💠۲۱ فروردین سالروز شهادت سپهبد صیاد شیرازی
#خاطره
❇️ دو روز پس از شهادت شهید صیاد شیرازی، در حالی که صدام به تازگی از تکریت و کاخ پیچ در پیچش بازگشته بود از «حمود» منشی خود خواست مراتب تشکرش را از منافقین به دلیل ترور این افسر ایرانی به آنها ابلاغ و به قصی پسر جنایتکار و فاسدش نیز دستور داد به سران منافقین پاداش دهد. صدام به حمود گفته بود کاش این ترور در سالهای اول جنگ رخ میداد.
✅ چنین حالی آرزویم است; کاش ما هم به جایی برسیم که بتونیم چنین تنفری در دل دشمنان اسلام و ایران نسبت به خودمون ایجاد کنیم...
🔰🔰🔰🔰
@resanesharif
💠 #خاطره
💢 بابا مهدوی؛ طلبه مروی بودم, روز افتتاحیه دروس(روز ۱ شهریور طبق وقف) سخنران جلسه بودند در قامت تولیت مدرسه، برای من بچه شهرستانی دیدار با یک شخصیتی در این رتبه, نو و پرهیجان بود... هر چهارشنبه کلاس اخلاق داشتند و کتاب اخلاق عملی شان را تدریس می کردند البته با چاشنی مسائل سیاسی اجتماعی روز...
پایه دو بودم عصر چهارشنبه, مدرسه را به مقصد خانه در حال ترک بودند که در حیاط مدرسه بهشتی(مدرسه تابعه چسبیده به مروی) به گروه مباحثه ما برخوردند. به احترامشان ایستادیم و دست بر سینه. فرمودند چایی دارید(تصور کنید من بچه طلبه رو😊) گفتیم بله و با بزرگواری تشریف آوردن حجره ما و از الفیه و منطق مظفر سوالهایی را پرسیدند و خوش و بش...انشالله غریق رحمت الهی آیت الله مهدوی کنی🙏
🌀 آقا مجتبی؛ سال اول طلبگی در خوابگاهی(اول پله نوروز خان) متعلق به مروی بودم که در همان روزهای اول یکی از طلبه ها بدو بدو اومد گفت فلانی بیا یه چیزی نشونت بدم. برد دم پنجره. گفت اون روحانی پیرمرد سر به زیر در حال عبور از جلوی مغازه ها رو میبینی مجتهد هستند مرجع تقلید هستند و رساله دارند و امام جماعت مسجد جامع بازار...مسجد جامع شده بود پاتوق عبادی ما، عجب فضایی داشت. در و دیوار مسجد و نمازگزاران و امام جماعتی مجتهد که بعد نماز مینشست روی صندلی کوچکی و احکام شرعی جواب میداد... جلسات اخلاقشان در خیابان ایران، چه جمعیتی، چقدر جوان ، از ناصرخسرو تا خ ایران کوچه های منتهی به جلسه اخلاق شده بود محل مباحثه علمی و انگیزشی ما و چه حالی داشت رمضان و محرم...روحمان با یادت شاد آیت الله مجتبی تهرانی🙏
@resanesharif
📣 نگرانی یک دهههشتادی برای دههنودیهای زلزله زده
💠 آقا سعید
چند سال پیش توفیق داشتم در یک دوره تابستانی به دعوت مدیر محترم مدرسه علمیه امام خمینی خوی در جمع دوستان طلبه در شهر مشهد مقدس، درس منطق کاربردی داشته باشم، آقا سعید از طلاب خوش فکر و باهوش کلاس البته با شیطنت های نوجوانی بود، یکی از رفقا متنی را در وصف مجاهدت های او در زلزله #خوی نوشته که در ادامه مطلب میارمش👇
🔰🔰🔰
▫️دوستانش تعریف میکنند که از زمان وقوع زلزله، مثل بقیه طلاب قرارگاه، خواب ندارد و شب و روز نمیشناسد. دائم در فکر و خیال کمپ های مناطق زلزله زده است. با اینکه در تدارکات هم خیلی فعالیت دارد، اما دغدغه مرکزی اش، کودکان نگرانی است که روزهای تلخی را سپری میکنند.
▫️رفیقش چنین روایت میکرد که کار با کودک را دوست دارد. هم همیشگی اش این سوال جدی است که آینده بچه ها و نوجوانان کشور چه خواهد شد؟ به شدت معتقد به کار فرهنگی و وقت گذرانی با دهه نودی هاست.
▫️ روز اول فعالیتش در ایام زلزله که میان بچه ها رفته بود، به پنج نفر از بچه های کمپ، سرود ملی را یاد داد و بچه ها هم با اشتیاق مثال زدنی، حفظ کردند.
▫️میگفت: اگر اینا(بچه ها) بتونن هویت مذهبی و ملی شون رو درونیسازی کنن، تابآوری و مقاومت بالایی مقابل حوادث رهزن روزگار و سارقان فکر و فرهنگ، خواهند داشت. ۲۲بهمن هم در سوز سرما بند و بساط بازی و سرگرمی را جمع کرد و توپ و بادکنک به دوش، سمت کمپ ها راه افتاد تا #خاطره بهمن ماهی قشنگی را برای بچهها رقم بزند.
🌸خداقوت به همه جهادی هایی که مایه آبرو شدند🙏
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌎کانال رسانه شریف 🔻
🆔 @resanesharif