eitaa logo
روایت ها و حکایت ها
2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
419 ویدیو
32 فایل
فیش های منبر یادداشت های روایی و تفسیری و نکات تربیتی و اخلاقی،آمیخته با مطالب روز، اشعار ناب، تاریخ و معرفی وراهنمایی برای انتخاب موضوع منبر. ارتباط با ما https://eitaa.com/MA1371 لینک کانال @revayathavahekayatha1
مشاهده در ایتا
دانلود
در ذیل این دو بیت مشهور با موضوع معیار ارزش انسان چیست؟ میخوام یه منبری داشته باشم اگر مطلبی هست بفرمایید. تا در طلب گوهر کانی کانی تا در هوس لقمهٔ نانی نانی این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی هر چیز که در جستن آنی آنی https://eitaa.com/MA1371
یک سلامی نشنوی ای مرد دین که نگیرد آخرت آن آستین بی طمع نشنیده‌ام از خاص و عام من سلامی ای برادر والسلام جز سلام حق هین آن را بجو خانه خانه جا بجا و کو بکو.
مراقب باش خودتو نبازی! شهید آیت الله مطهری: در قرآن منطقی هست که بالاترین خسرانها و باختنها را باختن خود می‌داند. یکی مال و یکی آبرو و یکی ناموس و یکی سلامت و یکی دوست و یکی مقام و یکی (جامعه) استقلال و حاکمیت و صنعت خود را می‏بازد و یکی شخصیت خود را، شخصیت بالفعل یا بالقوه را می‏بازد، قُلْ إنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِروا أنْفُسَهُمْ‏. در برخی افراد، تجربه شده که ثروت و مقام و همه چیز داشته‌اند و به آنها به ارث رسیده اما چون شخصیت نداشته‌اند از کف داده‌اند. برخی دیگر به عکس چون شخصیت داشته‌اند، با آنکه همه چیز را باخته ‏اند دو مرتبه به دست آورده‌اند. هر چیزی اگر انسان ببازد به واسطه شخصیت به دست می‌آورد، اما اگر شخصیت عقلی و اخلاقی و اجتماعی خود را ببازد به چه وسیله آن را بازیابد؟ این است که بالاترین خسرانها خسران شخصیت است. می‌گویند آلمانیها پس از جنگ اخیر گفته‌اند که: ما در جنگ جهانی همه چیز را باختیم جز شخصیت خود را و لهذا پس از اندکی همه چیز را به خود بازگرداندیم. جمله معروف لوتر که می‌گوید: «ما سعادة الامم بکثرة استحکاماتها و معادنها و... بل رجالها الذین تثقفت عقولهم و کملت احلامهم...» ناظر به همین اصل است. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
اگر فکر دل زاری نکردی بعمر خویشتن، کاری نکردی تو را از روز آزادی چه حاصل؟ که رحمی بر گرفتاری نکردی نچینی گل ز باغ زندگانی گر از پائی برون، خاری نکردی تو را زآن رنجه می‌دارند اغیار که هرگز خدمت یاری نکردی ستمگر، بر سرت ز آن شد مسلط که خود دفع ستمکاری نکردی شدی مغرور روز روشنی چند دگر فکر شب تاری نکردی
نفاق (۱) آیا حیوان منافق هم داریم؟! نفاق از مختصات بشر است، معمولاً در حیوانات اثری از نفاق یعنی دوچهرگی و دورویی دیده نمی شود، شاید خیلی به ندرت در بعضی از حیوانات زیرک چنین چیزی دیده شود، یعنی حیوان به حالتی بر ضد حالتی که داراست تظاهر کند، حیوان اگر خشم بگیرد آثار خشم در صدایش و حنجره اش ظاهر می شود، اگر خوشحال شود فوراً جُست و خیز می کند، اگر دردش بیاید ناله می کند، هر صدایی از حیوان یک نشانه واقعی است از حالتی که دارد و میان حالتش و آن صدا یا علامتی که از خود بروز می دهد اختلاف نیست. این انسان است که این قدرت را دارد که ممکن است با یک نفر در نهایت درجه دشمن باشد و در دلش حقد و کینه او را داشته باشد ولی وقتی با او بنشیند تظاهر به دوستی کند و با چهره باز برخورد کند. و اظهار خوشحالی و خوشوقتی نماید. اکثر تعارفاتی که در میان مردم معمول است نوعی نفاق است برای این که دروغ است، کسی به خانه می آید و صاحبخانه می گوید قدم روی چشم ما گذاشتید...اما همین که مهمان می رود، خلافش را می گوید و باطنش را ظاهر می کند. بشر به دلیل اینکه هوشش بیشتر و عقلش زیادتر است می تواند منافق گری و دورویی کند. هرچه انسانها بدوی تر هستند صریح ترند، یعنی فاصله میان درون و بیرونشان کمتر است، هرچه انسانها به طرف تمدن آمدند، بر نفاقشان افزوده شد، یعنی فاصله میان این دو چهره شان زیاد شد....به گونه ای که باید گفت: «دنیای نفاق» نفاق اخلاقی شهید مطهری
دو دعای امام باقر علیه السلام در حق جابر جعفی: 1⃣يا جابِرُ، لا أخرَجَكَ اللّه ُ مِنَ النَّقصِ و (لا) التَّقصيرِ. اى جابر! خداوند تو را از كاستى و تقصير بيرون نَبَرد. ✍يعنى خداوند توفيقت دهد كه هميشه عبادتت را ناقص و خودت را در انجام طاعت و بندگى خدا مقصّر دانى ، يا خودت را ناقص و مقصّر دانى؛ زيرا با احساس نقص و كمبود، آدمى از تكبر بيرون مى آيد و با احساس تقصير از خودپسندى و غرور و تنبلى در عبادت، دست مى شويد. ---------- 2⃣جَعَلَنَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ مِنَ اَلَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ اَلسّٰاعَةِ مُشْفِقُونَ . خداوند ما و شما را از كسانى قرار دهد كه در پنهان از پروردگار خود در هراسند و از قيامت بيمناكند. اولی در کافی. دومی در امالی طوسی
اینا دروغ میگن!👇 1⃣حضرت امیر علیه السلام: كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ وُلِدَ مِنْ حَلاَلٍ وَ هُوَ يَأْكُلُ لُحُومَ اَلنَّاسِ بِالْغِيبَةِ دروغ می بافد كسى كه پندارد حلال‌زاده است و با غيبت گوشت مردم را ميخورد بحار ج ۷۲ ص ۲۴۸ 2⃣يَا اِبْنَ عِمْرَانَ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي فَإِذَا جَنَّهُ اَللَّيْلُ نَامَ عَنِّي أَ لَيْسَ كُلُّ مُحِبٍّ يُحِبُّ خَلْوَةَ حَبِيبِهِ.. خداوند بموسى بن عمران گفت-دروغ ميگويد كسى كه خيال ميكند مرا دوست دارد ولى هنگامى كه شب فرا ميرسد در بستر خود ميخوابد و با من راز و نياز ندارد آيا دوست خلوت با دوستش را طالب نيست. کلیات احاديث قدسی 3⃣پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: يَا عَلِيُّ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَ يُبْغِضُكَ يا على دروغ گفته كسى كه خيال ميكند مرا دوست ميدارد در حالى كه با تو دشمن است. امالی طوسی 4⃣امام صادق عليه السّلام: كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُصَلِّي صَلاَةَ اَللَّيْلِ وَ هُوَ يَجُوعُ إِنَّ صَلاَةَ اَللَّيْلِ تَضْمَنُ رِزْقَ اَلنَّهَارِ‌. دروغ گفته است كسي كه گمان كند نماز شب مي خواند و گرسنگي مي كشد، زيرا نماز شب روزي در روز را ضمانت مي كند. وسائل الشیعه ج ۳ ص ۲۷۱ 5⃣امام صادق علیه السلام: کَذِبَ‏ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مِنْ شیعَتِنا وَ هُوَ مُتَمَسِّکٌ بِعُرْوَةِ غَیْرِنا؛ دروغ مى ‏گوید کسى که گمان مى‏ کند شیعه‏ ما است، ولى به ریسمان غیر ما، چنگ زده است. صفات الشیعه صدوق علیه الرحمه منبر
دست یابی به همه چیز با :👇 امیر مومنان فرمود: ✅ انسان، با ۱- نيّت خوب ۲- و اخلاق خوب، 👈به تمام آنچه در جستجوى آن است، از زندگى خوش و امنيت محيط و روزى زياد، دست می یابد. 💠 وُصولُ الْمَرْءِ اِلى كُلِّ ما يَبْتَغيهِ مِنْ طيبِ عَيْشِهِ وَ اَمنِ سِرْبِهِ وَ سَعَةِ رِزْقِهِ بِحُسْنِ نيَّتِهِ وَ سَعَةِ خُلْقِهِ" غررالحکم. منبر
این سه و آن سه👇 نمی میری تا ببینی!! از حضرت امیر( ع) : سه خصلت است كه صاحب آنها نمى‌ميرند تا اينكه كيفر آنها را در این دنیا قبل آخرت مى‌بينند: ظلم و ستم قطع رحم و سوگند دروغ. "ثَلاَثُ خِصَالٍ لاَ يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ اَلْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ اَلرَّحِمِ وَ اَلْيَمِينُ اَلْكَاذِبَةُ" -------- این سه کس زندگی خوش ندارند! امیر مؤمنان فرمود: سه صفت است که صاحب آنها هیچ وقت زندگی خوشی نخواهند داشت: ۱-کینه ۲-حسد ۳- بد اخلاقى. "ثَلاَثٌ لاَ يَهْنَأُ لِصَاحِبِهِنَّ عَيْشٌ اَلْحِقْدُ وَ اَلْحَسَدُ وَ سُوءُ اَلْخُلْق" منبر
نعمت (۱) از آنجایی که طبق بیان حضرت امیر در خطبه اول نهج یکی از اهداف بعثت این است👇 " و يُذَكِّروهُم مَنسِيَّ نِعمَتِهِ " پس [خداوند] رسولان خود را در ميان آنان برانگيخت و پيامبرانش را پياپى سوى ايشان فرستاد،.... تا نعمت فراموش شده او را به يادشان آورند. و از آنجایی که خداوند متعال راه آشتی دادن بنده فراری  را با خود اینچنین ترسیم می‌کند:👇 امام سجّاد (عَلَیهِ  السَّلامُ)  فرمود :  خداوند متعال به  موسی بن عِمران   وحی نمود : ای موسی مرا نزد خلق و بندگانم محبوب کن و آنان را نیز نزد من محبوب نما . موسی (عَلَیهِ السَّلامُ) عرضه داشت : پروردگارا چگونه این کار را انجام دهم ؟!  خداوند فرمود : نعمتهای ظاهری و باطنی مرا برای آنها ذکر کن تا بدین وسیله مرا دوست بدارند(ذکر و یاد نعمت های مُنعِم و نعمت دهنده سبب علاقه به مُنعِم می گردد) .  أَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی مُوسَی (عَلَیهِ السَّلامُ) حَبِّبْنِی إِلَی خَلْقِی وَ حَبِّبْ خَلْقِی إِلَیَّ قَالَ یَا رَبِّ کَیْفَ أَفْعَلُ قَالَ ذَکِّرْهُمْ آلَائِی وَ نَعْمَائِی لِیُحِبُّونِی " [کلیات احادیث قدسی] 👈لذا بحث از نعمت از ابعاد مختلف آن خیلی مؤثره.... حالا آیاتی داریم روایات نابی داریم و یه تربیت خاصی هم میشه براش در نظر گرفت...
نعمت (۲) این دوتا روایت رو چگونه تبین کنیم! اگر درست تبین شود و دیدگاه افراد عوض شود چه شود!!!! 1⃣حضرت سید الشهدا فرمود: -بدانيد نيازهاي مردم به سوي شما از نعمت هاي خداوند بر شماست. بنابراين، اين نعمت ها را از خود دور نسازيد؛ كه اگر چنين كنيد، اين نعمت (مراجعه مردم به سوي شما از شما گرفته مي شود) و به ديگران داده مي شود. إعْلَمُوا أنَّ حَوَائِجَ النّاسِ إلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللّه ِ عَلَيْكُمْ فَلا تَمَلُّوا النَّعَمَ فَتَتَحَوَّلُ إلي غَيْرِكُمْ. ------- 2⃣حضرت سجاد در مناجات خمسه عشر: «وَ مِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنَا جَرَيَانُ ذِكْرِكَ عَلَى أَلْسِنَتِنَا وَ إِذْنُكَ لَنَا بِدُعَائِكَ وَ تَنْزِيهِكَ وَ تَسْبِيحِكَ [ای خدای مهربان] از بزرگترين نعمتها بر ما جارى شدن ذكر تو بر زبان ماست. و اجازه‌ات به ماست كه تو را بخوانيم و تنزيه و تسبيح گوييم.
نعمت ( ۳ ) منظور از نعمتی که سوال خواهد شد کدام است!! آیه هشت سوره تکاثر می فرماید: "ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ" سپس در آن روز [همه شما] از نعمتها [ي الهي] بازپرسي خواهيد شد. ------------ چون امام صادق (علیه السلام) به عراق وارد شد، در حیره فرود آمد. آنگاه ابوحنیفه خدمت ایشان رسید و درباره‌ی مسائلی از ایشان پرسید. از جمله سؤالهای وی این بود که به آن حضرت عرض کرد: ... «فدایت شوم! مرا از کلام خداوند عزّ‌وجلّ: ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ آگاه ساز». ایشان فرمود: «به نظر تو آن نعمت چیست ای ابوحنیفه»؟! عرض کرد: «امنیّت در آشیانه و سلامتی بدن و روزی حاضر». حضرت (علیه السلام) فرمود: «ای ابوحنیفه! اگر خداوند عزّ‌وجلّ در روز قیامت تو را باز ایستاند تا از همه آنچه خوردهای و نوشیدهای تو را بازخواست کند، ایستادن تو بسیار به درازا میکشد». عرض کرد: «پس آن نعمت چیست فدایت شوم»؟ فرمود: «آن نعمت، ما هستیم که خداوند با ما مردم را از گمراهی نجات داد و با ما آنان را [پس] از نابینایی، بینا کرد و با ما آنان را [پس] از نادانی، آموخت». ...النَّعِیمُ نَحْنُ الَّذِینَ أَنْقَذَ اللَّهُ النَّاسَ بِنَا مِنَ الضَّلَالَهًِْ..... بحارالانوار ج ۱۰ ص ۲۰۸ روایت داستانی