eitaa logo
ایستگاه روایت شهدا
444 دنبال‌کننده
568 عکس
339 ویدیو
11 فایل
🌱‟رِوٰایَتْگَرِی‟ قِصِه‌ی دلدادگیِ واماندگانِ از کاروان "شهدا"ست...! ✍️استاد محمدباقر نادم 🔶راوی موسسه روایت سیره شهدا_قم 🔶نویسنده 🔶پژوهشگر 🔶سخنران به یاد علمدار روایتگری🌷 #شَهِیدحٰاج‌ْعَبْدُالله‌ضٰابِط ✅ادمین: @admin_revayat_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| لحظه دیدار پدر شهیــد عجمیان با پیکر مطهر پســرش 🕊 بنا نبود که آفت به جان ما بزنند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند 🌱🥀🥀 https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅صلی الله علیک یا ابا عبدلله الحسین علیه السلام السلام علی الحسین .... و علی علی بن الحسین .... و علی اولاد الحسین.... و علی اصحاب الحسین.... https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آنکس که باید ببینید،میبیند...! https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
در هوایت تا که باشم، پر به دردم میخورد زیر پایت تا گذارم، سر به دردم میخورد در قیامت مادرت زهرا به دادم میرسد این مقام نوکری، محشر به دردم میخورد شبتون حسینی https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
🔰 باز کردن چشمهای غبارگرفته شهید سلیمانی چشم‌های غبارگرفته‌ را باز کرد با این شهادت. دشمنان در مقابل عظمت ملّت ایران احساس خضوع کردند؛ ممکن است به رو نیاوردند امّا چاره‌ای ندارند. آن دشمنی که سعی می‌کند این مجاهد عظیم‌‌القدر را و این سردارِ فرماندهِ مبارزه‌ی با تروریسم را به عنوان یک تروریست معرّفی کند، آمریکایی‌های بی‌انصاف، آمریکایی‌های دروغ‌گو، آمریکایی‌های هَجوگو که واقعاً ارزشی برای حرف‌هایشان نمی‌شود قائل شد، اینها سعی می‌کردند این‌ جوری عمل کنند؛ ملّت ایران زد توی دهن اینها. 🔺بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردم قم ۱۳۹۸/۱۰/۱۸ https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
🍂 «مگه آرزو نداشتید با هم بریم توی کوچه خیابونای شهر دور بزنیم؟»  «داشتم. اما تو امروز یه چیزیت هست. این کت و شلوار رو هم بی جهت نپوشیدی» چشم هایش برق زد. گفتم «اسماعیل، من دیگه از دست تو کلافه شدم. جنگ یه روز، یه ماه، یه سال، الان شیش ساله جبهه ای، همه رزمنده توی جبهه‌ن ولی برای خانواده شون وقت می‌ذارن.» سرش را پایین انداخت. «جنگ فرصت خیلی چیزا رو بهم نداد!» فرمان ماشین را چرخاند طرف امانیه، زد کنار. گفت: «همین جا بشینیم.» با خودم گفتم نکند به زنش حرفی زده ام و حالا من را آورده اینجا که نصیحتم کند. انگار ذهنم را بخواند گفت: «مامان، آورد متون بیرون تا با هم حرف بزنیم.»  چشم دوختم به چشم هایش که در حصار مژه ها و ابروهای مشکی برق می‌زد. گفتم:«به گوشم.» گفت: «مامان، می دونید یه وقتایی پدرا و مادرا برای بچه هاشون دردسر می‌شن؟ می دونید علاقه شما ممکنه نذاره من به وظیفه م عمل کنم؟» «یعنی چی؟» «مثلا همین که دوست دارید من رو توی این لباس ببینید و کیف کنید.»  هاج و واج نگاهش کردم گفت «می‌دونید چه وقت مادر باید از جوونش لذت ببره؟» گفتم: «نه» چشم دوخت به کف‌پوش پیاده‌روی امانیه؛ موزاییک‌های مربع شکلی که دورتادورش علف خودروُ سبز شده بود. گفت: «وقتی که ببینه جوونش برای رضای خدا جهاد کرده و در خون خودش غوطه‌وره.» «اسماعیل مامان این چیزا رو برای من نخوای ها ببین بات ناقصه، دستت ناقصه، من به همین قدر قانعم. خدا رو شاکرم که می بینمت. دیگه نخواه غوطه ور توی خون ببینمت ها!» خندید «نمی بینید. حالا حالاها که جسدم رو نمی آرن. دلم می خواد وقتی برگردم که همه مفقودای گردانم برگشته باشن» داد زدم: «مفقود؟ خدا نکنه من تحملش رو ندارم. این حرف رو نزنید.»  «خوش به سعادتم اگه اثری ازم نمونه. اگه مفقود بشم، هر شب جمعه حضرت زهرا می آن و سرم رو به دامن می‌ذارن. وای اسماعیل ... این حرفا رو نزن تحملش رو ندارم» سرش را زیر انداخت. گفتم: «اسماعیل چی می خوای بگی؟ می خوای من رو برای رفتنت آماده کنی؟»  بروبر نگاهم کرد. چشم هایش برق می زد. گفتم اگه تو بری من چی‌کار کنم با بچه های یتیم تو؟ پسرت... آشفته گفتم: «تو داری با من وداع می کنی؟» زدم زیر گریه و گفتم:« این حرفا چیه می‌زنی؟» شروع کردم به کولی گری. هر چه می گفت:«مامان پشیمون می‌شید. گوش بدید... به گریه گذاشتم و گفتم :«نمی شنوم!» من را بغل گرفت و او هم زد زیر گریه.... https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
Mohammadreza Aligholi - Khake Sorkh (128).mp3
3.56M
🍂 آهنگ زیبا موسیقی فیلم خاک سرخ با موضوع دفاع مقدس سال ساخت: ۱۳۸۱ به کارگردانی: ابراهیم حاتمی کیا با صدای: محمدرضا علیقلی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60
قرارمان همین بهار زیر شکوفه های شعر...! آنجا که واژه ها برای تو گل می کنند ! آنجا که حرف های زمین افتاده ام ، دوباره سبز می شوند قرارمان زیرِ چشم های تو ! آنجا که شعر نم نم شروع می شود...! شهید مصطفی صدر زاده 🌷 📎، روزتون شهـدایـی❤️ https://eitaa.com/joinchat/3639148838C86c083fb60