#سیره_شهید
خیلی ساده زیست بود، لباسهایش که پاره می شد، خودش با نخ و سوزن اونا رو می دوخت. یه روز بهش گفتم علی؛ تو فرمانده گردانی؛ این همه لباس هم توی انبار پشتیبانی هست، برو چند دست لباس نو برای خود بگیر. چرا وقت خودتو با دوختن مجدد این لباسها تلف می کنی؟ در جوابم گفت: من حق و سهم خودمو گرفتم ام؛ لباسهایی هم که داخل انبارند حق رزمنده های دیگه ست؛ نه من. اجازه ندارم.
توی یکی از عملیات ها که مجروح شده بود، پاش رو گچ گرفته بودن، بعد از اینکه از بیمارستان ترخیص شده بود یه راست برگشته بود جبهه!بهش گفتن برگرد. برو مرخصی استعلاجی؛ اینجا فعلاً به شما نیازی نیست! علی در جوابشون گفت: جبهه به من نیازی نداره، ولی منم که به جبهه نیاز دارم!!! جبهه محل عروجه... جبهه کلید جهاده...
📎فرمانده گردان ۵۰۳ شهیدبهشتی
#شهید_علی_غیوری_زاده🌷
#ایام_شهادت
ولادت : ۱۳۳۲ ، ملکشاهی ، ایلام
شهادت : ۱۳۶۷/۳/۲۹ مهران ، ایلام
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani