم (الله الصّمد) و جلب تأیید و آفرینِ او، چاره را در دویدن بیتابانه و بیصبرانه به سمت سراب تحسین و تشویق از جانب درماندگانی (فالوورز) همانند خودشان میبینند! فأین تذهبون؟⁉️
#اینستاگرامِ سمزا (نه مسموم) و بیماریزا (نه بیمار)، بهواقع مجمع بیمارانی است که به طمع درمان، از قضا به محل تشدیدکنندهی بیماری و مرکز ارائهی داروی فسادآور و کشنده پناه آوردهاند! آه!
بنابرین، اینستاگرام را نمیتوان یک «بیمارستان» دانست، بلکه این خرابشده «بیمارسرا»یی بیش نیست.
قاطبهی جماعت مزبور نیز «بیمار» هستند، نه آنکه ذاتا انسانهای پلیدی باشند. پس برایشان طلب «شفا» کنیم. نیازی به «نفرین» نیست.
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
🌎کانال رسانه شریف 🔻
🆔 @resanesharif