#بر_اساس_واقعیت
ی روز توی خونه تنها بودم روی مبل تو پذیرایی دراز کشیده بودم و گوشی بازی میکردم یهو دیدم مامانم اومد خونه تعجب کردم از اینکه هیچوقت تو این ساعت از کارنمیومد گفت خیلی خسته س و میخواد بره دوش بگیره از اونجایی ک مامانم خیلی علاقه ب #آهنگ داره ی آهنگ ملایم گذاش و رف حموم بیست دقیقه بعد دیدم در خونه باز شد و مامانم اومد خونه و کلی باهام بحث کرد که چرا آهنگ گذاشتی صدا زنگ رو نشنیدی؟چشام رفت سمت #حموم آروم در حموم رو باز کردم که دیدم یه #زن...♨️😰☠
https://eitaa.com/joinchat/919077371C55c4569e77