کتاب صعود چهل ساله.pdf
17.85M
📌 فایل نهایی کتاب #صعود_چهل_ساله (بررسی دستاوردهای انقلاب اسلامی بر اساس آمارهای بین المللی ) آماده شد
✅این کتاب حاصل حدود #یکسال زحمت شبانه روزی #هفتاد پژوهشگر حوزه و دانشگاه و حدود #بیست_و_پنج_هزار_ساعت کار تحقیقاتی است
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم صبحگاه جبهه
💕 تقدیم به همہ
جامانده های ڪاروان عشق و همه کسانےڪہ دل به مهرشان بسته اند...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇
@ravianerohani
🌹شهید #مدافع_حرم #محمود_نریمانی
متولد دوازده دی ۱۳۶۶ کرج
🌹شهادت ده مرداد ۱۳۹۵
🌹سوریه -حماه- شیخ حلال
🌹مزار شهید دروان کرج
🌹یادگار شهید : آقا محمدهادی سه ساله
🌹شهید محمود نریمانی از دانشجویان مقطع کاردانی رشته فنی شبکه های کامپیوتری مرکز علمی کاربردی خانه کارگر کرج در تاریخ 10 مرداد ماه 95 در دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه (س) در سوریه استان "حما" شیخ حلال به درجه رفیع شهادت نائل شد
🍁راوی:همسر شهید محمود نریمانی :
وقتی به خواستگاری من آمد و با من صحبت کرد، گفت:«شرایط کاری من بهگونهایست که نمیتوانم همیشه در کنار شما باشم. شاید دیدی رفتم و برنگشتم.»🙈
من گفتم:« آسمانی شدن فقط مخصوص آقایان نیست😊، خانمها هم میتوانند آسمانی باشند.»💪
گفت: «بله، البته پس من دیگر هیچ چیز نگویم. شما با این مسئله مشکلی نداری»
گفتم صورتش رو برات باز کردن ببینی؟
گفت نه!
گفتم چرا اصرار نکردی ؟
گفت یاد حرف محمود افتادم
میگفت اگر رفتی جنسی رو بخری
فروشنده مرد بود ، حتی اگر خیلی گرونتر بود
چونه نزن ، بخر و بیا....
دلم نیومد اصرار کنم
( آخه بخاطر انفجار بود که نگذاشتند صورتش را ببینیم..
اما میدانم همچون علمدار حسین دست هایش را هم در راه دفاع از عمه سادات فدا کرده بود ..) همیشه وقتی از همسرم تعریف میکردم،
میگفت:
«از من تعریف نکنید . من در این حدی که شما میگویید نیستم.
شما خوب ندیدید که به من میگویید خوب.
خوبها کسانی هستند که جلوتر از ما رفتند و شهید شدند. اگر ما خوب بودیم الآن پیش آنها بودیم.》
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇
@ravianerohani
مسابقه کتابخوانی غیر حضوری ویژه راویان روحانی/ منبع مسابقه: کتاب سرزمین مقدس/جهت ثبت نام و دریافت فایل محتوای کتاب نام و نام خانوادگی خود را به شماره 09395348641پیامک کنید و یا با شماره 37105 داخلی 507تماس بگیرید.مهلت ثبت نام تا 30بهمن ماه/زمان آزمون:8 اسفندماه/جوایز :3 کمک هزینه سفر به مشهد مقدس/کتابخانه تخصصی جهاد و شهادت 🌸کانال ارائه محتوا به راویان
👇👇👇👇
🆔 @ravianerohani
فایل کتاب سرزمین مقدس👆👆👆👆👆👆
🌸کانال ارائه محتوا به راویان
👇👇👇👇
🆔 @ravianerohani
مسابقه کتابخوانی غیر حضوری ویژه راویان روحانی
منبع مسابقه: کتاب سرزمین مقدس
مهلت ثبت نام تا 30بهمن ماه با ارسال نام و نام خانوادگی به 09395348641
زمان آزمون:8 اسفندماه
جوایز :3 کمک هزینه سفر به مشهد مقدس
کتابخانه تخصصی جهاد و شهادت 🌸کانال ارائه محتوا به راویان
👇👇👇👇
🆔 @ravianerohani
#معرفی_شهید
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
#شہید_عباس_دانشگر در ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۷۲ در سمنان به دنیا امد
یکی از مستبحاتی که که از هشت سالگی شروع کرده بود ، بعد از هر نماز حدود 3 تا 5 دقیقه سر به سجده میگذاشت ..
او بخاطر ویژگی های درونے اش ، پس از شهادت به الگوے « #جوان_مومن_انقلابے» برای جوانان تبدیل شد 🙂
از زبان برادر شهید🌸🍃👇
من برادر بزرگتر عباس هستم ، او هفت سال از من کوچکتر بود ما چهار خواهر و برادر هستیم و عباس اخرین پسر خانواده بود .
پدرم پاسدار بودند و در کل خانواده ای مذهبی داریم
برادرم از کودکی بچه هیئتی بود و از ۱۹ سالگی به مطالعه کتابهای دینی روی آورده بود ، در خانواده مان من معمولا به سوالات دینی جواب میدادم اما یک جایی دیگر من در مقابل دانایی او کم می آوردم... 🙂💛
#شہید_عباس_دانشگر تنہا 40 روز قبل از اینڪہ به سوریه اعزام شود نامزد کرده بود... 🙂💔
تقریبا 40 روز بعد از اعزام هم به شهادت رسید❤️
وصیت نامه #شہید_عباس_دانشگر ❤️✨👇
آخر من کجا و شهادت کجا 🙂
خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم
من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم ...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇
@ravianerohani
🌹شهید سیدمرتضی آوینی:
🍃 وقتی از او [بسیجی] پرسیدیم كه چه آرزویی داری، پیش از آنكه فكر كند گفت: «رهایی قدس» و بعد اضافه كرد: «هر چه امام بفرماید. او نایب امام زمان است و ما مطیع او هستیم.»
و این همه اطاعت بهراستی حیرتانگیز است.
🌹 بسیجی دلباختهی حق و اهل ولایت است و به خود حتی اجازه نمیدهد بجز آنچه ولی امر میخواهد آرزویی داشته باشد.
✍امام فرمود: راه قدس از کربلا میگذرد... و حالا نوبت قدس است
📸 حاج احمد متوسلیان و یاران پیشگام فتح قدس با سربند الی بیتالمقدس در پادگان زبدانی دمشق ۱۳۶۱
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇
@ravianerohani
مسابقه کتابخوانی غیر حضوری ویژه راویان روحانی
منبع مسابقه: کتاب سرزمین مقدس
مهلت ثبت نام تا 30بهمن ماه با ارسال نام و نام خانوادگی به 09395348641
زمان آزمون:8 اسفندماه
جوایز :3 کمک هزینه سفر به مشهد مقدس
کتابخانه تخصصی جهاد و شهادت 🌸کانال ارائه محتوا به راویان
👇👇👇👇
🆔 @ravianerohani
شهیدے ڪہ در نوجوانے با ترڪ
یک #گناه_شهوانے بہ درجه عرفانے رسید...
#شهید_احمدعلی_نیری
نفس عمیقے ڪشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفتہ بودیم دماوند. شما توے آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازے و سرگرمے بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کترے رو آب کن و بیار تا چاے درست کنیم. بعد جایے رو نشان داد گفت اون جا رودخانہ است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادے نبود از لا به لای بوتهها ودرختها بہ رودخانه نزدیک شدم تا چشمم بہ رودخانه افتاد یک دفعہ سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن ڪرد نمےدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفے شدم. من میتوانستم به راحتے یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان ڪه برهنه مشغول شنا کردن بودند
.
من همان جا خدا را صدا ڪردم و گفتم :«خدایا کمکم ڪن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجہ نمےشود اما بہ خاطر تو از این از این گناه مےگذرم.»
بعد کتری خالے را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع بہ آتش درست ڪردن بودم خیلے دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد کہ حاج آقا گفته بود:«هرکس براے خدا گریہ کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور ڪه اشک میریختم گفتم از این بہ بعد براے خدا گریه میڪنم
.
حالم خیلے منقلب بود. از آن امتحان سختی ڪه در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک مےریختم و با خدا مناجات میڪردم خیلی با توجہ گفتم: «یاالله یا الله...
