#شرح_عملیات
#عمليات_غدیر
عملیات غدیر جهت دفع مجدد تجاوز دشمن از مرزهای جنوبی در منطقه شلمچه (1367ش)
در پی قبول قطعنامه 598 از جانب جمهوری اسلامی ایران، رژیم عراق به تصور ضربه زدن مجدد به نظام اسلامی، حملات گستردهای را علیه ایران آغاز کرد. از اینرو عملیات غدیر جهت دفع این تجاوز، در منطقه شلمچه توسط رزمندگان اسلام به اجرا درآمد. ماموریت بغداد آن بود که تلاش کند خوزستان و منابع نفتی آن را طی چند روز به اشغال خود درآورد و شانس خود را در این زمینه بیازماید. تهاجم سنگین دشمن در سراسر خطوط مرزی به خاطر آن بود که چنین هدفی را تعقیب کند و دقیقاً به همین دلیل بود که رسانه های استکباری و حتی مزدوران منطقه ای استکبار به احیای طرح جداسازی خوزستان از ایران دامن میزدند. اما پاسخ سریع و قاطع ملت و نیروهای اسلام، بسیار تکان دهنده و هشیارانه بود و تلفات سنگینی را به نیروهای متجاوز در منطقه وارد آوردند.
در این عملیات، صدها کیلومتر از سرزمینهای میهن اسلامیمان که به مدت 3 روز به اشغال متجاوزین در آمده بود، باز پس گرفته شد و رزمندگان موفق شدند بخش هایی از استان خوزستان در منطقه عمومی شلمچه، جاده خرمشهر، اهواز، پادگان حمید و جفیر را آزاد ساخته و دشمن بعثی را در منطقه جنوب تا مرزهای بین المللی عقب برانند. در این عملیات علاوه بر کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از قوای دشمن و چند درجهدار عالی رتبه، چندین تیپ و گردان زرهی و پیاده و کماندویی بعث به میزان 60 الی 100 درصد منهدم شد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۳ مردادماه ، #سالروز_شهادت #روحانی_شهید #سید_حسن_بهشتی_نژاد و فرزند خردسالش بدست منافقین گرامی باد. 🥀
#شهدای_روحانی
#شهدای_ترور
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_سید_حسن_بهشتی_نژاد
در سال ۱۳۲۴ در اصفهان در خانودهای روحانی دیده به جهان گشود. پدرش مرحوم حجت الاسلام سید مصطفی بهشتینژاد از اساتید حوزه علمیه اصفهان بود که در علم، تقوا و فضیلت زبانزد مردم شهر اصفهان بود.
این شهید بزرگوار پس از دوران دبیرستان وارد حوزه علمیه شد و از محضر اساتید حوزه اصفهان، از جمله پدر بزرگوارش، حاج آقا حسن مصطفوی، سید محمد باقر امامی و حاج شیخ علی مشکوه بهرهمند شد. سپس به شهر مقدس قم رفت و در مدرسه دارالشفای قم ساکن شد.
شهید بهشتینژاد بیش از دوازده سال در این شهر به تحصیل و تدریس پرداخت که در این مدت سختکوشی و جدیت در تحصیل، تحقیق و اخلاق نیکو از خصوصیات روحی و اخلاقی این شهید بزرگوار بود، به طوری که همانند پدر در تقوا و اخلاق شهره شهر قم شد.
وی در قم از درس اساتیدی هم، چون آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری، آیتالله شیخ محمد فاضل لنکرانی، آیتالله حسین مظاهری و آیتالله نوری همدانی بهرهمند شد و پس از آن در مدرسه حقانی به پیشنهاد شهید بهشتی و شهید قدوسی، مشاور راهنمای طلاب شد؛ فرصتی که بستری شد تا آرام آرام با اندیشهها و آرای شخصیت هایی، چون شهید بهشتی و شهید مطهری آشنا و جذب مکتب انقلابی آنها شود.
بهشتینژاد در جریانات سیاسی پیش از انقلاب نقش پررنگی داشت و سخنرانیهای موثر ائ در سالهای ۵۶ و ۵۷ علیه رژیم شاهنشاهی هنوز در خاطر مردم شهر اصفهان هست؛ سخنرانیهایی که عمدتاً در محله مسجد سید اصفهان برگزار میشد و مردم این شهر و دیار در تلاش برای سرنگونی رژیم پهلوی مصممتر میکرد.
از مهمترین سخنرانیهای وی میتوان به سخنرانی هفتم محرم سال ۵۷ اشاره کرد که با صدای رسا گفت:ای مردم مسلمان هیچ نمره تمایلی به ظالم پیدا نکنید اگر به ظالم تمایل پیدا کردید، آتش شما را میگیرد. همیشه بازگو کردن گذشته برای آینده سازندگی دارد؛ یعنی در بعدهایی که ما در پیش داریم، باید به هوش باشیم و به گوش باشیم که نکند این عوامل گذشته تکرار شود و ما آنچنان در فشار قرار بگیریم که دیگر امکان رهایی نداشته باشیم.
سید محسن بهشتینژاد برادر شهید درباره منش سیاسی و انقلابی برادر معتقد است: وی از ارادتمندان به امام خمینی (ره) و از جمله روحانیونی بود که در مسیر انقلاب اسلامی تلاشهای فراوانی کرد، همچنین در راستای قوت بخشی به خط اسلام ناب محمدی، جلوگیری از انحرافات جامعه و بصیرت دینی جوانان فعالیتهای به سزایی داشت.
وی هم چنین عنوان کرده بود: ملاک برادرم فقط و فقط حرکت در مسیر رضای باریتعالی و عمل به وظایف شرعی بود و در مسیر خود حتی در برخی موارد که برخلاف میل باطنیاش بود راهی را انتخاب میکرد که اولویت و اهمیت داشت و بر اساس میلش تصمیمگیری نمیکرد.
این شهید بزرگوار پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ستاد تبلیغ و منبر به صورت جدی در مقابل خطهای انحرافی فکری و سیاسی نفاق و لیبرالیسم میایستاد و روشنگری میکرد، همچنین به تبلیغ و تدریس در نهادهای انقلابی هم، چون جهاد سازندگی و سپاه مشغول بود.
شهید بهشتینژاد در سال ۱۳۵۹ ش. با اصرار بعضی از علما و دوستانش به عنوان حاکم شرع در دادگاه انقلاب شیراز مشغول به فعالیت شد و در مدت کوتاهی وضع نابسامان آنجا را انتظام بخشید و به خاطر عملکرد دقیق و احتیاط فراوان، بارها تحسین شد و مسئولان را تحت تاثیر خود قرار داد.
قاطعیت ایشان در مقابله با فساد و فحشا در دادگاه شیراز به شدت مورد توجه شهید بهشتی قرار گرفت و سرانجام با اصرار دوستان و مشورت شهید بهشتی کاندیدای نمایندگی مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی شد.
حجتالاسلام بهشتینژاد همزمان با فعالیت در دادگاه شیراز، به عنوان امام جمعه موقت اصفهان نیز به انجام وظیفه پرداخت. ایشان با کلام گیرای خود در خطبههای نماز جمعه و دیگر جلساتی که حضور داشت، سعی در بیداری روح انقلابی و دینی مردم مینمود. در زمان اوج گیری نهضت اسلامی سخنرانیهای وی در تحصن تاریخی مردم اصفهان در منزل آیتالله خادمی و مسجد سید زبانزد خاص و عام بود.
این عالم فرزانه که پس از فوت پدر بزرگوارش، آقا سید مصطفی، در مسجد گورتان، نماز جمعه را اقامه مینمود، هنگامی که کاندیدای مجلس شورای اسلامی شده بود و انتظار میرفت تا در مجلس نیز بتواند مدافع اسلام و انقلاب و خدمتگزار مردم مسلمان ایران باشد، توسط کوردلان منافق، در سوم مرداد ماه سال ۱۳۶۰ شمسی به همراه برادر زاده سه ساله اش ترور شد و به شهادت رسید.
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_کتاب
💢آیین رونمایی از کتاب وقتی بابا رئیس بود
زندگی نامه داستانی شهید علی بیطرفان
🔸قم - خیابان دورشهر - مجتمع فرهنگی تربیت(سینما)
🔸زمان : چهارشنبه پنجم مرداد ماه 1401
ساعت 10:30 صبح
🇮🇷 محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🎥 تصویری قابل تامل از پادگان اشرف
🔹اردوگاهی که زمانی محل حضور تروریستهای منافقین ومزدوران رجوی بود حال به محل قدرتنمایی شیربچه های مقاومت اسلامی حشد الشعبی تبدیل شده است.
🎥 تصویری قابل تامل از پادگان اشرف
🔹اردوگاهی که زمانی محل حضور تروریستهای منافقین ومزدوران رجوی بود حال به محل قدرتنمایی شیربچه های مقاومت اسلامی حشد الشعبی تبدیل شده است
#سالروز_عملیات_مرصاد
#مرصاد
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هدایت شده از موسسه روایت سیره شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تیزر بیستمین دوره آموزش روایتگری موسسه روایت سیره شهدا
🔸ویژه طلاب برادرحوزه علمیه قم
📅مهلت ثبت نام:۱۰مرداد
🌐ثبت نام از طریق لینک https://formafzar.com/form/4dbtm
📜با اعطای گواهینامه رسمی و کارت روایتگری
#معاونت_آموزش
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#شرح_عملیات
#عملیات_مرصاد
عملیات مرصاد روز 5/5/1367 با رمز «یا صاحب الزمان (عجلالله تعالی وجه الشریف) ادرکنی» برای مقابله با حرکت منافقین و بازپسگیری اشغال شده انجام گرفت.
در این عملیات که با فرماندهی سپاه پاسداران انقلاباسلامی و با پشتیبانی هوا نیروز ارتش اجرا شد، رزمندگان از سه محور چهارزبر، جاده قلاجه و جاده اسلام آباد- پل دختر وارد عمل شدند و نیروهای ضد انقلاب را تا پشت نوار مرزی عقب راند؛ اما قوای ارتش عراق، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشتند. در عملیات مرصاد، بیش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 240 قبضه خمپاهره انداز 60 و 80 میلیمتری و 30 عراده توپ 106 میلیمتری دشمن منهدم شدند. همچنین بیش از 20 تیپ مشترک منافقین و ارتش عراق متلاشی شد و تعداد کشته و زخمیهای دشمن از مرز 4800 تن گذشت. در این عملیات، نزدیک به 1000 قبضه آر. پی. جی 7، 700 قبضه تیربار کلاشینکوف، دهها دستگاه خودرو، دهها دستگاه تانک و نفربر، تعدادی تجهیزات پیشترفته الکترونیکی و مخابراتی و مقادیری اسناد درون گروهی منافقین به دست رزمندگان ایران افتاد.
شش روز پس از قبول قطعنامه توسط ایران و در شرایطی که نیروهای عراقی با زیر پا گذاشتن توافقات ۵۹۸ مجددا به خرمشهر حمله کرده و تا آستانه تصرف آن پیش رفته بودند، سازمان مجاهدین عملیاتی با نام فروغ جاویدان را آغاز کرد.
مسعود رجوی در شب آغاز عملیات گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما می خواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند... از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور می دهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد... علاوه بر آن، ضد هوایی و موشک سام ۷ هم که داریم... هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب به همراه ستون ها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشین ها به صورت ستون حرکت می کنند.»
****
شكست در عملیات فروغ، باعث شكسته شدن رجوی در ذهن تعداد زیادی از نیروها و ریزش سازمان گردید بطوريکه تعداد كثیری از اعضا و هواداران سازمان جدا شدند.
در توجیه شكست عملیات ، رجوی گفت: تمامی اتكاء ما به ارتش و ایدئولوژیمان بود و روی عناصر سیاسی كار جدی صورت ندادهایم و آن را با قیام كربلا قیاس نمود كه امام حسین(ع) نیز تمامی اتكای را بر دو عنصر شمشیر و ایدئولوژی خود نهاد و از معادلههای سیاسی چشمپوشی كرد!! و همین باعث شكست گردید .
