eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
3.2هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
479 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی از کتاب دیدم که جانم میرود نوشته حمید داودآبادی صبح روز پنج شنبه 22 مهر 1361 ✍️... به دهانه‌ی سنگر که رسید، خنده‌کنان صبح به خیری گفت و دولا دولا وارد سنگر شد. دستهایش را از شوق به هم می‌مالید و با خوشحالی می‌گفت: من امروز میرم تهران! گفتم: خب کی می‌خوای تشریف ببری؟ گفت: «من امروز شهید می‌شم». 🌷 فکر کردم این هم از همان شوخیهای جبهه‌ای است که برای همدیگر ناز می‌کردیم و می‌گفتیم: «احساس می‌کنم می‌خوام شهید بشم!»، در حالی که سعی کردم بخندم، گفتم: «از این شوخیهای بی‌مزه نکن». ولی نه، شوخی نمی‌کرد چرا که اگر می‌خواست شوخی کند، با قهقهه و خنده‌ی همیشگی همراه بود. در چهره‌اش جدیّت عیان بود. 🌷گفت: «حمید دیگه از شوخی گذشته، می‌خوام باهات خداحافظی کنم. حالا هرچی می‌گم، خوب گوش کن. من امروز بعدازظهر شهید می‌شم، چه بخوای و چه نخوای! دست من و تو هم نیست، هر چی خدا بخواد، همونه». در کنار هم در جبهه سومار- نفر وسط مصطفی کاظم زاده 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani