eitaa logo
روایت انقلاب وحریم وحرم مقدس
3 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
15 فایل
این کانال ،روایت شهدای انقلاب ودفاع مقدس ومدافعین حرم،امنیت،خدمت،سلامت،پیشرفت،و...هست که سبک زندگی شهدایی وایثارگریهای این شهداورزمندگانش راتبیین و ارائه خواهدکرد. تامشمول آنکه فرمودزنده نگه داشتن یادشهداکمترازاجرشهادت نیست قرارگیریم ان شاءالله.
مشاهده در ایتا
دانلود
10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انتشار نخستین‌بار 🚨حاج قاسم به قول خودش وفا کرد... 📹 سردار سلیمانی در دوران دفاع مقدس: ما واقعا می خواهیم این مردم را ببریم ، این شعار نیست. ولو با دادن خونمان باشد... -------------------------
🚩🚩🚩 🚩 اربعین؛ هر زائرنایب یک شهید 🔸هرگاه دلم هوای بهشت می کرد از فراز خاکریز افق را می نگریستم...بی من اگر به رفتید از آن تربت پاک مشتی همراه بیاوریدو بر گورم بپاشید. 🌷 شهید صادق مزدستان https://chat.whatsapp.com/BgXJnQTnhvj5IVCL6nRX5A 🌴
-سعادتی‌به‌جھان‌مثلِ‌ .. دوست‌داشتنت‌نیست‌ آقای‌امام‌حسین🌿!. 🥲
هدایت شده از شهیده نسرین افضل
_بهش گفتم :« بابک من به خاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم!» +گفت: توی هم دقیقا همین بحث بود! یکی گفت خانوادم💓 یکی گفت کارم🗄 یکی گفت زندگیم 💞 این‌طوری‌ شد که امام‌حسین(ع) تنها موند💔...
هدایت شده از 🖤شهیدانه🖤
میهمان جلال طالبانی بودم؛ آن روزها رئیس جمهور عراق بود. پرسید:میدونی اینجایی که نشستی،چند وقت پیش کی نشسته بود؟ نه از کجا باید بدونم. خاطره اش را برایم تعریف کرد. ژنرال سلیمانی چند وقت پیش اینجا نشسته بود. داشتیم صحبت که منشی دفتر آمد. در گوشم چیزی گفت و رفت. ژنرال پرسید:آقای طالبانی! موضوع چیه؟ گفتم: رئیس جمهور آمریکا پشت خطه، شما اجازه میدید صحبت کنم یا بذارم واسه بعد؟ گفت: نه، صحبت کن. تلفن را وصل کردم خواست برود بیرون که راحت حرف بزنم. گفتم:نه نیازی نیست. لابه لای صحبتها به اوباما گفتم: میدونی الان کی جلوی من نشسته؟ گفت: نه. گفتم:الان ژنرال قاسم سلیمانی درست نشسته روبروی من. با دلهره گفت:جدی میگی؟ لحنش طوری شد که حس کردم از هیبت اسم ژنرال سراسیمه از جایش بلند شده و تمام قد ایستاده ابهتش نه فقط رو در رو که از پشت تلفن هم دشمن را می گرفت . . . راوی:مهندس پرویز فتاح @shahid_seyed_mahdi
🌹رهبر انقلاب آخرین بار چه زمانی به کربلا مشرف شده‌اند؟ 🔻اولین زیارت اولین زیارت توسط رهبرانقلاب در سال ۱۳۲۵ (۷سالگی) بوده: «پدرم... بنا بود ما را ببرد عتبات، بگذارد، خودش برود مکه و برگردد. [اما]نتوانست گذرنامه‌اش را درست کند. گذرنامه عتبات را هم نتوانست بگیرد. شب‌های سختی گذراندیم... در بصره گمان می‌کردیم که دیگر تقریباً از خطر جسته [ایم]. منزل یکی از علمای آن‌جا وارد شدیم. یکی دو روز آن‌جا ماندیم. بعد بلیت گرفتند. رفتیم نجف. چند ماهی نجف بودیم. کربلا بودیم. کاظمین و سامرا بودیم...» 🔻آخرین دیدار سفر دیگر ایشان به در حدود ۱۸سالگی انجام‌گرفته است. در سال ۱۳۳۶ در درس علما و مدرسان حوزه علمیه نجف حضور می‌یابند، ولی به خواست پدر پس از حدود دوماه به بازمی‌گردند. محرم سال ۱۳۴۷ بار دیگر ایشان قصد زیارت کربلا کردند، اداره گذرنامه درخواست ایشان را به فرستاد اما ساواک مخالفت کرد و این ممنوعیت خروج از کشور تا زمان پیروزی انقلاب باقی بود. پس از پیروزی انقلاب نیز تاکنون فرصتی برای کربلای معلی برای ایشان فراهم نشده است.