ادامه👇👇👇👇👇👇
کانال محتوای روایتگری راویان
شهیدے ڪہ در نوجوانے با ترڪ یک #گناه_شهوانے بہ درجه عرفانے رسید... #شهید_احمدعلی_نیری نفس عمیقے ڪش
خیلی با توجہ گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار ڪردم صدایے شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام ڪوهها و درختها صدا میآمد. همه مےگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاڪ و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتے این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه ڪردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی ڪه از وحشت مےلرزید به اطراف مےرفتم از همه ذرات عالم این صدا را مےشنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت ڪرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایے از عالم بالا به روے من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی انسانے که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: تا زندهام برای کسے این ماجرا را تعریف نکن...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇
@ravianerohani
وصیت نامه عارف شهید #احمد_علی_نیری :
🌷شکر پروردگار عالمیان که ما را برانگیخت و ما را لایق دانست و هدایت کرد. و رسولان متعددی بالاخص رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهما السّلام) را بر ما ارزانی داشت تا بتوانیم رهگشای خوبی در این جهان، در مقابل شیاطین باشیم.
خوشا به حال کسانی که شناختند وجود خویشتن را در این دنیا، و عمل میکنند به وظایف خود، به امید تزکیهی نفس و ترفیع درجه و لذّت عبادت و خشوع قلب!
👈کسی به آن میرسد که مراقبتهای سخت بر اعمال و گفتار خود داشته باشد.
🌷قرآن، قرآن را فراموش نکنید.
بدانید که بهترین وسیله برای نظارت بر اعمالتان قرآن است.
🌷اسلام را در تمام شئوناتش حفظ کنید.
🌷رهبری و ولایت فقیهی که در این زمان از اَهم واجبات است را یاری کند.
إن شاءالله خداوند عز و جل جزای خیر به شما عنایت فرماید!
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇
@ravianerohani
#شهید_احمد_علۍ نیرے در ۱۳۶۴/۱۱/۲۷ در طے عملیات والفجر ۸ بہ آرزوی دیرینہ اش رسید و بہ لقاء الله پیوست .
یڪی از دوستانش ڪہ شاهد لحظات قبل از شهادت ایشان بود،چنین نقل می ڪند:
" در لحظہ شهادت ترڪشی بہ پهلویش اصابت ڪرد ،وقتی بہ زمین افتاد از ما خواست ڪہ او را بلند ڪنیم وقتی روی پاهایش ایستاد رو بہ سمت ڪربلا دستش را بہ سینہ نهاد و آخرین ڪلام را بر زبان جاری ڪرد
" السلام علیڪ یا ابا عبدالله "
پیڪر شهید احمد علی نیری ، در هنگام خاڪ سپاری، دستش بہ نشانہ ادب بہ ابا عبداللہ هنوز بر روی سینہ اش قرار داشت ...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇
@ravianerohani
🌷ایام عروج #علمدار_روایتگری و مدیر موسسه روایت سیره شهدا #حاج_عبدالله_ضابط گرامی باد 🌷
بوی خوش
بوی عطر عجیبی آمد.مطمئن بودم عطر وادوکلن دنیایی نیست.این بو را نه تنها من بلکه همه بچه های گروه حس می کردند.از فکه آمدیم طلائیه باز هم بوی خوش همراه ما بود! می دانستیم علت این بوی خوش از کجاست ! در فکه شهید بی نشانی پیدا شده بود که به طرز عجیبی بوی عطر می داد.اما نمی دانستیم چرا این بوی مست کننده هنوز ادامه دارد.ساعتی بعد علت آن را فهمیدم.زنده یاد حاج عبدالله ضابط سجاده اش را باز کرد! بوی خوش از داخل سجاده اوبود.کمی از خاک اطراف جمجمه شهید را داخل جانمازش ریخته بود .این بوی عجیب از آنجا بود.
در زمانی که همه به فکر دنیای خود بودند حاج عبدالله تفحص سیره شهدا را آغاز نمود .با دست خالی وبا عنایات شهدا جلو رفت.بعد هم میهمان شهدا گردید.
راوی:یکی از دوستان زنده یاد عبدالله ضابط
منبع:کتاب شیدایی ص75
#شهدا #دفاع_مقدس #یاد_و_خاطره_شهدا #روایتگری
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇👇
@ravianerohani
22-Shahid_Zabet.mp3_81907.mp3
170.4K
🌸کانال ارائه محتوا به راویان
👇👇👇👇
🆔 @ravianerohani
6-shahid_zabet.mp3_81933.mp3
213K
🌸کانال ارائه محتوا به راویان
👇👇👇👇
🆔 @ravianerohani
13-Shahid_Zabet.mp3_81926.mp3
126.1K
🌸کانال ارائه محتوا به راویان
👇👇👇👇
🆔 @ravianerohani