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #موشن_گرافیک #روایت_مرصاد
🔸پنجم مرداد، سالروز شکست مفتضحانه منافقین در عملیات مرصاد است، آنانی که با توهم فتح سهروزه تهران پس از پذیرش قطعنامه، سوار بر خودروهایشان شدند ولی نمیدانستند که سربازان اسلام در کمین آنها نشستهاند.
#عملیات_مرصاد
#شهید_صیاد_شیرازی
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🔴روایت از #شهید_صیاد_شیرازی ؛ فرمانده #عملیات_مرصاد از روز عملیات
♦️منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
♦️یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
♦️خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.
♦️بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
♦️بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
📚رمز عبور، ۱، صفحهی ۱۱۳ عبرتها
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره «مهران مدیری» از عملیات مرصاد
🔹مهران مدیری: در عملیات مرصاد (درگیری با منافقین) هر کاری از دستمان برمیآمد کردیم، از تاتر اجرا کردن داخل سنگرها برای رزمندهها گرفته تا آرپیجی و سنگ زدن به دشمن!
🔹انتشار به مناسبت ۵ مرداد سالروز عملیات مرصاد
#عملیات_مرصاد
#خاطرات_مرصاد
#خاطره_گویی
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۱مرداد ماه ، #سالروز_شهادت #شهید_شیخ_فضل_الله_نوری گرامی باد . 🥀
زادروز : ۲ ذیالحجه ۱۲۵۹ق.
زادگاه : کجور
درگذشت : ۱۳ رجب ۱۳۲۷ق.
آرامگاه : قم، حرم حضرت معصومه(س)
محل زندگی : سامرا، تهران
استادان : شیخ راضی آل خضر، میرزا حبیب الله رشتی و سید محمدحسن شیرازی
شاگردان : علامه محمد قزوینی، ملاعلی مدرس
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
❓چه شد که #شیخ_فضلالله_نوری به دار آویخته شد؟
🔸 به مناسبت شهادت #شیخ_فضل.الله_نوری
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
▪️بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگری های شیخ را در میان سردمداران حاکم مطرح ساختند.
▪️در منزل سپهدار تصمیم به اعدام شیخ گرفته شد. یپرم خان بر جنایت اصرار داشت و سپهدار راضی بود و سردار اسعد هم سکوت کرد. روز یازدهم رجب ١٣٢٧ ق هشتاد نفر از مجاهدان مسلح ارمنی به منزل شیخ هجوم بردند و خانه را محاصره کرده، پشت بام ها را اشغال کردند.
⚫شهادت
▪️نادعلی، پیشکار مخصوص شیخ، می گوید: در میان شیون و زاری و ناله اهل خانه، یوسف خان ارمنی دست شیخ را گرفته، کشان کشان بیرون آورد و درون درشکه انداخت و فرمان حرکت داد. سواران مجاهد دور درشکه را گرفته و یکسره شیخ را به اداره نظمیه در میدان توپخانه بردند و در ضلع شرقی عمارت نظمیه زندانی کردند.
▪️بعد ازظهر سیزده رجب، شیخ را برای محاکمه به عمارت گلستان بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم زنجانی شروع به محاکمه کرد.
▪️جالب اینجاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعبادو حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب ١٣٢٧ قمری بود. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود:
▪️خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود.
▪️خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(ص). آن گاه عمامه را از سر برداشته و فرمود: از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت.
▪️در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود:
▪️دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد.
▪️طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند و چه بی احترامی هایی كه به جنازه ی شیخ نكردند. پس از این که آقا، جان تسلیم کرد، دسته موزیک نظمیه پای دار آمد و همان جا وسط حلقه شروع کرد به زدن. مجاهدین با تفنگهایشان همین طور می رقصیدند. شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی سفارت به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه.
▪️در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد!
▪️جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه-همه می خواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفتند؛ آن قدر با قنداقه تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. هر که هرچه در دست داشت می زد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمی رسید، تف می انداختند.
▪️سپس یک مردی با لباس مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصا چادر نماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می کرد فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت عثمانی بود؛ ...
▪️انتقال مخفیانه جنازه شهید به قم
خانواده ی وی، جنازه ی شیخ را مخفیانه به منزل بردند و در اتاقی در حالی كه غسل و كفن شده بود گذاشتند و آن را تیغه كردند و برای این كه كسی بویی نبرد مراسمی ظاهری گرفتند و جنازه ای غیر واقعی را در قبرستان دفن كردند و صورت قبری برای آن ساختند. پس از هیجده ماه كه مردم كم كم با خبر شده بودند، می آمدند و پشت دیوار فاتحه می خواندندو می رفتند. احتمال خطر از هر سو می رفت،دختر شيخ فضل الله نقل مي كند: دیشب مرحوم آقا را خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من در همان عالم خواب گریه می کردم، آقا به من گفت: "گریه نکن، همان بلاهایی را که سر سید الشهدا آوردند، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا دربیاورند تا درنیاورده اند زود آن را به قم بفرست."
▪️جنازه ی مطهر شیخ را بعد از ١٨ ماه بدون آن كه كم ترین آسیبی دیده باشد از اتاق در آورده و مخفیانه به قم انتقال دادند
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🔸قابل توجه فرماندهان محترم حوزه های مقاومت محلات، دانش آموزی و پایگاه های بسیج و مدارس
🖍اعزام راویان روحانی در هفته دفاع مقدس و دهه آخر صفر به پایگاهها ، محلات ، مساجد و مدارس
جهت هماهنگی با شماره تلفن 09122520325 در ایتا ارتباط بگیرید.
#پایگاه_تخصصی_بسیج_سیره_شهدا
#حوزه_مقاومت_بسیج_تخصصی_شهدای_محراب
#حب_الحسین_یجمعنا
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
◾️به مناسبت تقارن هفته دفاع مقدس و ایام دهه آخر صفر◾️
📝معاونت پژوهش موسسه روایت سیره شهدا #مجموعه_منبر_با_موضوع_ریزش_ها_و_رویش_ها با گرایش جهاد و شهادت و با استفاده از خاطرات شهدا ارائه نموده است.
📚این مجموعه شامل ۳ شب منبر می باشد.
⛔️تذکر: منبر شب سوم به زودی نهایی شده و از همین کانال ارائه خواهد شد.
#معاونت_پژوهش_سیره_شهدا
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
Rizesh ha & Royesh ha.pdf
1.9M
📚 مجموعه منبر با موضوع ریزش ها و رویش ها با گرایش جهاد و شهادت و با استفاده از خاطرات شهدا ارائه نموده است.
📚این مجموعه شامل ۳ شب منبر می باشد.
⛔️تذکر: منبر شب سوم به زودی نهایی شده و از همین کانال ارائه خواهد شد.
#معاونت_پژوهش_سیره_شهدا
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
📚عضویت رایگان در کتابخانه فرهنگ جهاد و شهادت
💠با توجه به شروع دوره جدید روایتگری به اطلاع می رساند:
هزینه حق عضویت کتابخانه برای راویان دوره جدید ا تاریخ ۲۳ مهر ماه الی ۲۸ مهرماه #رایگان می باشد.
🔸علاقمندان جهت ثبت نام به کتابخانه موسسه روایت سیره شهدا مراجعه نمائید 🔸
#معاونت_پژوهش
#روابط_عمومی_رسانه
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#پاسدار
نمی ماند تا ظهـور را ببینـد
شہـــــید میشود
تا #ظـهور نزدیک شـــــود ...!!!
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هـَرگِزْ نَمیࢪَدْ
آنڪہ حُسینےسـٺ قَلبـــــِ او
دَࢪ مَڪْتَبِ حُسیــݩ بَقٰا فَرقْ مۍڪُنَدْ...♥️(:
🇮🇷 کانال محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani