📌 #خبر_ویژه
🔹آمریکا هم مثل اسرائیل هیچ غلطی نمیتواند بکند
🔸عضو شورای روابط خارجی آمریکا میگوید: آمریکا نمیخواهد و اسرائیل نمیتواند به ایران حمله کند.
«ایلان برمن» در تحلیلی برای روزنامه واشنگتنتایمز نوشت: جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران بهدلیل اینکه آمریکا نمیخواهد دست به قمار نظامی علیه ایران بزند و اسرائیل بهرغم خواستن توان این کار را به تنهایی ندارد، همچون کلافی سردرگم، دولتمردان تلآویو را آزار میدهد.
جمهوری اسلامی ایران از دیرباز مهمترین چالش راهبردی پیشروی اسرائیل بوده است. امروزه، با وجود سالها تمرکز مداوم، و همچنین طیف وسیعی از ابتکارات مخفی برای از بین بردن قابلیتهای نظامی و فناوری هستهای ایران، این تهدید بهطور قابلتوجهی حادتر شده است. در نتیجه، دولت یهود بهسرعت در حال نزدیک شدن به یک مقطع حساس در سیاست خود در قبال ایران است.
همانطور که در سفر اخیر به اسرائیل شنیدم، دو چیز این لحظه سرنوشتساز را به هم نزدیکتر میکند. اولین مورد، پیشرفتهای شتابان هستهای خود ایران است. اخیرا کشف شد که این کشور اورانیوم را با خلوص 84 درصد غنیسازی کرده است، که تنها اندکی با خط قرمز 90 درصدی که توسط رهبران متوالی اسرائیل ترسیم شده، فاصله دارد. این نشاندهنده پیشرفت جدی و پایدار هستهای از جانب جمهوری اسلامی ایران است. پیشرفتی که علیرغم فشارهای اقتصادی و سیاسی گستردهای که غرب در سالهای اخیر علیه ایران اعمال کرده است، رخ داده است.
دوم، ورشکستگی رویکرد فعلی آمریکا در قبال تهدید ایران است. در نتیجه، آنها ادعا میکنند که ایالات متحده «پلَن بی» زیادی برای جلوگیری از هستهای شدن ایران ندارد. این درک هشیارکننده حتی آن دسته از اسرائیلیهایی را که پیشتر از برجام حمایت کرده بودند، متقاعد کرده است که اسرائیل باید برای از بین بردن (یا حداقل به تاخیر انداختن) تلاش هستهای ایران بهطور یکجانبه اقدام کند.
با این حال، اینکه آیا واقعا اسرائیل میتواند این کار را انجام دهد، موضوع بحث قابلتوجهی در تلآویو است. سخنی که اغلب شنیده میشود این است که برنامه هستهای ایران بسیار بالغ، توزیعشده و انعطافپذیرتر از آن است که با هرگونه اقدام نظامی قابلتصور اسرائیل حذف شود.
اسرائیل در زمینه منابع لازم برای انجام چنین حملهای کمبود دارد. در اینجا، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، موضوع انتقادات گستردهای است. هم مفسران لیبرال و هم محافظهکار ادعا میکنند که نتانیاهو علیرغم تمام لفاظیهای مداوم خود در مورد خطرات ایران هستهای، آخرینباری که بر سر کار بود، برای تقویت تواناییهای نظامی اسرائیل به اندازه کافی تلاش نکرد. به عبارت ساده، آنها میگویند، او بیش از حد به دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا اعتماد داشت و بنابراین منابع کافی را برای ایجاد یک گزینه نظامی مستقل علیه ایران اختصاص نداد....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/264465
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper
📌 #خبر_ویژه
🔹آمریکا هم مثل اسرائیل هیچ غلطی نمیتواند بکند
🔸عضو شورای روابط خارجی آمریکا میگوید: آمریکا نمیخواهد و اسرائیل نمیتواند به ایران حمله کند.
