۱۱مرداد ماه ، #سالروز_شهادت #شهید_شیخ_فضل_الله_نوری گرامی باد . 🥀
زادروز : ۲ ذیالحجه ۱۲۵۹ق.
زادگاه : کجور
درگذشت : ۱۳ رجب ۱۳۲۷ق.
آرامگاه : قم، حرم حضرت معصومه(س)
محل زندگی : سامرا، تهران
استادان : شیخ راضی آل خضر، میرزا حبیب الله رشتی و سید محمدحسن شیرازی
شاگردان : علامه محمد قزوینی، ملاعلی مدرس
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هدایت شده از محتوای روایتگری راویان
🔲◾️▪️مقام بالای علمی واعلمیت مرجع شهید، حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه) از منظر برخی دوستان و دشمنان
▪️ از میان دوستانش محمدعلی مدرس خیابانی شیخ را «از اکابر علما و مجتهدین و اجلای فقها و محدثین امامیه در اوایل قرن ۱۴ هجری» میشمرد،
▪️ سید حسن مدرس ایشان را اعلم علمای زمان می دانست
▪️ضیاء الدین دری اصفهانی مدرس فلسفه و علوم عقلی در تهران، که با شیخ کراراً دیدار داشته، مینویسد: «مراتب علمی شیخ را هیچکس از دوست و دشمن، منکر نبود. ولکن گمان میکردند که فقط معلومات او منحصر به همان فقه و اصول است. نگارنده در چند جلسه فهمیدم، قطع نظر از جنبه عظیم فقاهت، در بقیه علوم هم سرآمد هستند. از جمله، علم تاریخ و جغرافیا که اغلب فقها از این دو علم بی بهره میباشند. حتی در این اواخر مشغول تحصیل علم نجوم و اسطرلاب بود. من عرض کردم: حضرت آقا، در این آخر عمر برای چه علم نجوم تحصیل میکنید؟ فرمود: من اهل علمم، بمیرم و این علم را بدانم، بهتر است یا بمیرم و ندانم؟...ضمنا" ایشان به زبانهای عربی و فرانسه نیز تسلط داشتند.
▪️از میان استادانش میرزا حبیبالله رشتی که خود از اکابر و مراجع بزرگ نجف بود و عمدتاً در اعطای اجازه اجتهاد به دیگران اکراه داشته؛ مؤمنین را به تقلید از ایشان دعوت نموده و در تقریظ خود بر رسالة «قاعدة ضمان الید»شیخ، مقام علمی و تحقیقی شیخ را به نحوی شگفت و کمنظیر ستوده است. او مینویسد: «هان ای کسی که این اوراق را دریافته و بر آنها وقوف مییابی، چنانچه در اعماق دریاها فرو روی و سوار بر اُشتر، بیابانهای خشک و لمیزرع را شتابان درنوردی، همانا از حیث تحقیق و تدقیق، بهتر از آنچه که در این دفتر آمده، نخواهی یافت. ضروری است که در مجالس عمومی، به فضل و کمال صاحب این رساله، ندا دردهند و سوارگان دیار به سوی او تشویق گردند. من در این رساله نظر افکنده و آن را زیبا و دلنشین یافتهام. چه بسیار دُرهای گرانبها و مرواریدهای بدیع و دست ناخورده که در آنها به امانت نهاده شده است. سزاوار است که مضامین آن را نه با خامه بر صحیفة اوراق، که با ذرّات طلا بر مردم دیدگان بنگارد. آفرینِ خدای بر مؤلف آن باد و اوست عالم پرسوز و گداز، فروغ دیده و نور چشمم شیخ فضل الله ... همانا او در تحصیل قواعد علمی و اصول اجتهادی ـ که مدار اجتهاد و ملاک صحت اعمال عباد بر آنها و وابسته بدانهاست ـ خود را به رنج افکنده و روزگاری دراز و به قدر کفایت را نزد من و اساتید عظام حاضر شده است تا به حمدالله به آرزوی خود دست یافته و عالمی ربانی و رهنمایی راستین و حقانی و مجتهدی متبحّر و کامل و جامع و معقول و منقول گردیده است. رواست که بندگان مؤمن خدا وی را در امور دینی مرجع خود قرار دهند...»
▪️و استاد اصلی ایشان، میرزا محمد حسن شیرازی، علاقه داشته تا وی زعامت را پس از ایشان در عتبات عالیات، عهده دار شود.
