eitaa logo
روایت انقلاب وحریم وحرم مقدس
3 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
15 فایل
این کانال ،روایت شهدای انقلاب ودفاع مقدس ومدافعین حرم،امنیت،خدمت،سلامت،پیشرفت،و...هست که سبک زندگی شهدایی وایثارگریهای این شهداورزمندگانش راتبیین و ارائه خواهدکرد. تامشمول آنکه فرمودزنده نگه داشتن یادشهداکمترازاجرشهادت نیست قرارگیریم ان شاءالله.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از در مسیر قدس شریف
مادر شهیدی بود بنام ننه‌علی آلونکی ساخته بود در بهشت‌زهرا بر قبر فرزند شهیدش شب و روز اونجا زندگی میکرد قرآن میخوند سنگ قبر پسرش بالش‌ش بود و همونجا هم چشم از دنیا می‌بندد و کنار فرزندش خاک میشود🥺 این داستان یک شهید است خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم...😔😔
اگه میخوای یه موفق و نمونه باشی،با ما همراه باش و مارو به دوستای گلت معرفی کن😍🤱🏻 @siyasatt
‌مادر 👩🏻نابینا کنار تخت پسرش در شفاخانه نشسته بود و می گریست... فرشته ی فرود آمد و رو به طرف مادر گفت: ای مادر من از جانب خدا آمده ام. رحمت خدا بر آن است که فقط یکی از آرزو های ترا براورده سازد، بگو از خدا چه می خواهـی؟ مادر رو به فرشته کرد و گفت: از خدا می خواهم تا پسرم👶🏻 را شِفا دهد. فرشته گفت: پشیمان نمی شوی؟ مادر پاسخ داد: نه! 🍂فرشته گفت: اینک پسرت شِفا یافت ولی تو می توانستی بینایی چشمان خود را از خدا بخواهی... مادر لبخند زد و گفت تو درک نمی کنی! 🍂سال ها گذشت و پسر بزرگ👨🏻 شد و آدم موفقی شده بود و مادر👵🏻 موفقیت های فرزندش را با عشق جشن می گرفت. پسرش ازدواج کرد و همسرش را خیلی دوست داشت...👫 🍂پسر روزی رو به مادرش کرد و گفت: مادر نمی توانم چطور برایت بگویم ولی مشکل اینجاست که خانمم نمی تواند با تو یکجا زندگی کند. می خواهم تا خانه ی برایت بگیرم و تو آنجا زندگی کنی. 🍂مادر رو به پسرش کرد و گفت: نه پسرم من می روم و در خانه ی سالمندان با هم سن و سالهایم زندگی می کنم و راحت خواهم بود... مادر از خانه بیرون آمد، گوشه ی نشست و مشغول گریستن شد. 🍂فرشته بار دیگر فرود آمد و گفت: ای مادر دیدی که پسرت با تو چه کرد؟ حال پشیمان شده یی؟ می خواهی او را نفرین کنی؟ مادر گفت: نه پشیمانم و نه نفرینش می کنم❌. آخر تو چه می دانی؟ 🍂فرشته گفت: ولی باز هم رحمت خدا شامل حال تو شده و می توانی آرزوی بکنی. حال بگو میدانم که بینایی چشمانت را از خدا می خواهی، درست است؟ مادر با اطمینان پاسخ داد نه!😳 فرشته با تعجب بسیار پرسید: پس چه؟🤔 🍂مادر جواب داد: از خدا می خواهم عروسم 👰🏻زن خوب باشد و مادر مهربان باشد و بتواند پسرم را خوشبخت کند، آخر من دیگر نیستم تا مراقب پسرم باشم. اشک از چشمان فرشته سرازیر شد و اشک هایش دو قطره در چشمان مادر ریخت و مادر بینا شد... 🍂هنگامی که زن اشک های فرشته را دید از او پرسید: مگر فرشته ها هم گریه می کنند؟ گفت: بلی! ولی تنها زمانی اشک می ریزیم که خدا گریه می کند. مادر پرسید: مگر خدا هم گریه می کند؟! 🍂فرشته پاسخ داد: اینک از شوق موجودی به نام مادر در حال گریستن است... هیچ کس و هیچ چیز را نمی توان با مقایسه کرد. تقدیم به همه مادرا
هدایت شده از جهاد تبیین
✅ آیا می دانستید معاویه، حضرت است❓ ✅ برخی معتقدند منظور از عَلیِ ابن الحسین، در «السّلام عَلیَ الحُسَین و عَلی عَلیِ ابن الحُسَین»، است و برخی دیگر معتقدند (ع) است❓ ✅ آیا می دانستید عاشورای سال 61 که طی آن روز امام حسین به شهادت رسید برابر بوده با 21 سال 59 شمسی❓ ✅آیا می دانستید هرچیزی را درباره حادثه کربلا نباید به گفت❓ وارد کانال وزین «» بشید تا با این دست اطلاعات راجع به امام حسین علیه السلام بیش از پیش آشنا بشید 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2043937110Cfa754d8fda