✍️کارگروه نویسندگی ریحانه
طبق معمول در میان صفحات مجازی سرگردان بودم. خبرها را رصد میکردم و غُر میزدم! چرا در کشوری با این همه انسان مؤمن، این همه بچه هیأتی، این همه بانوی عفیف و محجبه، این همه مأذنه و مسجد و منبر، هر از گاهی عدهای معاند و منافق و .... به جوانان و نوجوانان ما به راحتی خط میدهند و آنها را طُعمه میکنند؟! کجای کار میلَنگد؟
از غصه دلم مچاله شده بود. هیچ جواب قانع کنندهای برای سوالهای بی امانم نداشتم که یکدفعه شاهد از غیب رسید و توی یکی از همین گشت و گذارهای مجازی، حقیقتی شیرین نصیبم شد.👇👇👇
«هزاران هزار نفر رفتند در جبههها جنگیدند؛
☑️از جان مایه گذاشتند؛
☑️از خواب و خوراک گذشتند؛
☑️از گرمای روزهای سرد زمستان در کنار پدر و مادرشان گذشتند؛
☑️از پای کولر و آب خنکِ یخچال در گرمای تابستان گذشتند؛
☑️سختیها را به خودشان خریدند ...
[سپس] خدا نصرت خودش را بر این ملت نازل کرد. خدا نصرتش را به آدمهای
تنبل و
بیمجاهدت
نمیدهد. خدا از انسانهای بیکاره و تنبل و بیخیال و لاابالی حمایت نمیکند؛ ولو مؤمن باشند.»
قسمتی از بیانات حضرت آقا ۱۳۸۴/۲/۱۲
عجیب بود که شیرینی حقیقت، دلشورهام را بیشتر کرد! و سنگینی این سؤالها:
تو چه کردی؟! چقدر سختی به جان خریدی؟ عرصهی جهادت کجاست؟ میدان رزمت کو!؟...
#بانو! مجاهدت!
#سپس امید نصرت🤲
🌐 واحد ریحانه لبیک
@reyhaneyelabbayk