▪️یکی از ثمرات علمی او، شاگردش، شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود که توانست حوزه علمیه قم را تأسیس نماید
▪️ یکی دیگر از شاگردانش، علامه محمد قزوینی، بزرگترین غرب شناس زمان بود که در وصف استادش گفت، من خانگی و خانه زاد استادم بودم
🔴اعترافات و تعابیر گوناگون برخی مخالفین و دشمنانش در مورد دانش و مقام بالای علمی او:
♦️از میان مخالفین، دکتر محمد اسماعیل رضوانی «مرحوم شیخ فضل الله نوری ... در نردبان علم، بر پلکانهای آخر جای داشت» (انقلاب مشروطیت ایران، دکتر رضوانی، ص ۷۲)
♦️و ناظم الاسلام مینویسد: «نگارنده روزی که مشارٌالیه (شیخ فضل الله) در خانه آقای طباطبایی بود، در مجلس در ضمن مذاکره گفت ملاّی سیصد سال قبل به کار امروز نمیخورد. شیخ در جواب گفت: خیلی دور رفتی بلکه ملای سی سال قبل به درد امروز نمیخورد. ملای امروز باید عالِم به مقتضیات وقت باشد، باید مناسبات دول را نیز بداند.»
♦️ادوارد براون، محقق و تاریخ نویس نامدار مینویسد: «شیخ فضل الله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف و فقیه جامع و کامل ... مجتهد سرشناس و عالمی متبحّر ... و از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود ...»
♦️مهدیقلی هدایت چنین گفته است: «مقام علمی اش بالاتر از (دو سید) مسند نشین (طباطبایی و بهبهانی) است. طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند.»
♦️ابوالحسن علوی میگوید: «شیخ فضل الله از شاگردهای نمره اول میرزای شیرازی بود.
♦️فریدون آدمیت نوشته است: «متفکر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نوری بود. از علمای طراز اوّل که پایهاش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبایی و بهبهانی و غیره شناختهاند.»
♦️احمد کسروی مینویسد: «حاجی شیخ فضل الله نوری ... از مجتهدان بنام و باشکوه تهران شمرده می شد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
❓چه شد که #شیخ_فضلالله_نوری به دار آویخته شد؟
🔸 به مناسبت شهادت #شیخ_فضل.الله_نوری
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هدایت شده از محتوای روایتگری راویان
🏴دستگیری شیخ فضل اللّه نوری و محاکمه
▪️بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگری های شیخ را در میان سردمداران حاکم مطرح ساختند.
▪️در منزل سپهدار تصمیم به اعدام شیخ گرفته شد. یپرم خان بر جنایت اصرار داشت و سپهدار راضی بود و سردار اسعد هم سکوت کرد. روز یازدهم رجب ١٣٢٧ ق هشتاد نفر از مجاهدان مسلح ارمنی به منزل شیخ هجوم بردند و خانه را محاصره کرده، پشت بام ها را اشغال کردند.
⚫شهادت
▪️نادعلی، پیشکار مخصوص شیخ، می گوید: در میان شیون و زاری و ناله اهل خانه، یوسف خان ارمنی دست شیخ را گرفته، کشان کشان بیرون آورد و درون درشکه انداخت و فرمان حرکت داد. سواران مجاهد دور درشکه را گرفته و یکسره شیخ را به اداره نظمیه در میدان توپخانه بردند و در ضلع شرقی عمارت نظمیه زندانی کردند.
▪️بعد ازظهر سیزده رجب، شیخ را برای محاکمه به عمارت گلستان بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم زنجانی شروع به محاکمه کرد.
▪️جالب اینجاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعبادو حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب ١٣٢٧ قمری بود. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود:
▪️خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود.
▪️خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(ص). آن گاه عمامه را از سر برداشته و فرمود: از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت.
▪️در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود:
▪️دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد.
▪️طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند و چه بی احترامی هایی كه به جنازه ی شیخ نكردند. پس از این که آقا، جان تسلیم کرد، دسته موزیک نظمیه پای دار آمد و همان جا وسط حلقه شروع کرد به زدن. مجاهدین با تفنگهایشان همین طور می رقصیدند. شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی سفارت به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه.
▪️در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد!
▪️جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه-همه می خواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفتند؛ آن قدر با قنداقه تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. هر که هرچه در دست داشت می زد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمی رسید، تف می انداختند.
