.
🖊 خاطره سردار #عزیز_جعفری در کتاب «#کالکهای_خاکی» از جریان تسخیر لانه جاسوسی
لانه جاسوسی
«از دیگر نگرانیهای عموم مردم انقلابی، بهخصوص بچهمسلمانها، چه دانشگاهی و چه غیر دانشگاهی، در آن روزها، بروز آثار سوء ناشی از #حاکمیت_لیبرالها در سطح کشور و جامعه و سیطرة انحصارطلبانة آنها در بدنة دولت موقت بود.
وقایع و حوادث تکاندهنده استانهای کردستان و کرمانشاه و آذربایجان غربی و بهخصوص #غائله_خلق_ترکمن در شرق مازندران بهخوبی نشان داد که دولت موقت صلاحیت حضور در رأس قوة مجریه کشور را ندارد. فجایعی که در این مناطق به لحاظ خیانتِ هیئتهای اعزامی دولت موقت به وجود آمد و موجبات استمرار ناامنی و قتلعام تعداد زیادی از پاسداران انقلاب و ارتشیان را فراهم کرد نگرانیها را بین وفاداران به انقلاب روز به روز افزایش میداد.
همزمان با این اتفاقات، حضور #مهندس_بازرگان، نخستوزیر دولت موقت، و #دکتر_ابراهیم_یزدی، وزیر امور خارجه این دولت، در جشنهای سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر و انتشار خبر ملاقات محرمانه این آقایان با #دکتر_زبیگنیو_برژینسکی، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور امریکا، که در حاشیة آن جشنها انجام گرفت، نگرانیهایی را در محافل دانشجویی طرفدار انقلاب به وجود آورد. آنها میگفتند که نکند دولت موقت میخواهد با #امریکا #سازش کند؛ همان امریکایی که کاپیتولاسیون ننگین را به ملت ما تحمیل کرد، اماممان را به مدت چهارده سال به تبعید فرستاد، تا لحظة آخر از رژیم پهلوی حمایت کرد و بعد از انقلاب به شاه فراری ایران پناه داد، همان امریکایی که داراییهای ملت ایران را در بانکهایش بلوکه کرد، تعهدات و قراردادهای نظامی خودش با ایران را یکطرفه ملغی نمود، به ضد انقلابیون و گروههای تروریستی سلطنتطلب و تجزیهطلب و چپ امریکایی، بهخصوص آنهایی که در کردستان و بلوچستان و گنبد دستشان به خون جوانان این مرز و بوم آلوده شد، همه رقم حمایت تبلیغاتی و مالی را ارائه میداد.
همین دغدغههای منطقی دانشجوهای مؤمن به آرمانهای حضرت امام را واداشت تا در اعتراض به اقدامات حکومت آقای بازرگان و #جنایات_آمریکا دست به تحرکاتی بزنند. بر این اساس، در هفته اول #آبانماه 1358، جلسهای مهم، با محوریت انجمن اسلامی دانشگاه تهران، که مسئولیتش بر عهده #حبیبالله_بیطرف بود، با مشارکت انجمنهای اسلامی دانشجویی دانشگاههای تهران برگزار شد.
در آن ایام، من نماینده انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و عضو شورای سیاستگذاری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بودم. رحمان دادمان هم عضو این شورا بود. نمایندگی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف را آقای یوسفرضا سیفاللهی بر عهده داشت. غیر از این آقایان، نمایندگانی هم از طرف انجمنهای اسلامی دانشجویی دانشگاه پلیتکنیک و دانشگاه علم و صنعت در جلسه حضور داشتند.
بعد از چندین ساعت بحث و گفتوگو، عمده نفرات حاضر در جلسه به این نتیجه رسیدند که سررشته بسیاری از توطئهها و شرارتهایی که در کشور انجام میشود میرسد به #سفارت_ایالات_متحده_امریکا در تهران. به همین سبب تصمیم گرفته شد، ضمن یک حرکت نمادین دانشجویی، این محل به دست دانشجویان مسلمان اشغال شود. خوب به خاطر دارم در آن جلسه، به صلاحدید حضار، قرار شد کلیه تمهیدات به کار گرفته شود تا خبر این تصمیم به بیرون درز پیدا نکند. مصوبه دیگر جلسه این بود که هر چه سریعتر شناساییهای دقیقی از موقعیت #سفارتخانه به صورت خیلی مخفی و محرمانه انجام بگیرد. برای تحقق این امر، قرار شد بچههای عضو تیمهای #شناسایی روزی چند بار، سوار بر طبقه فوقانی اتوبوسهای دوطبقه خط میدان سپاه به میدان انقلاب، که از مقابل سفارت امریکا عبور میکردند، محوطه داخل سفارت را دقیقاً زیر نظر بگیرند و ضمن یادداشت ریز مشاهداتشان آنها را به مسئولان امر در انجمن اسلامی دانشگاه انتقال بدهند. خود من هم سوار بر موتور هوندا 110 چند نوبت رفتم و خیابانها و کوچههای اطراف سفارت را بهخوبی شناسایی کردم.
بعد از تکمیل اطلاعات مورد نیاز، تصمیم گرفته شد در اولین فرصت مناسب ایده تصرف موقت سفارت امریکا را عملی کنیم. یکی از دو نگرانی اصلی ما به واکنش دولت موقت مربوط میشد که مبادا از طرف رئیس این #دولت علیه حرکت اعتراضی بچهها موضعگیری منفی علنی انجام بگیرد. نگرانی دوم ما مربوط میشد به اینکه مبادا جریانهایی نظیر #مجاهدین_خلق و گروههای چپ چریکی در صف ما رخنه کنند و اعمالی را انجام دهند که هم اصالت حرکت ما را نزد امام و مردم زیر سؤال ببرند و هم مهمترین گزک را به دست دولت موقت بدهند، که ضمن برخورد با بچههای ما این راهکار اعتراضی را سرکوب کنند.👇