بسم نامت که اعجاز میکند...♥️

♥️:)

به کویَت گر چنین آشفته می‌گردم، مکن منعم.... دلی گم کرده‌ام اینجا و می‌جویم نشانش را... #این‌صاحبنا !؟

میخواستم امشب چون شب جمعست از کربلا بگم... ولی نمی‌دونم چرا انقدر دلم اینجاست♥️✨

احساس میکنم زمین و زمان ؛ داشتنِ تورو.... حضورِ تورو.... بودنِ تورو..... همه و همه رو داره فریاد میزنه مولای من💔:)

بچه هر خطایی ازش سر بزنه ؛ هر اشتباهی که بکنه.... اگر خسته بشه ؛ کسی رو عصبانی کرده باشه... آخرِ آخرش می‌ره ؛ پیش پدرش پناه میگیره... می‌ره پیش بزرگترش....💔

من اومدم اینجا که تو پناهم بدی آقای خوبم.... مگه من پناهی رو بجز اینجا دارم!؟😔 اگر تو منو راه ندی ؛ کی میخواد منو راه بده!؟ اگر تو محبتت رو ازم بگیری ؛؛؛ اگر نگاه تو تو زندگیم نباشه ؛؛؛ من کجا زندگی کنم!؟ کجا پناه بگیرم!؟

پنجشنبه ها میام گلزار شهدا ؛ پیش اونایی که نگاه تو زندگیشونو بیمه کرد و #شهید شدن...! بلکه حال دلم خوب بشه ؛ بلکه راه به تو رسیدن رو خودشون یادم بدم... بلکه بهم بگن چطوری دلبری کردن که تو انقدر قشنگ خریدیشون....💔😔

ولی میدونی ؛ حکایتِ من و امثال من همون رویای معروف حاج حسین یکتاست.... که میفرماد: در عالَم رؤیا به شهید گفتم: چرا برای ما دعا نمیکنید که شهید بشیم؟! شهید گفت: ما دعا میکنیم، شهادت هم براتون مینویسن، ولی گناه میکنید، پاک میشه...!

مشکل من همین گناهامه ؛ که تورو هم از من گرفته آقا... مشکل من اینه که اول خودمو و خواسته هامو میبینم بجای اینکه تو و توقعاتت رو از خودم ببینم....💔😔

دستمو بگیر تو این وانفسای دنیا.... که به جای اینکه عقل آدما بر اونها حکومت کنه ؛ نفسشون داره جولان میده💔

کمکم کن آقا... منم مثل همون بچه ای ام که اول حرفا گفتم.... خستم... ترسیدم.... تنهام.... فقط تویی که میتونی پناهم بدی؛؛؛ فقط تو♥️