▪️سپس یک مردی با لباس مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصا چادر نماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می کرد فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت عثمانی بود؛ ...
▪️انتقال مخفیانه جنازه شهید به قم
خانواده ی وی، جنازه ی شیخ را مخفیانه به منزل بردند و در اتاقی در حالی كه غسل و كفن شده بود گذاشتند و آن را تیغه كردند و برای این كه كسی بویی نبرد مراسمی ظاهری گرفتند و جنازه ای غیر واقعی را در قبرستان دفن كردند و صورت قبری برای آن ساختند. پس از هیجده ماه كه مردم كم كم با خبر شده بودند، می آمدند و پشت دیوار فاتحه می خواندندو می رفتند. احتمال خطر از هر سو می رفت،دختر شيخ فضل الله نقل مي كند: دیشب مرحوم آقا را خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من در همان عالم خواب گریه می کردم، آقا به من گفت: "گریه نکن، همان بلاهایی را که سر سید الشهدا آوردند، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا دربیاورند تا درنیاورده اند زود آن را به قم بفرست."
▪️جنازه ی مطهر شیخ را بعد از ١٨ ماه بدون آن كه كم ترین آسیبی دیده باشد از آن اتاق در آورده و مخفیانه به قم انتقال دادند.
۲۲ ذی الحجه، #سالروز_شهادت شهید #میثم_تمار (میثم بن یحیی تمار اسدی ملقب به ابوسالم و ابوصالح)
صحابه پیامبر اکرم (صلوات الله علیه ) ، یار امیرالمؤمنین امام علی ، همراه امام حسن مجتبی و یاور امام حسین (علیهم السلام)؛ به دست عوامل حکومت اموی و به دستور عبیدالله ابن زیاد (لعنت الله علیه) در کوفه، ۱۸ روز قبل از وقوع حادثه کربلا (۶۰ ه.ق.).
👈 السَّلامُ عَلیکَ أیُّها العَبدُ الصالِحُ یا میثمَ بنَ یحیی التّمار المطیعُ لِله ولِرسوله و لأمیرالمؤمنین (علیهما السلام) 🌺
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
محتوای روایتگری راویان
۲۲ ذی الحجه، #سالروز_شهادت شهید #میثم_تمار (میثم بن یحیی تمار اسدی ملقب به ابوسالم و ابوصالح) صحابه
#کلام_امام
💠امام خمینی :
🔷پیروان علی و فاطمه و اولاد روحانی و جسمانی آن بزرگواران همواره با حکام جائر مقابله کردند. عماریاسر، عمر مبارک خود را در مقابله گذراند تا سرانجام در سن نود سالگی به دست «فئۀ باغیه» به شهادت رسید. میثم تمار، این زبان گویای اسلام تا آنجا گفت و گفت که جلادان معاویه علیه اللعنه زبانش را بریدند، دستهایش را قطع کردند و بدترین شکنجهها را به او دادند. ۴۱/۱۲/۲۹
💠رهبرانقلاب :
🔷درصدر اسلام، آن کسانیکه ممدوح واقع شدند، بیش از آنچه که بخاطر نماز و عبادتشان ممدوح واقع شوند، بخاطر مواضع سیاسی و مجاهدتشان ممدوح واقع شدند. ما ابیذر و عمار و مقداد و میثم تمار و مالک اشتر را کمتر به عبادتشان مدح میکنیم. تاریخ، اینها را به آن مواضع، تعیین کننده میشناسد؛ خیلی از بزرگان که مورد مذمت قرار گرفتند، به خاطر شرب خمر و بینمازی مذمت نشدند؛ به خاطر عدم حضور در آنجائی که حضورشان لازم بود، مذمت شدند. تاریخ، اینجوری ثبت کرده؛ نگاه کنید، ببینید! ۸۹/۱/۱۶
🔷وقتیکه به کارنامه معاویه مراجعه میکنیم، غیر از ظلمها، غیر از کشتن حجر بن عدیها و جنایت به میثم تمارها، معاویه یک جنایت دارد که جز چشمهای دقیق، آن جنایت را نمیفهمند. آن جنایت اینستکه معاویه باید جامعە اسلامی را لااقل ۲۰سال جلو میُبرد، اما ۲۰۰سال هم عقب برد. ازچه لحاظی عقب برد؟ پولشان کم شد؟ قلمروشان تجزیه شد؟ ای کاش این کارها میشد؛ ازلحاظ فکر، ازلحاظ بینش، ازلحاظ اخلاق، مردم را عقب برد. این جنایتی بود که به هیچ صورت بخشودنی نبود و نیست. ۵۳/۷/۱