«ایلان برمن» در تحلیلی برای روزنامه واشنگتنتایمز نوشت: جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران بهدلیل اینکه آمریکا نمیخواهد دست به قمار نظامی علیه ایران بزند و اسرائیل بهرغم خواستن توان این کار را به تنهایی ندارد، همچون کلافی سردرگم، دولتمردان تلآویو را آزار میدهد.
جمهوری اسلامی ایران از دیرباز مهمترین چالش راهبردی پیشروی اسرائیل بوده است. امروزه، با وجود سالها تمرکز مداوم، و همچنین طیف وسیعی از ابتکارات مخفی برای از بین بردن قابلیتهای نظامی و فناوری هستهای ایران، این تهدید بهطور قابلتوجهی حادتر شده است. در نتیجه، دولت یهود بهسرعت در حال نزدیک شدن به یک مقطع حساس در سیاست خود در قبال ایران است.
همانطور که در سفر اخیر به اسرائیل شنیدم، دو چیز این لحظه سرنوشتساز را به هم نزدیکتر میکند. اولین مورد، پیشرفتهای شتابان هستهای خود ایران است. اخیرا کشف شد که این کشور اورانیوم را با خلوص 84 درصد غنیسازی کرده است، که تنها اندکی با خط قرمز 90 درصدی که توسط رهبران متوالی اسرائیل ترسیم شده، فاصله دارد. این نشاندهنده پیشرفت جدی و پایدار هستهای از جانب جمهوری اسلامی ایران است. پیشرفتی که علیرغم فشارهای اقتصادی و سیاسی گستردهای که غرب در سالهای اخیر علیه ایران اعمال کرده است، رخ داده است.
دوم، ورشکستگی رویکرد فعلی آمریکا در قبال تهدید ایران است. در نتیجه، آنها ادعا میکنند که ایالات متحده «پلَن بی» زیادی برای جلوگیری از هستهای شدن ایران ندارد. این درک هشیارکننده حتی آن دسته از اسرائیلیهایی را که پیشتر از برجام حمایت کرده بودند، متقاعد کرده است که اسرائیل باید برای از بین بردن (یا حداقل به تاخیر انداختن) تلاش هستهای ایران بهطور یکجانبه اقدام کند.
با این حال، اینکه آیا واقعا اسرائیل میتواند این کار را انجام دهد، موضوع بحث قابلتوجهی در تلآویو است. سخنی که اغلب شنیده میشود این است که برنامه هستهای ایران بسیار بالغ، توزیعشده و انعطافپذیرتر از آن است که با هرگونه اقدام نظامی قابلتصور اسرائیل حذف شود.
اسرائیل در زمینه منابع لازم برای انجام چنین حملهای کمبود دارد. در اینجا، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، موضوع انتقادات گستردهای است. هم مفسران لیبرال و هم محافظهکار ادعا میکنند که نتانیاهو علیرغم تمام لفاظیهای مداوم خود در مورد خطرات ایران هستهای، آخرینباری که بر سر کار بود، برای تقویت تواناییهای نظامی اسرائیل به اندازه کافی تلاش نکرد. به عبارت ساده، آنها میگویند، او بیش از حد به دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا اعتماد داشت و بنابراین منابع کافی را برای ایجاد یک گزینه نظامی مستقل علیه ایران اختصاص نداد....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/264465
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper
📌 #خبر_ویژه
🔹آمریکا هم مثل اسرائیل هیچ غلطی نمیتواند بکند
🔸عضو شورای روابط خارجی آمریکا میگوید: آمریکا نمیخواهد و اسرائیل نمیتواند به ایران حمله کند.
«ایلان برمن» در تحلیلی برای روزنامه واشنگتنتایمز نوشت: جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران بهدلیل اینکه آمریکا نمیخواهد دست به قمار نظامی علیه ایران بزند و اسرائیل بهرغم خواستن توان این کار را به تنهایی ندارد، همچون کلافی سردرگم، دولتمردان تلآویو را آزار میدهد.
جمهوری اسلامی ایران از دیرباز مهمترین چالش راهبردی پیشروی اسرائیل بوده است. امروزه، با وجود سالها تمرکز مداوم، و همچنین طیف وسیعی از ابتکارات مخفی برای از بین بردن قابلیتهای نظامی و فناوری هستهای ایران، این تهدید بهطور قابلتوجهی حادتر شده است. در نتیجه، دولت یهود بهسرعت در حال نزدیک شدن به یک مقطع حساس در سیاست خود در قبال ایران است.
همانطور که در سفر اخیر به اسرائیل شنیدم، دو چیز این لحظه سرنوشتساز را به هم نزدیکتر میکند. اولین مورد، پیشرفتهای شتابان هستهای خود ایران است. اخیرا کشف شد که این کشور اورانیوم را با خلوص 84 درصد غنیسازی کرده است، که تنها اندکی با خط قرمز 90 درصدی که توسط رهبران متوالی اسرائیل ترسیم شده، فاصله دارد. این نشاندهنده پیشرفت جدی و پایدار هستهای از جانب جمهوری اسلامی ایران است. پیشرفتی که علیرغم فشارهای اقتصادی و سیاسی گستردهای که غرب در سالهای اخیر علیه ایران اعمال کرده است، رخ داده است.
دوم، ورشکستگی رویکرد فعلی آمریکا در قبال تهدید ایران است. در نتیجه، آنها ادعا میکنند که ایالات متحده «پلَن بی» زیادی برای جلوگیری از هستهای شدن ایران ندارد. این درک هشیارکننده حتی آن دسته از اسرائیلیهایی را که پیشتر از برجام حمایت کرده بودند، متقاعد کرده است که اسرائیل باید برای از بین بردن (یا حداقل به تاخیر انداختن) تلاش هستهای ایران بهطور یکجانبه اقدام کند.
با این حال، اینکه آیا واقعا اسرائیل میتواند این کار را انجام دهد، موضوع بحث قابلتوجهی در تلآویو است. سخنی که اغلب شنیده میشود این است که برنامه هستهای ایران بسیار بالغ، توزیعشده و انعطافپذیرتر از آن است که با هرگونه اقدام نظامی قابلتصور اسرائیل حذف شود.
اسرائیل در زمینه منابع لازم برای انجام چنین حملهای کمبود دارد. در اینجا، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، موضوع انتقادات گستردهای است. هم مفسران لیبرال و هم محافظهکار ادعا میکنند که نتانیاهو علیرغم تمام لفاظیهای مداوم خود در مورد خطرات ایران هستهای، آخرینباری که بر سر کار بود، برای تقویت تواناییهای نظامی اسرائیل به اندازه کافی تلاش نکرد. به عبارت ساده، آنها میگویند، او بیش از حد به دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا اعتماد داشت و بنابراین منابع کافی را برای ایجاد یک گزینه نظامی مستقل علیه ایران اختصاص نداد....
r
هدایت شده از کیهان آنلاین
#خبر_ویژه
🔹شما نبودید که گفتید پوست موز زیر پای دولت گذاشتهاید؟!
«چرا در دو دولت رئیسی و دولت احمدينژاد بهرغم بهبود درآمدهاي نفتي، وضع بدتر ميشود ولي در دولت خاتمي و روحاني، بهرغم كاهش درآمدهاي نفتي وضع بهتر ميشود؟»
عباس عبدی این سؤال آمیخته با مغالطه را مطرح کرده و نوشت: «اين يادداشت درصدد طرح پرسشي اساسي از دولت محترم است. در اين يادداشت ميخواهم چند دوره انتقال دولت از هاشمي به خاتمي سپس به احمدينژاد و در ادامه به روحاني و در پايان رييسي را مقايسه كنم. فرض ميكنيم كه سال انتخاب فرد نيز به حساب نفر قبلي باشد. در دو سال پاياني آقاي هاشمي متوسط تورم سالانه حدود ۲۰ درصد بود. در دو سال اول خاتمي به ۱۹ درصد كاهش يافت و در دو سال بعدي او به حدود ۱۲ درصد تنزل يافت كه روند بسيار خوبي بود. البته در دو سال اول خاتمي اين كاهش تورم در شرايطي پيش آمد كه درآمدهاي ارزي ناشي از صادرات نفت به پايينترين ارقام خود رسيده بود و كشور به شدت در تنگناي ارزي قرار داشت. پس چرا بهرغم كاهش شديد درآمدهاي ارزي توانستند تورم را تا حدي كم كنند؟
هنگامي كه خاتمي رفت، نرخ تورم سالانه در سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ باز هم حدود ۱۲ درصد بود. ولي در دو سال اول احمدينژاد دو باره افزايش يافت و اين نرخ در اين دو سال بهطور ميانگين به حدود ۱۵ درصد رسيد. جالب اينكه درآمدهاي ارزي دولت احمدينژاد نه تنها كاهش نيافت كه به شدت زياد شده بود. هنگامي كه احمدينژاد رفت متوسط نرخ تورم سالانه در دو سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲، حدود ۳۲ درصد شد و اين آغاز فاجعه بود، ولي نكته بسيار مهم اين است كه اين نرخ در دو سال اول روحاني به حدود ۱۴ درصد رسيد كه خيلي كاهش چشمگيري بود. در حالي كه درآمدهاي نفتي روحاني نيز نسبت به دو سال آخر احمدينژاد به شدت كاهش يافته بود.
هنگامي كه روحاني رفت، متوسط نرخ تورم دو سال آخر او به حدود ۴۰ درصد رسيد كه خيلي بالا بود. ولي اين نرخ در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ (امسال) نيز همچنان بيشتر از اين رقم است و احتمالا در خوشبينانهترين حالت و با توجه به روند نزولي تورم در دو ماه اخير به همان ميزان دو سال آخر روحاني برسد، در حالي كه درآمدهاي نفتي اين دولت خيليخيلي بيشتر از دو سال آخر روحاني است.
بررسي بولتن آماري سالانه اوپك نشان ميدهد كه ارزش صادرات نفت ايران در سال ۱۴۰۱، به ۴۳ ميليارد دلار رسيد كه در مقايسه با ۲۶ ميليارد دلار در سال ۱۴۰۰ و ۸ ميليارد دلار در سال ۱۳۹۹ و ۱۹ ميليارد دلار در سال ۱۳۹۸ افزايش چشمگيري داشته و به ميزان ۶۱ ميليارد دلار ارزش صادرات نفتي در سال ۱۳۹۷ كه تحريمهاي آمريكا عليه صادرات نفت ايران احيا شد، نزديك شده است.
اينكه هر روز به فروش بيشتر نفت افتخار شود، مساله مردم نيست؛ آثار اين فروش در كسب و كار و سفره مردم مهم است. پرسش اين است كه اين تفاوتها ناشي از چيست؟ چرا در دو دولت شما و احمدينژاد بهرغم بهبود درآمدهاي نفتي وضع بدتر ميشود ولي در دولت خاتمي و روحاني بهرغم كاهش درآمدهاي نفتي وضع بهتر ميشود؟
آماده شنيدن پاسخ شما هستيم؛ ولي اگر پاسخ نداديد كه اميدوارم دولت محترم پاسخ بدهند، خودم اجمالا به چند عامل مهم اشاره خواهم كرد. شفافيت، نظارتپذيري، عقلانيت اقتصادي و ايجاد اميد و چشمانداز نسبت به آينده و بهبود روابط خارجي علل اصلي اين تفاوت هستند»....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/270121
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper