eitaa logo
ریحانه النبی
124 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
176 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️پیام کربلا از سینه امامت جوشید آنگاه امام سجاد علیه‌السلام خطاب به کوفیان فرمود: «مردم! خداوند شما را به خاطر توشه بدی که برای خود ازپیش فرستاید و تصمیم بدی که گرفتید نابود کند. 🔥 چگونه می‌خواهید به پیامبر خدا بنگرید آن زمان که به شما می‌گوید: خاندان مرا کشتید و حریم مرا شکستید و شما از امت من نیستید.❗️ 📖احتجاج طبرسی، ج 2، ص118
▪️حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله‌علیها در حالیکه می‌گریست به کوفیان خطاب کرد: ای کوفیان! چر امام حسین علیه‌السلام را تنها گذاشته و او را کشتید؟ اموالش را غارت کرده و زنان حرمش را به اسارت در آوردید و مورد شکنجه و آزار قرار دادید❓ نابود گردید و به عذاب خدا گرفتار شوید!🔥 شما بهترین مردان بعد از وجود مبارک پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را به شهادت رساندید.❗️ 📖 لهوف، ص١٩۶
▪️فاطمه بنت الحسین سلام‌الله‌علیها کوفیانی را که اظهار ندامت می‌کردند خطاب قرار داد و فرمود: ❗️ای کوفیان! چقدر کینه و دشمنی با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دارید که درصدد انتقام برآمدید چرا به علی بن ابی طالب علیه‌السلام و فرزندانش که عترت پیامبر و از خوبانند بی‌وفایی نمودید تا آنجا که کسی از شما به افتخار می‌گوید: ما کسانی هستیم که علی و فرزندانش را با شمشیرهای هندی و نیزه‌ها کشتیم و زنان آن‌ها را مانند غیرمسلمانان به اسارت گرفتیم. 😔
▪️هنگامی که ابن زیاد با چوب دست خود را لب و دندان مبارک سیدالشهدا علیه‌السلام می زد، زید ابن ارقم فریاد زد: من شاهد بودم که همین لب‌ها را که تو با خیزران ضربه می زنی، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌بوسید.✨ 📖تاریخ طبری، ج 4، ص349.
▪️پس از آنکه ابن زیاد حسین علیه‌السلام و یارانش را کذاب نامید عبدالله بن غیفی فریاد زد: ای پسر مرجانه درغگو پسر دروغگو، تو و پدرت هستی و آنکه تو را به این مقام منصوب کرد. ای دشمن خدا، آیا فرزندان پیامبران را می‌کشید و آنگاه بر منبر مسلمانان چنین وقیحانه سخن می‌گویید❗️ 📖 لهوف ،ص204
▪️وقتی ابن زیاد دستور قتل ابن عفیف را داد او پیروزمندانه گفت: ای پسر مرجانه، پیش از آنکه تو از مادر متولد شوی، من از خداوند درخواست شهادت به دست پلیدترین و ملعون ترین افراد را داشتم، اما هنگامی که چشمانم را از دست دادم، ناامید از شهادت شدم. اکنون خدای را سپاس می‌گویم که پس از ناامیدی مرا به مقصودم رساند. 📖لهوف، ص205.
▪️ابن زیاد درمانده از صلابت کلام زینب کبری سلام‌الله‌علیها تلاش به تحقیر ایشان نمود و گفت: قلبم با کشتن برادرت و اهلبیتش درمان شد. 😈 ✨حضرت زنیب سلام‌الله‌علیها در پاسخ فرمود: به جانم سوگند، بزرگ مرا کشتی و شاخه عمرم را قطع کردی و ریشه مرا از جا درآوردی. اگر این کار مایه تشفی قلب توست به خواسته‌ات رسیدی. 🔥 📖لهوف، ٢٠٠
▪️جرات و شجاعت امام سجاد علیه‌السلام در برابر بی‌احترامی‌ها خشم ابن زیاد را برانگیخت و حضرت را تهدید به قتل کرد. امام در پاسخ به این تهدید فرمود: ای پسر زیاد، آیا ما را به قتل تهدید می‌کنی؟! مگر نمی‌دانی که کشته شدن در راه خدا عادت دیرین ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست.🌹 📖 لهوف، ص٢٠٢
🚩قاری روی نیزه ها ▪️کوفیان شهادت داده‌اند که راس مبارک امام حسین علیه‌السلام در کوچه‌های کوفه بر روی نی این آیه را می‌خواند: ✨« آیا گمان کردید اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟» ✨ یکی از کوفیان در این هنگام فریاد برآورد: ای پسر رسول خدا! به خدا قرآن خواندن تو بر روی نیزه عجیب تر است از ماجرای اصحاب کهف ❗️ 📖ارشاد مفید، ص475
▪️هنگامی که کاروان اسیران از کوفه به سمت شام روانه شدند ابن زیاد دستور داد: علی بن الحسین علیه‌السلام را با غل و زنجیر بر گردن روانه کنند و دستانش بر گردنش زنجیر شود. 😔 📖 ارشاد مفید، ص477
▪️مسیحیان حصاصه وقتی از ورود کاروان اسرا به شهرشان آگاه شدند انجیل و صلیب در درست بر تپه‌ای که خضرا خوانده می‌شد اجتماع کردند و ندا سر دادند: پرودگار ما بیزاریم از قومی که فرزند دختر پیامبر خود را تشنه کام کشتند و اهل بیت و یارانش را به خاک و خون کشیدند.🔥 ارشاد مفید، ص۴٧۵
➀➁ ▪️در موصل مردمان شنیدند که هاتفی آسمانی نوحه می‌کرد و می‌خواند: «آیا می‌دانی که حسین علیه‌السلام را کشتند به شفاعت جد او در روز شهادت امید دارند؟‼️ 📖 لهوف، ص174
⑥➁ ▪️جهل ناتمام مردمان به حقیقت امامت را می‌توان در این کلام حضرت سجاد علیه‌السلام یافت: «ای کاش می‌دانستم آیا عاقلی هست که در انبوه تاریکی‌ها شب را به صبح پیوند دهد و از سوگ و مصیبتی که بر ما وارد شده است شکوه کند و سخن بگوید!؟ وارث امامت هستم، چرا باید حقیقت من در میان جاهلان و تبهکاران نادیده گرفته ضایع شود؟»😔 📖مقتل ابی مخنف، ص115
⑧➁ ▪️اسرا د ر حالی وارد شام شدند که ریسمان بر دستان و گردنشان بسته شده بود. 😔 هزاران نفر رقص کنان و هلهله کنان در حالی که به نشانه جشن و سرور خضاب و سرمه کشیده بودند به تماشای کاروان اسرا می‌شتافتند. ❗️ سرهای شهدا را در میان کاروان اسرا حرکت می‌دادند تا بیش از پیش حرمت حریم نبوت شکسته شود.😭 📖 لهوف، ص201.
⑨➁ ▪️ابراهیم فرزند طلحه که کینه شکست در جنگ جمل را در دل داشت به قصد استهزاء خطاب به امام سجاد علیه‌السلام گفت: اکنون چه کسی مغلوب شده و پیروز کیست؟ ▪️امام در پاسخ فرمودند: هرگاه خواستی بدانی چه کسی مغلوب شده است، به اذان و اقامه وقت نماز گوش فرا بده و ببین نام و یاد چه کسی بلند است، او جدّ من محمد مصطفی است، فرزندانش همیشه پیروز و سربلندند. 📖 نفس المهموم، ص424
⓪➂ ▪️امام سجاد علیه‌السلام در پاسخ به فردی که از پیروزی یزید ابراز خرسندی می کرد، فرمود: آیا این آیه را خوانده‌ای: ✨«به مردم بگو که من هیچ پاداشی از شما در بابر رسالتم جز محبت به نزدیکانم نمی خواهم.» ✨ به خدا که ما اهل بیت و نزدیکان پیامبریم و خداوند آیه تطهیر را نیز در شان ما نازل کرد.✔️ 📖 لهوف، ص212.
➀➂ ▪️ یزید در کاخ مشرف به رود جیحون شاهد ورود کاروان اسرا بود و سرمستانه می‌خواند: وقتی که آن قافله‌ها پدیدار شد و آن سرهای بریده بر لب جیرون نمایان گشت، کلاغی بانگ برداشت. به او گفتم فریاد بزنی و یا نزنی مهم نیست! چرا که من انتقام جنگ بدر و احد را از مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله گرفتم.🔥 📖 مقتل الحین مقرم، ص348
➁➂ ▪️امام باقر علیه‌السلام نقل می کنند، کاروان اسرا در حالی وراد کاخ یزید شد که تمامی اسیران با غل و زنجیر به یکدیگر بسته شده بودند. ⛓ در آن لحظه پدرم خطاب به یزید گفت: «ای یزید، گمان می‌کنی اگر رسول خدا ما را این چنین در غل و زنجیر ببنید درباره تو چه خواهد گفت⁉️» 📖بحارالانوار، ج45، ص142
➃➂ ▪️ باور یزیدیان، این بود که؛ چراغ اهل بیت علیهم السلام با کشتن حسین علیه‌السلام خاموش می‌شود. اما زینب کبری سلام‌الله‌علیها خواب آنان را با کلام قاطع خود آشفته کرد وقتی که فرمود: «ای یزید، نهایت تلاشت را بکن، اما به خدا سوگند، یاد ما را از خاطره‌ها محو نخواهی کرد، نمی‌توانی چراغ وحی ما را خاموش و به موقعیت و جایگاه ما آسیبی برسانی، زمان دولت تو اندک است و جمعیت تو پراکنده خواهد شد. 🌪 📖مقتل الحسین،ص275
⑤➂ ▪️ حقیقت اهل بیت و امامت در شام زیر سال‌ها تبلیغ امویان مدفون شده بود. سخنان امام سجاد علیه‌السلام در مجلس یزید تابش نور حقیقت بر ظلمات شام بود. ✨ - ای مردم من فرزند مکه و منایم، - من فرزند زمزم و صفایم، - من فرزند کسی هستم که شبانه از مسجدالحرام به مسجد القصی برده شد، - من فرزند کسی هستم که با فرشتگان آسمان نماز گزارد. - من فرزند محمد مصطفی و علی مرتضی هستم. - فرزند کسی که بینی گردنکشان را به خاک مالید تا به کلمه توحید اقرار کردند. ✔️ 📖نفس‌المهموم، ص٢۶٢.
⑥➂ ▪️یزید که گمان می‌کرد به شهادت رساندن حسین علیه‌السلام پایه‌های حکومت او را تثبیت می‌کند، خطاب به حضرت سجاد علیه‌السلام گفت: پدرانت اراده حکومت کردند، لیکن سپاس خدای را که آنان را کشت. چرا که آنان می‌خواستند حق ما در حکومت غصب کنند.❗️ ✨حضرت سجاد در پاسخ فرمود: «ای پسر معاویه و هند، حکومت قبل از تو و خاندانت برای پدران و اجداد من بوده است، جدّم در بدر و احد پرچم پیامبر را در دست داشت در حالیکه پدرانت پرچم کفار را بدست می‌گرفتند! 📖بحارالانوار، ج 45، ص135
⑦➂ ▪️ سخنان روشنگر امام علیه‌السلام یزدیان را رسوا کرد. یزید دستور به اذان بی‌موقع داد تا امام علیه‌السلام را ساکت کند.❗️ آن زمان که نام رسول الله صلی‌الله علیه‌و‌آله برده شد امام علیه‌السلام فرمود: ✨ای یزید، آیا این محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله جدّ من است یا جدّ تو؟ اگر بگویی جدّ توست همه می‌دانند که دروغ می‌گویی و اگر جدّ من است، پس چرا پدرم را از روی ستم کشتی، اموال او را غارت کردی و زنان حرم او را به اسارت گرفتی؟ وای بر تو در روز قیامت که جدّ پدر من دشمن تو خواهند بود. 🔥 📖نفس المعموم، ص262
⑧➂ ▪️شبی منهال ابی عمر حضرت سجاد علیه‌السلام را در خرابه شام دید و از او پرسید: ای پسر رسول خدا، چگونه شب را سپری کردی؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «روزگار ما همانند بنی اسرائیل در چنگال فرعونیان است که پسران آن‌ها را می‌کشتند و زنانشان را نگه می‌داشتند. عرب بر عجم مباهات می‌کند که پیامبر از آن‌هاست، ولی ما اهل بیت پیامبر را از دم تیغ گذراندند و گروهی را نیز به اسارت گرفتند.» 📖لهوف، ص222
⑨➂ ▪️شبی رقیه بنت الحسین سلام‌الله‌علیها خواب پدر را دید و گریان از خواب پرید. شیون کنان پدر را طلب می کرد. یزید که از شیون‌های شبانه او خشمگین شده بود دستور داد تا رأس مبارک حضرت را برای این دختر خردسال ببرند. حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها رأس پدر را به دامان گرفت و گفت: «ای پدر، چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ او فراوان با پدر سخن گفت تا آنکه لبانش را بر لب‌های پدر نهاد و آنقدر گریست تا به دیدار پدر شتافت. 😭 📖 نفس المهموم، ص٢۶٠
⓪➃ ▪️خطبه‌های آتشین حضرت سجاد و زینب کبری سلام‌الله‌علیهما اوضاع شام را به ضرر یزیدیان تغییر داد و باعث شد یزید تصمیم به بارگرداندن کاروان اسراء به مدینه بگیرد. حضرت سجاد علیه‌السلام هنگام خروج از شام سه خواسته را مطرح کرد؛ ⬇️ - بازگرداندن رأس مبارک امام حسین علیه‌السلام - بازگرداندن اموال به غارت رفته کاروان اهل‌بیت علیهم‌السلام - بازگرداندن مقنعه، گردنبند و پیراهن حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها 📖 لهوف، ص٢٢۴