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_کتاب
📗 عنوان کتاب : #باغ_طوطی
🔸 موضوع کتاب
داستان زندگی شهید #میثم_تمار
👈 از کودکی تا شهادت
🖌 نویسنده : آقای مسلم ناصری
📚 ناشر : کتاب جمکران
✅ توضیح
کتاب باغ طوبی زندگی شهید میثم تمار را در قالب رمان ارائه می کند که خواننده پس از مطالعه این رمان از زندگی پرماجرا، جذاب، پرشور و شیدایی میثم تمار، شگفت زده می شود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
4261548815.pdf
2.02M
#معرفی_کتاب
📗 عنوان کتاب : #میثم_تمار
🔸 موضوع کتاب :
زندگینامه و شخصیت شهید #میثم_تمار
👈 از آشنایی میثم با امام علی (علیه السلام) 🌷 تا شهادت در رکاب امام حسین (علیه السلام) 🌷
🖌 نویسنده : آقای احمد صادقی اردستانی
📚 ناشر : نشر مشعر
✅ عناوين اصلی كتاب :
ديباچه؛ مقدمه؛ فصل اول: آشنايى ميثم تمار با امام على (علیه السلام)؛ فصل دوم: ميثم و آموزه هاى امام على (علیه السلام)؛ فصل سوم: همراه با امام على (علیه السلام)؛ فصل چهارم: با رازگويان؛ فصل پنجم: ميثم، و برائت؛ فصل ششم: شهد شهادت؛ فصل هفتم: بارگاه ميثم تمار؛ كتابنامه
👈 ناشر دیجیتالی (الکترونیک)
مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۱مرداد ماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_مهدی_عزیزی گرامی باد . 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاع_نگاشت
مهدي در 11مرداد 1392، در حومه حلب سوريه به شهادت رسيد. او به همراه گروهي كه براي شناسايي شهر رفته بودند، به كمين تروريست هاي داعش برخوردند و به شهادت رسيدند.
💌 #وصیت_نامه ء شهید:
کنار يكي از كتاب هايش نوشته است:
قصه حور و بهشت و غصه دوزخ يكي است
پرده برداريد اين دل آرزومند است
شهدا خيلي زرنگ بودندكه جانشان را با خدا معامله كردند و در اين معامله برد با آنها بود.
🌷شادی روح شهدا صلوات🌷
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#شهید_مهدی_عزیزی
🔺12 سال قبل از شهادتش یکبار که مهدی به همراه تعدادی از دوستانش به دیدن آیت الله حق شناس رفته بودن که آیت الله از بین دوستانش ، فقط به مهدی یک دستمال داده و گفته بود اشک هایی که برای امام حسین می ریزی را با این دستمال پاک کن و نگهش دار تا داخل کفنت بزارن .
🔺به دوستای مهدی هم گفته بود که احترام این آقا را خیلی داشته باشید.بار بعدی که به دیدن ایشان رفته بود ، آیت الله به محض این که مهدی را میبینن گریه میکنه . هیچکس نفهمید علت گریه ی آقا چه بود تا اینکه ماجرای دفاع از حرم بی بی شروع شد .
🔺اون اوایل بحث حضور ایرانی ها بصورت رسانه ای مطرح نبود و سعی در مخفی نگه داشتن این موضوع بود . به همین خاطر دشمن خیلی سعی داشت تا از بچه های ایرانی اسیر بگیره تا هم جو رسانه ای درست کنه و هم باج خواهی .
🔺 شبی که مهدی درگیر شد تروریست ها متوجه ایرانی بودن مهدی میشن . به همین خاطر خیلی سعی میکنند که زنده بگیرنش. شروع میکنند به پاهاش شلیک کردن . مهدی به حدی مقاومت از خودش نشون میده و از اون ها تلفات میگیره که مجبور به کشتن مهدی میشن .
🔺بچه ها وقتی اومدن بالای سرش دیدن دور تا دور مهدی پر از جنازه ی تروریست هایی که مهدی به درک فرستادتشون و خود مهدی هم از پا تا به سرش جای گلوله است . اون لحظه بالای سر جنازش حکمت گریه 12 سال پیش آیت الله حق شناس رو فهمیدن .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani